|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fas - 12 تیر ۱۳۹۴ ۰۱:۰۶ ق.ظ
دلم تنگ شده
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۳:۱۰ ق.ظ
ایتالیاییه: ونیز ﺑﯽﻧﻈﯿﺮﻩ! ﻓﮑﺮ ﮐﻦ! ﯾه ﺷﻬﺮ ﮐﻼً ﺭﻭی ﺁﺑﻪ!
ایرانیه: ﺑﺎﯾﺪ ﺍﯾﺮﺍﻧﻮ ﺑﺒﯿﻨﯽ؛ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ! ﯾﻪ ﮐﺸﻮﺭ ﮐﻼً ﺭﻭ ﻫﻮﺍﺳﺖ.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ۱۰:۳۰ - ۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۴:۰۰ ق.ظ
واقعیت تالاپ خورد تو سرم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kazhal@ - 12 تیر ۱۳۹۴ ۰۵:۳۴ ق.ظ
زمـــان که بگذرد. . .
به خیلی چیــزها معتقد خواهـــی شد . . .
مثـــلِ همین "قسمت" یا "سرنوشــت"
.
.
.
+انگـــآر. . . قرار نیـــست، جبـــــــرِ روزگار، دســــت از سرِ ما بردارد! یکی یکی حرفایش را به کرسی می نشاند!
به همـــــــــین راحتــــــــــــی. . .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 12 تیر ۱۳۹۴ ۱۰:۲۷ ق.ظ
کارام عقبه و بی برنامگی ازار دهنده ترین مساله ی ممکنه! کاش ادم با برنامه ای بودم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 12 تیر ۱۳۹۴ ۱۲:۱۲ ب.ظ
خدایا!من آموخته ام با تو بودن چه قدر آسان است.
خدایا!من آموخته ام در کنار تو بودن یعنی همه چیز.
خدایا!من آموخته ام با یاد تو بودن یعنی اندیشیدن در عمق.
خدایا!من آموخته ام تو را صدا کردن یعنی آرامش خاطر.
خدایا! کمکم کن تا بیاموزم این زندگی را که تو به من هدیه کرده ای،
شاداب تر و سالم تر بسازم.
خدایا! من آموخته ام که در هر لحظه به درگاه تو نیایش کنم و شکر گزار دریای بی کران رحمت تو باشم.
من آموخته ام که در درون لحظه ها زندگی کنم، نه برای لحظه ها و حتی به دنبال لحظه ها بروم.
من آموخته ام که به خود نگاه کنم و از عقل بی کرانم استفاده نمایم و عشق را در خود و دیگران ببینم و زندگی را یک راز بدانم زیرا به دنبال راز رفتن، به من زیبایی می دهد.
من آموخته ام که زندگی مانند یک پازل است که به موقع باید قطعه های آن را کنار هم بگذارم و در نهایت از شاهکاری که در حال ساختن آن هستم، لذت ببرم.
این پازل، مال من است و منحصر به فرد است از تولد تا مرگ.
من خودم را با خود، مقایسه می کنم
چون پازل من با دیگری فرق دارد حتی با فرزندم، همسرم، اطرافیانم و انسان های دیگر.
آدمی، زندگی پیش ساخته نیست. این تو هستی که با توکل به خدا و چیدن به موقع قطعه های پازل، زندگی هدفمند خود را نقش می بندی و از وقایع و بحران های زندگی، جرأت، شهامت، صبوری و پذیرش را می آموزی.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۰ ب.ظ
(۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۲:۰۰ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: بابام رفته آزمایش داده و رفته دکتر نشون داده و دکتر بهش دارو داده و بابام رفته آمپول هم زده
امروز مادرم داشت همین طوری آزمایششو می خوند. متوجه شد برگه ی آزمایش برای یک خانم هست که اشتباهی دادن به پدرم.
فکرشو بکنید بابام رفته چند بار آمپول زده
من توو بحر اون آمپولایی که زدند هستم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 12 تیر ۱۳۹۴ ۰۳:۲۲ ب.ظ
(۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۲:۰۰ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: بابام رفته آزمایش داده و رفته دکتر نشون داده و دکتر بهش دارو داده و بابام رفته آمپول هم زده
امروز مادرم داشت همین طوری آزمایششو می خوند. متوجه شد برگه ی آزمایش برای یک خانم هست که اشتباهی دادن به پدرم.
فکرشو بکنید بابام رفته چند بار آمپول زده
منم دبیرستان ازمایش دادم و اشتباه شده بود، تا مدتها قرص هایی رو میخوردم که مادربزرگم میخورد دیگه وقتی حالم بد شده بود با ازمایش دوباره متوجه اشتباهشون شدن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kazhal@ - 12 تیر ۱۳۹۴ ۰۴:۱۹ ب.ظ
(۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۲:۰۰ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: بابام رفته آزمایش داده و رفته دکتر نشون داده و دکتر بهش دارو داده و بابام رفته آمپول هم زده
امروز مادرم داشت همین طوری آزمایششو می خوند. متوجه شد برگه ی آزمایش برای یک خانم هست که اشتباهی دادن به پدرم.
فکرشو بکنید بابام رفته چند بار آمپول زده
بیادِ "در حاشیــه" مهران مدیری
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۶:۲۶ ب.ظ
(۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۶:۰۸ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: انقدر گفتن rectangle ،rectangle حالا که رسیدم به rectangle میبینم بلد نیستم:|
همین دیگه, اون موقع که من میگفتم شماها جدی نگرفتید, هی این rectangle رو دست انداختید, فکر کردید من شوخی میکنم! غافل ازینکه بس قضایا نهفته در پسِ این رکتنگل!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 12 تیر ۱۳۹۴ ۰۷:۳۹ ب.ظ
بعضی وقتا مانشت نمیمه تعطیله
مثل الان
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۸:۰۰ ب.ظ
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 12 تیر ۱۳۹۴ ۰۸:۱۱ ب.ظ
IQ = 0
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۸:۲۳ ب.ظ
(۱۲ تیر ۱۳۹۴ ۰۸:۱۱ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: (12 تیر ۱۳۹۴ ۰۸:۰۰ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
دوست ناباب ما اندر خم رکتنگلیم اونوقت تو بازی میکنی
طاقت بیار
اینا هم قشنگ بودن
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
درختاشون واقعاً درخته؟؟؟
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
بسی جالب
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sanaz777 - 12 تیر ۱۳۹۴ ۱۰:۲۱ ب.ظ
بیا ای خسته خاطر دوست !
ای مانند من دلکنده و غمگین
من اینجا بس دلم تنگ است
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بی فرجام بگذاریم ...
|