|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۲۳ ب.ظ
به به, پس کلی انتظار جای خالی پر شد؛ "آموزشگاه برنامه نویسی تحلیل داده" خوش آمدی!
+ تخفیف گروهی ۵۰% برای بچه های مانشت هم گزینه ای هست که میتونه برد-برد داشته باشه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kazhal@ - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۵:۴۱ ب.ظ
یه بارم من تو زندگیم تصمیم گرفتم واسه کنکور بخونــما
اولش که بحث گرایشــا پیش اومد. . . بعدشم که تغییر زمان ارشد . . .
.
.
.
+سنجش جون یه ذره دیگه فک کن، شاید تونستی آزمونو منحل کنی و ما با خیالِ راحت بریم به زندگیمون برسیم
+زمان جشنواره هم تمدید شد خعلی خوب شدا
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khordad.girl - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۵:۴۷ ب.ظ
خدا داره این روی سکه زندگی رو هم نشونم میده....چقد سال بدیه چقد روزای بدیه...فقط دلم میخواد زودتر بگذرن....
(۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۴۲ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: از مخالفت بی دلیل بابا و مامانم خیلی کلافه میشم چون بی دلیله
یه کلام فقط میگن نه...
وقتی میپرسم چرا؟؟؟ میگن دیگه ادامه نده گفتم نه
×_×
یه عمره فقط میگیم چشم....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۴۸ ب.ظ
روز جالبی بود، دو نفر رو دیدم تو بیمارستان یه آقا و خانم که حدودا برای اوایل دهه ۴۰ بودن شایدم پیرتر، آقا همسرشون بستری بود و خانم هم از کسانی بودن که به قول خودشون قرتی بودن و سبک زندگیشون تغییر کرده بود طی بیماری. هر چند ظاهرشون شاید برای افراد دینی موجه نبود اما حرفای خوبی داشت و دل پاک و حال خوش و ۱۴-۱۵ سال پیش معجزه شامل حالشون شده بود، سر بهبودش با دکترش کل انداخته بود و قرار بوده یک هفته فقط زنده بمونه و از اون ماجرا سالها گذشته و قبلا روزنامه نگار بودن ایشون
حرفای جالبی شنیدم که همش دارم فکر میکنم بهشون، دوست داشتم براتون بنویسم اما فکر کنم ننویسم بهتره چون ممکن هست سوء برداشت شه و کژ فهمیده شه. حتی برای خود من هم باورش کمی سخته و یه چیزایی رو تا تو موقعیتش نباشی درکش واقعا سخته
خوشحالم حرفاشون رو شنیدم هر چند من نخواستم صحبت کنند و اونها خودشون صحبت میکردن و من به اجبار شنونده بودم. خداروشکر که شنیدم
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۳۱ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: فقط امیدمون به نعلبندی مونده بود که اونهم خانمها وارد شده اند:
خیلیم عالی
من فقط موندم چطوری زورش میرسه!!!! من یبار داشتم سوکت میزدم واسه کابل شبکه تو محل کارم فقط یدونه بخاطر اینکه یاد بگیرم و کنجکاو بودم، هر چی این قیچی سوکت زنی رو فشار میدادم مگه میشد همکارمم امد دوتایی تلاش میکردیم به زور یدونه زدیم گذاشته بودیم رو میز فشار میدادیماااا
اونوقت همکارمون که آقا بود انگار نه انگار، اصلا نمیخواست تلاش بکنه فکر کنم به قیچی نگاه میکرد قیچی خودش سوکت میزد
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۰۷ ب.ظ
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۵:۴۷ ب.ظ)khordad.girl نوشته شده توسط: خدا داره این روی سکه زندگی رو هم نشونم میده....چقد سال بدیه چقد روزای بدیه...فقط دلم میخواد زودتر بگذرن....
(۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۴۲ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: از مخالفت بی دلیل بابا و مامانم خیلی کلافه میشم چون بی دلیله
یه کلام فقط میگن نه...
وقتی میپرسم چرا؟؟؟ میگن دیگه ادامه نده گفتم نه
×_×
یه عمره فقط میگیم چشم....
سلام خوبی دوست جان؟
راستی داداشت کنکورشو چیکار کرد؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Pure Liveliness - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۱۳ ب.ظ
حالا ایمان دارم به این که "خدای من شنوای دعاست." و "ادعونی استجب لکم"
نه هر دعا، ولی اگه بخوای حالت خوب بشه، بدون شک خدا این کار رو میکنه، شاید دیر، شاید سخت، شاید چند سال طول بکشه، شاید این وسط هزار بار بیفتی و بمیری و بشکنی. ولی خدا مهربون تر از این صوبتاست.
یا رَفیقَ من لا رَفیقَ له.
رفیق روزای تنهایی، رفیق روزای غیر تنهایی (;
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kazhal@ - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۳۸ ب.ظ
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۱۸ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: این هم کار این چندروز منه البته هنوز کامل نیست و اسپری نخورده
آفرین چه خـــــــــــــوب شده
+پیشنهاد میکنم از خمیرای دور گیری هم برای کشیدن نقوش استفاده کنی، هم کارت برجسته میشه هم قشنگترمن هفت سین امسالو با همین خمیرا طرح زدم، بسیار شیـــــــــــــک شد
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kazhal@ - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۴۷ ب.ظ
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۴۴ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: (11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۳۸ ب.ظ)majoit نوشته شده توسط: آفرین چه خـــــــــــــوب شده
+پیشنهاد میکنم از خمیرای دور گیری هم برای کشیدن نقوش استفاده کنی، هم کارت برجسته میشه هم قشنگتر
منظورت پودر مِل هستش؟من تاحالا تستش نکردم یعنی تاحالا نمونه کار اینجوری ندیدم .
نه. . . دقیقا اسمش خمیر دورگیریه . . . واسه نقاشی رو شیشه س . . .من روی سفال هم کار کردم خیلی خوب میشه. . . قابل شستشو هم هست. . . همه رنگیش هم تو بازار هست. . . قیمتش هم از سه تومن شروع میشه تا بیست سی تومن . . .
فقط باید لرزش دستاتو کنترل کنی . . . وگرنه کار باهاش راحته . . .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۰ ب.ظ
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۵:۴۱ ب.ظ)majoit نوشته شده توسط: یه بارم من تو زندگیم تصمیم گرفتم واسه کنکور بخونــما
اولش که بحث گرایشــا پیش اومد. . . بعدشم که تغییر زمان ارشد . . .
.
.
.
+سنجش جون یه ذره دیگه فک کن، شاید تونستی آزمونو منحل کنی و ما با خیالِ راحت بریم به زندگیمون برسیم
+زمان جشنواره هم تمدید شد خعلی خوب شدا
یه هفته میشه با یه درس شروع کردم تازه می خواستم از فردا جدی تر بخونم خوبه دیگه نخونم تا سازمان سنجش تکلیفش با خودش مشخص بشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kazhal@ - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۰۹ ب.ظ
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۵۰ ب.ظ)RASPINA نوشته شده توسط: (11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۵:۴۱ ب.ظ)majoit نوشته شده توسط: یه بارم من تو زندگیم تصمیم گرفتم واسه کنکور بخونــما
اولش که بحث گرایشــا پیش اومد. . . بعدشم که تغییر زمان ارشد . . .
.
.
.
+سنجش جون یه ذره دیگه فک کن، شاید تونستی آزمونو منحل کنی و ما با خیالِ راحت بریم به زندگیمون برسیم
+زمان جشنواره هم تمدید شد خعلی خوب شدا
یه هفته میشه با یه درس شروع کردم تازه می خواستم از فردا جدی تر بخونم خوبه دیگه نخونم تا سازمان سنجش تکلیفش با خودش مشخص بشه
من که همش درگیر جشنواره نقاشی بودم، روزی چند صفحه هم درس میخوندم
زمان دوتاش هم تغییر کرد
بعدا میگن چرا برنامه ندارید؟! اصن مگه میـــــــــــــشه برنامه داشت؟!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khordad.girl - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۱۶ ب.ظ
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۱۸ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: این هم کار این چندروز منه البته هنوز کامل نیست و اسپری نخورده
چه خوبن آفاق دیدی بهت میگم کار مفید میکنی :دی
(۱۱ مرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۰۷ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: (11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۵:۴۷ ب.ظ)khordad.girl نوشته شده توسط: خدا داره این روی سکه زندگی رو هم نشونم میده....چقد سال بدیه چقد روزای بدیه...فقط دلم میخواد زودتر بگذرن....
(۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۴۲ ب.ظ)afrooz-OMD نوشته شده توسط: از مخالفت بی دلیل بابا و مامانم خیلی کلافه میشم چون بی دلیله
یه کلام فقط میگن نه...
وقتی میپرسم چرا؟؟؟ میگن دیگه ادامه نده گفتم نه
×_×
یه عمره فقط میگیم چشم....
سلام خوبی دوست جان؟
راستی داداشت کنکورشو چیکار کرد؟
سلام عزیزم بهت پی ام میدم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - captain - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۵۱ ب.ظ
از وقتی فهمیدم کنکور افتاده اردیبهشت حالم خوش نیست ، احساس می کنم اگه زمان ما هم اردیبهشت بود یکسال از عمرم هدر نمی رفت.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۵۷ ب.ظ
من که خداروشکر میکنم واسه ما بهمن بود
اصن کلا راجع به هرچی که برام مهمه و استرس دارم دوس دارم زودتر اتفاق بیوفته
اووووه...تا اردیبهشت واقعا خیلی خسته کننده میشه
به کنکوری ها توصیه میکنم حتما به تفریحشون برسن...کارایی که دوس دارن انجام بدن و فقط و فقط تمرکز رو درس نباشه
درسته که از اون طرف پروسه اعلام نتیجه و انتخاب و رشته و اینا زودتر انجام میشه ولی من با بهمن بودنش بیشتر موافقم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۲۲ ب.ظ
بفرمایید شام تنهایی مزه نمیده
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
پ.ن: حیف شد، پیاز یادم رفت
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 11 مرداد ۱۳۹۴ ۱۰:۴۷ ب.ظ
بزن به بدن وستااااا
چه بو برنگی راه انداختی!
|