|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - hkarimi - 10 آذر ۱۳۹۰ ۰۹:۱۳ ب.ظ
سلام. یه شعر از مولانا که ربطی به محرم نداره ولی به اسم این تاپیک خیلی مربوط میشه.
داستان موسی و شبان
دید موسی یک شبانی را به راه کاو همی گفت: ای خدا و ای الاه
تو کجایی تا شوم من چاکرت چارقت دوزم کنم شانه سرت
ای خدای من فدایت جان من جمله فرزندان و خان و مان من
جامه ات شویم شپشهایت کشم شیر پیشت آورم ای محتشم
ور تو را بیماریی آید به پیش من تو را غمخوار باشم همچو خویش
دستکت بوسم بمالم پایکت وقت خواب آیم بروبم جایکت
گر بدانم خانه ات را من دوام روغن و شیرت بیارم صبح و شام
هم پنیر و نانهای روغنین خمرهها چغراتهای نازنین
سازم و آرم به پیشت صبح و شام از من آوردن ز تو خوردن تمام
ای فدای تو همه بزهای من ای به یادت هی هی و هی های من
زین نمط بیهوده می گفت: آن شبان گفت موسی: با کیستت ای فلان
گفت: با آن کس که ما را آفرید این زمین و چرخ از او آمد پدید
گفت موسی: های بس مدبر شدی خود مسلمان ناشده کافر شدی
این چه ژاژ است، این چه کفر است و فشار پنبه ای اندر دهان خود فشار
گند کفر تو جهان را گنده کرد کفر تو دیبای دین را ژنده کرد
چارق و پاتابه مر تو راست آفتابی را چنینها کی رواست؟
گر نبندی زین سخن تو خلق را آتشی آید بسوزد خلق را
با که می گویی تو این با عم و خال جسم و حاجت در صفات ذوالجلال
شیر او نوشد که، در نشو و نماست چارق او پوشد که، او محتاج پاست
گفت: ای موسی دهانم دوختی وز پشیمانی، تو جانم سوختی
جامه را بدرید و آهی کرد تفت سر نهاد اندر بیابان و برفت
وحی آمد سوی موسی از خدا بنده ما را چرا کردی جدا؟
تو برای وصل کردن آمدی نی برای فصل کردن آمدی!
تا توانی پا منه اندر فراق ابغض الاشیاء عندی الطلاق
هر کسی را سیرتی بنهاده ایم هر کسی را اصطلاحی داده ایم
در حق او مدح و در حق تو ذم در حق او شهد و در حق تو سم
در حق او نور و در حق تو نار در حق او ورد و در حق تو خار
در حق او نیک و در حق تو بد در حق او خوب و در حق تو رد
ما بری از پاک و ناپاکی همه از گرانجانی و چالاکی همه
من نکردم خلق تا سودی کنم بلکه تا بر بندگان جودی کنم
هندیان را اصطلاح هند مدح سندیان را اصطلاح سند مدح
من نگردم پاک از تسبیحشان پاک هم ایشان شوند و در فشان
ما برون را ننگریم و قال را ما درون را بنگریم و حال را
ناظر قلبیم اگر خاشع بود گر چه لفظ و گفت ناخاضع بود
چند از این الفاظ و اضمار و مجاز سوز خواهم سوز با آن سوز و ساز
آتشی از عشق در جان برفروز سر به سر فکر و عبارت را بسوز
موسیا آداب دانان دیگرند سوخته جان و روانان دیگرند
عاشقان را هر نفس سوزیدنی است بر ده ویران خراج و عشر نیست
گر خطا گوید ورا خاطی مگو گر شود پر خون شهید آن را مشو
خون شهیدان را ز آب اولیتر است این خطا از صد صواب اولیتر است
تو ز سرمستان قلاووزی مجو جامه چاکان را چه فرمایی رفو
ملت عشق از همه دینها جداست عاشقان را مذهب و ملت خداست
بعد از آن در سر موسی حق نهفت رازهایی کان نمی آید به گفت
بر دل موسی سخنها ریختند دیدن و گفتن به هم آمیختند
چند بیخود گشت و چند آمد به خود چند پرید از ازل سوی ابد
بعد از این گر شرح گویم ابلهی است زانکه شرح آن ورای آگهی است
چون که موسی این عتاب از حق شنید در بیابان در پی چوپان دوید
بر نشان پای آن سرگشته راند گرد از پره بیابان برفشاند
گام پای مردم شوریده خود هم ز گام دیگران پیدا بود
یک قدم چون رخ ز بالا تا نشیب یک قدم چون پیل رفته بر اریب
گاه چون موجی برافرازان علم گاه چون ماهی روانه بر شکم
گه حیران ایستاده گه دوان گاه غلطان همچو گوی از صولجان
عاقبت دریافت او را و بدید گفت: مژده ده که دستوری رسید
"هیچ آدابی و ترتیبی مجو هر چه می خواهد دل تنگت بگو "
کفر تو دین است و دینت نور جان ایمنی وز تو جهانی در امان
ای معاف یفعل ا... ما یشاء بی محابا رو زبان را برگشا
گفت: ای موسی، از آن بگذشتهام من کنون در خون دل آغشته ام
تازیانه بر زدم اسبم بگشت گنبدی کرد و ز گردون برگذشت
محرم ناسوت مالاهوت باد آفرین بر دست و بر بازوت باد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - مازیار صفایی - ۱۰ آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۳۸ ب.ظ
درخت های پوران رو می خونی هادی یوسفی اونقدر خلاصه گفته سیر نمی شی می ری سراغ کورمن... کورمن رو تمام می کنی وسوسه می شی ببینی پارسه چه طوری جمع بندی کردی.... می بینی پارسه اونقدر روی درخت های B تاکید کرده می ری دوباره سراغ جلد ۲ کورمن.... کلا ریاضی گفته تمریناتشم که مهمه یکم بررسی می کنی نوت بر می داری .... خلاصه های درختت شده ۱۰ صفحه ....
هیپ این جوری، AVL اونجوری، تریپ اون تریپی(!)
از آخر که می خوای تست بزنی یادت میاد توی مانشت بچهها یک جزوه ساختمان داده آپلود کردن! میری سراغ فولدر ساختمان داده چشمت به کتاب دکتر قدسی می یوفته با خودت می گی حالا یک نگاه بندازم!
بعدازظهر ساختمان داده ای، لابه لای درخت ها، ارتفاع درخت ها.... فاصله شون تا برگ ها....
سال ۹۰ هم طبق فایل فقط ۱ سوال از درختها اومده... امسال هم اگر تعداد سوالها رو کم کنند....
این شیوه سنجیدن رسیدن من به برگ هاست... به ارتفاع درخت...
دلم می خواد از درخت Deap که کامله آویزون بشم.... بمیرم....( درخت Deap ریشه نداره!)
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - firouzi.s - 11 آذر ۱۳۹۰ ۰۱:۱۱ ب.ظ
خدایا شکرت که هوامو داری
خدایا شکرت که وقتی میزنم جاده خاکیو زمین میخورم دستمو میگیری راهو نشونم میدی
خدایا شکرت بخاطر همه دادهها ونداده هات ....
خدایا شکرت شکرت...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - خراسانی - ۱۱ آذر ۱۳۹۰ ۰۱:۵۰ ب.ظ
سلام برای این که از جو ارشد خارج بشید و یه حال و هوایی عوض کنید:
آموزش تبدیل رایگان وبلاگ به وب سایت
به صورت خیلی ساده و همراه با عکس
موفق باشید
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - - rasool - - 11 آذر ۱۳۹۰ ۰۹:۰۵ ب.ظ
امشب تمام عاشقان را دست به سر کن
یک امشبی با من بمان، با من سحر کن
بشکن سر من کاسهها و کوزهها را
کج کن کلاه، ابرو کمان، مطرب خبر کن
گل های شمعدانی همه شکل تو هستند
رنگین کمان را بر سر زلف تو بستند
امشب تمام عاشقان را دست به سر کن
یک امشبی با من بمان، با من سحر کن.
« محمد صالح علا »
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - مهشاد - ۱۱ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۴۸ ب.ظ
خدایا به حق شهدای این ماه بهمون توفیق بده شهدا رو بیشتر بشناسیم و پیرو راهشون باشیم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - SarahArshad - 12 آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۴۲ ق.ظ
امشب یه دسته از جلوی خونمون رد شدن رفتیم دم در تماشا .یه حسی شدم .اصلا امشب یه حالیه حتی هوا هم یه حالیه .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Bache Mosbat - 12 آذر ۱۳۹۰ ۰۷:۳۶ ق.ظ
ایران ست دومم از روسیه خورد .
ویرایش: خورد ۳-۰ کلا! .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - ahmadi_development - 12 آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۰۶ ب.ظ
(۱۱ آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۴۸ ب.ظ)مهشاد نوشته شده توسط: خدایا به حق شهدای این ماه بهمون توفیق بده شهدا رو بیشتر بشناسیم و پیرو راهشون باشیم.
هر چقدر فکر کردم که این جمله چه بار منفی داشته که عده ای به ان نمره منفی داده اند پیدا نکردم این نشان می دهد عیار بعضی انسانها تا چقدر می تواند پایین بیاید، امیدوارم همه ما خود را بشناسیم تا بتوانیم خدایمان را انگونه که شهدا یافتند بشناسیم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - h4cker - 12 آذر ۱۳۹۰ ۰۷:۴۶ ب.ظ
(۱۲ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۰۶ ب.ظ)ahmadi_development نوشته شده توسط: (11 آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۴۸ ب.ظ)مهشاد نوشته شده توسط: خدایا به حق شهدای این ماه بهمون توفیق بده شهدا رو بیشتر بشناسیم و پیرو راهشون باشیم.
هر چقدر فکر کردم که این جمله چه بار منفی داشته که عده ای به ان نمره منفی داده اند پیدا نکردم این نشان می دهد عیار بعضی انسانها تا چقدر می تواند پایین بیاید، امیدوارم همه ما خود را بشناسیم تا بتوانیم خدایمان را انگونه که شهدا یافتند بشناسیم
۱۰۰ درصد موافقم منم در عجبم از روحیات و اخلاقیات بعضی ها
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - firouzi.s - 12 آذر ۱۳۹۰ ۰۷:۵۷ ب.ظ
خدایا ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - mamat - 12 آذر ۱۳۹۰ ۰۸:۴۰ ب.ظ
ماهى همیشه تشنه ام
در زلال لطف بیکران تو
مى برد مرا بهر کجا که میل اوست
موج دیدگان مهربان تو
زیر بال مرغکان خنده هات
زیر آفتاب داغ بوسه هات
- اى زلال پاک - !
جرعه جرعه جرعه میکشم ترا بکام خویش
تا که پر شود تمام جان من ز جان تو !
اى همیشه خوب
اى همیشه آشنا
هر طرف که میکنم نگاه
تا همه کرانه هاى دور
عطر و خنده و ترانه میکند شنا
در میان بازوان تو
ماهى همیشه تشنه ام
اى زلال تابناک .
یک نفس اگر مرا بحال خود رها کنى
ماهى تو جان سپرده روى خاک .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - مازیار صفایی - ۱۲ آذر ۱۳۹۰ ۰۹:۲۴ ب.ظ
اعصاب چیست؟
چیزیست که هیچ کس ندارد ولی توقع دارند که تو حتما داشته باشی.
توقع چیست؟
چیزیست که همه دارند و تو نباید داشته باشی .... !!!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - - rasool - - 12 آذر ۱۳۹۰ ۰۹:۲۸ ب.ظ
تا ساغــــــر وصـل را به دستش دادند
چندی ز پی نظــــاره اش استادند
دیدند دو دست او پی سجدهی شکر
از شانه جــدا شده به خـاک افتادند...
سعید سلیمانپور ارومی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - hamed_k2 - 13 آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۲۳ ق.ظ
(۱۲ آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۰۶ ب.ظ)ahmadi_development نوشته شده توسط: (11 آذر ۱۳۹۰ ۱۱:۴۸ ب.ظ)مهشاد نوشته شده توسط: خدایا به حق شهدای این ماه بهمون توفیق بده شهدا رو بیشتر بشناسیم و پیرو راهشون باشیم.
هر چقدر فکر کردم که این جمله چه بار منفی داشته که عده ای به ان نمره منفی داده اند پیدا نکردم این نشان می دهد عیار بعضی انسانها تا چقدر می تواند پایین بیاید، امیدوارم همه ما خود را بشناسیم تا بتوانیم خدایمان را انگونه که شهدا یافتند بشناسیم
انسان در جایگاهی نیست که قضاوت کنه و برای هم نوع خودش عیار تعیین کند منم امیدوارم همه خودشان را بشناسند هرکسی از یه طریقی خودش رو میشناسه لزومی نداره هرکسی به یک شیوه خود و خدای خود را بشناسد دید همه به زندگی یه جور نیست که هرکسی یه جور میبینه ....نمی توان به انسانها تحمیل کرد که چکار باید بکنند یا چکار نکنند .... مثبت یا منفی زدنشون بستگی به خودشان و نگاه خودشان دارد و نباید زود قضاوت کنیم برای کسی که چرا منفی زدن و برایشان عیار تعیین کنیم
|