|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Parva - 08 آذر ۱۳۹۰ ۰۴:۳۷ ب.ظ
(۰۸ آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۱۸ ب.ظ)mamat نوشته شده توسط: ۴ روز دیگه هم تولد خودمه. اما حیف که ماه محرمه.
ولی خداروشکر میکنم که هنوز وارد دنیای آدم بزرگهایی که واسه پولو قدرت همه چیزشونو فدا میکنن نشدم.
جملتون حرف نداشت، خوشم اومد.
firouzi.s و mamat جان تولدتون رو تبریک میگم امیدوارم به آرزوهای قشنگتون برسین.
منم آذری هستم اما از نوع دانشجویی (۱۶ آذر: مصادف با روز دانشجو)
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - narges_r - 08 آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۳۳ ب.ظ
(۰۸ آذر ۱۳۹۰ ۰۹:۳۵ ق.ظ)firouzi.s نوشته شده توسط: امروز پرازغمم
فکر نمی کنم کسی مثل من روز تولدش انقدر غم داشته باشه
خودم باعثش شدم پس باید تحمل کنم
خدایا ....
دنیا همیشه بالا و پایین داره
چه غمهاش و چه شادیهاش میگذرن و تموم میشن
پس نه با غماش خیلی غمگین باش نه با شادیهاش خیلی شاد
تولدت مبارک و لبات همیشه خندون
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - SarahArshad - 08 آذر ۱۳۹۰ ۰۷:۰۹ ب.ظ
شلیک میشوی
به شقیقه های من
با ماشه ای که چک چک
از چشمان ات می چکد
نبضام را بگیر
مردهام اما چقدر
تندتر میزند.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - انرژی مثبت - ۰۸ آذر ۱۳۹۰ ۰۸:۰۸ ب.ظ
یه سوال؟؟؟؟
چرا این ادمک کنار اسامی که نشون دهنده ان یا اف بودنه واسه بعضیا سمت راسته واسه بعضیا چپه؟!!!!!
---------------------
دوستان این شبا رو روزا ما رو هم در دعاهاشون فراموش نکنن
خیلی التماس دعا
پیشاپیش تولد اقای mamat و خانم parva هم مبارک
ان شالله که همیشه موفق و شاد باشید.
خدایا به حق این روزای عزیز ،خیر و نیکی و سلامتی رو نصیب همه ایرانیان خصوصا همه جوانها بفرما .الهی امین
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - uniquegirl - 08 آذر ۱۳۹۰ ۱۰:۲۰ ب.ظ
هر که را از بهر کاری ساختند/ شوق آن را در دلش انداختند...
یعنی ما رو برای درس خوندن و ارشد دادن، ساختن که اینطور شوقش رو به دلمون انداختن؟!!!!
باز رسیدم به کلام مولا که فرمودن:
اگر خداوند آرزویی را در دلت انداخت، بدان توان رسیدن به آن را در تو دیده است...
پس مهم نیست امروز و دیروز درس نخوندم و کسالت داشتم، مهم اینه که جبران کنم... فردا و فرداها... انشاالله...
دوستان مانشتی... توی عزاداریهاتون، ما رو هم دعا کنید...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - fatima1537 - 09 آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۰۳ ق.ظ
دوستانی که چند روز دیگه تولدشونه: ***تولدتون پیشاپیش مبارک-انشاءالله عمر با عزّت داشته باشید***، میترسم یادم بره اگه بزارم همون موقع بگم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Bache Mosbat - 09 آذر ۱۳۹۰ ۱۲:۴۴ ق.ظ
دوستان التماس دعا شدیدا . به یاد خواهرتون باشین .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - انرژی مثبت - ۰۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۳۰ ب.ظ
الان من نمی تونم درک کنم این ارسال خانم بچه مثبت واسه چی منفی داشت؟!!!!!
شاید نمی خوان واسش دعا کنن
یا نباید شدید التماس کنه
یا این که قبول ندارن که خواهرشونه
یا این که چون گفته دوستان و همه رو نگفته مشکل داره
یا شکلک خنده دار نباید بگذاره یا....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - mfXpert - 09 آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۳۶ ب.ظ
(۰۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۳۰ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: الان من نمی تونم درک کنم این ارسال خانم بچه مثبت واسه چی منفی داشت؟!!!!!
شما اون موضوع رو درک نمی کنید و من درک نمی کنم که چرا شما اینقدر به منفی دادن حساس هستید.اونی که به یه پست مثبت یا منفی میده حتما دلیلی برای این کار داره
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - انرژی مثبت - ۰۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۰۲ ب.ظ
(۰۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۳۶ ب.ظ)mfXpert نوشته شده توسط: (09 آذر ۱۳۹۰ ۰۲:۳۰ ب.ظ)انرژی مثبت نوشته شده توسط: الان من نمی تونم درک کنم این ارسال خانم بچه مثبت واسه چی منفی داشت؟!!!!!
شما اون موضوع رو درک نمی کنید و من درک نمی کنم که چرا شما اینقدر به منفی دادن حساس هستید.اونی که به یه پست مثبت یا منفی میده حتما دلیلی برای این کار داره
من حساس نیستم واسم سوال بود همین؟!!!
البته دوستان در این زمینه کاملا ازادند .
یه حرف بود مثل بقیه حرفای دل تنگ
خوب امیدوارم سوال شما جواب داده شده باشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - - rasool - - 09 آذر ۱۳۹۰ ۰۳:۲۰ ب.ظ
بی حسین بن علی (علیه السلام) احساس پیری می کنم
نی که پیری بلکه احساس حقیری می کنم
گفت سائل از چه رو محکم به سینه می زنی؟
گفتـم از آیـنـهی دل گــردگـیــری مــی کـنـم
یاد وصال می کنم،دیده پر آب می شود
شرح فراق می دهم،سینه کباب می شود
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - narges_r - 09 آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۲۴ ب.ظ
من عصبانیم
اه اه اه.........
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Bache Mosbat - 09 آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۲۹ ب.ظ
(۰۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۲۴ ب.ظ)narges_r نوشته شده توسط: من عصبانیم
اه اه اه.........
چرااااااااا؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - mosaferkuchulu - 09 آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۳۵ ب.ظ
امروز که با دوستام حرف می زدم یه لحظه با خودم رو راست شدم دیدم دارم کار الکی می کنم که دارم ارشد می دم!دلم می خواد یه دو سال بی خیال ارشد شم و بزنم به کار یاد گیری!اما خوب حالا که تا اینجا اومدم ...!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - narges_r - 09 آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۴۷ ب.ظ
(۰۹ آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۲۹ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: (09 آذر ۱۳۹۰ ۰۵:۲۴ ب.ظ)narges_r نوشته شده توسط: من عصبانیم
اه اه اه.........
چرااااااااا؟
فکر کن! استرس سر جلسه کم بود حالا فکر اینکه این همه درسو باید تو یک روز جواب بدی همون استرسو دو چندان میکنه
اون استرس به کنار من اصلا توان اینکه اینهمه بشینم سر جلسه امتحانو ندارم
|