|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Avril89 - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۰۲:۱۳ ق.ظ
دیشب اومدم آخرین صفحه ۱۴۲۵ بود !!! امشب اومدم ۱۳۹۹ :| :| :|
داعش حمله کرده صفحات فنا شدن؟؟!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۰۴ ق.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۰۱:۰۴ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: من میام اینجا شادیای فنیمو با بقیه تقسیم کنم ولی گویا تهش شادیای فنیم برای خودم باقی میمونه :|
آخه، من یکی که از مسائل فنی سر در نمیارم،نمی تونم در شادی شما سهیم باشم؛ولی خوشحال میشم با این روند شما ،ما هم با مسائل فنی آشنا بشیم.
پ.ن: من هم وقتی اولین پروژه عملی م رو به سرانجام رسوندم؛خیلیییییی حس خوبی داشتم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Mahyas - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۰۹:۵۱ ق.ظ
آندره مارلو، رمان نویس فرانسوی، در یکی از داستان هایش، از زبان یک کشیش روستایی که چندین دهه به اعتراف مردمان گوش سپرده، همه آنچه را از طبیعت بشر آموخته است، این چنین توصیف می کند:
« نخست اینکه، مردم بیش از آنکه انسان تصور می کنند، ناشادند... و دیگر آنکه چیزی به نام انسان رشدیافته وجود ندارد.»
برای هر انسانی مقدر شده که نه فقط نشاط زندگی که تاریکی های ناگزیر زندگی را نیز تجربه کند: بیداری از خواب و خیال، پیری، بیماری، انزوا، فقدان، بی معنایی، انتخاب های رنج آور و در نهایت مرگ را؛ و این مهم درمانگر و بیمار نمی شناسد.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - MarkLand - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۰۲ ق.ظ
با سلام خدمت همه دوستان
مانشت برای من به شخصه مفید بوده و استفاده های درسی خودم را از این سایت کردم و همین جا هم تشکر می کنم از همه دوستانی که به من کمک کرده اند. قبلا شاید حدود ۲ سال پیش فقط خواننده مطالب نبودم و پست هم می زدم ولی بعد از مدت کوتاهی به این تیجه رسیدم که بهتر است بیشتر خواننده مطالب باشم. اشنایی من با مانشت به قضیه دوستی من با اقای بارسا در بیرون بر می گرده....
در این چند روز گذشته شاهد بحثهایی در این تاپیک بودم به هر حال انتقادی شده بود نسبتا هم درست بود و خیلی ها هم پذیرفتند شاید باید مهربانانه تر گفته می شد. این انتقاد باعث شد بین دو نفر سوء تفاهم پیش بیاد. خوب وقتی دو نفر با هم اختلافی به هم می زنند غیر اخلاقی ترین کار اینه که فرصت را برای تسویه حساب مناسب ببینیم و به طرفداری از کسی چیزی بگم ان هم از روی بغض.
جناب اقای مایل استون دو پست نوشتند که یکی را پاک کردند من هر دوی انها را خواندم حدود ۱۰۰ خط مطلب در جهت تخریب اقای بارسا نوشتن! این حجم مطلب با حجم کل چند صفحه ای که بحث شده بود برابری می کرد! اگر ایشون ناراحت نمیشه میگم که من به نیت خیر شما برای حل مساله شک کردم! شما خودتان نقض غرض کردین و قرار نبود ایشان را به قول خودتان بولد کنید اما چیزی حدود ۱۰۰ خط مطلب در مورد یک نفر نشان از چیز دیگری داشت. حتی زمانی که خود اقای بارسا نوشته بود بنده قصد ادامه بحث را ندارم ایشون پست دوم رو با اون همه نوشته زد!!!
دیروز من دخالت نکردم خیلی های دیکر هم دخالت نکردن از جمله ادمین محترم و سایر مدیران و قضیه داشت تموم میشد که بنزین رسید! کینه باعث شعله ور تر شدن اختلاف شد....
اما این زشتی همه ماجرا نبود زیبایی های هم بود از جمله نوشته های با نیت حل مساله خانم شایسته و خانم وستا و سایر عزیزان که سعی در حل مساله داشتن.
بنده به شخصه هم خوشحالم و هم ناراحت. ناراحتی را گفتم خوشحالی ام به دلیل خداحافظی اقای بارسا از مانشت هست به عقیده من باعث می شود بیشتر روی کار خودشان تمرکز کنند و زمانهایی که اینجا گذاشته می شود می تواند صرف کارهای مفید و یا استراحت کردن بشود.
مانشت زمان ما خانم انرژی مثبت داشت لونا خانم داشت خانم بچه مثبت بود اقای هاتف اقای سینا اقا فرداد بودن و... اون زمان مانشت عیارش خیلی بالاتر بود و شاید انگیزه بیشتری برای امدن بود اما الان مانند بقیه بزرگان سکوت شاید بهتر باشد.
در اخر امیدوارم همه دلخوری ها از بین برود و با یک خاطره خوب از هم یاد کنیم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۲۹ ق.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۰۲ ق.ظ)MarkLand نوشته شده توسط: مانشت زمان ما خانم انرژی مثبت داشت لونا خانم داشت خانم بچه مثبت بود اقای هاتف اقای سینا اقا فرداد بودن و... اون زمان مانشت عیارش خیلی بالاتر بود و شاید انگیزه بیشتری برای امدن بود اما الان مانند بقیه بزرگان سکوت شاید بهتر باشد.
منم کم کم باید برنامه ریزی کنم برای رفتن از مانشت.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۴۸ ق.ظ
شاید من خیلی کوچکتر از این باشم که بخوام حرفی بزنم , همین دیروز یکسالگی مانشتی من بوده , عموماً درگیر مسائل نمیشم و سریع میگذرم , نمیدونم شاید این خصلت بد من باشه!
این بار هم دوست نداشتم حرفی بزنم ولی خب "بزرگترهای مانشت سرمایه های مانشت هستن " و این جمله ابداً شعار نیست!
هیچکی منکر این قضیه نیست که مانشت به بزرگانش مانشت شده , به پیشکسوتهایی که مدتهاست در پست هاشون میخونیم به مانشت سر میزنن ولی حرفی نمیزنن, اینکه مانشت قبلاً خیلی جوّ خوبی داشته, شاید همون بحث تفاوت نسل ها داره اینجا خودنمایی میکنه , نمیدونم بانی قضیه چه چیزی میتونه باشه جز این!
عموماً در مقایسه بزرگترها و کوچکترها میگن , درسته بزرگترها علم شما رو ندارن ولی تجربشون از شما بیشتره , اما خب در مانشت میشه گفت هم تجربشون بیشتره , هم علمشون!
پیامبر (ص) میفرمایند: برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست.
فقط خواستم بگم با رفتن بزرگترها و پیشکسوت ها , خیر و برکت مانشت هم میره...
کاش این اتفاق نیفته, امیدوارم کدورتها از بین بره, خوب نیست سکه های مانشت کم بشه!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar salehi - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۰۳ ب.ظ
منم فک می کنم یه مدت تو بخش سرگرمی خیلی فعال شدم. تصمیم دارم برم تو لاک دفاعی خودم و به خاطر احساس دینی که به مانشت دارم فقط تو بخشای درسی فعال باشم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۱۰ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۰۶ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: ای بابا همه کتک لازم شدید هاااااااااااااا زهرا دمپایتو بیار نه نه نه اصلا دمپایی کارساز نیست اون فلکو بیار یکی یکی صف بکشید میخوام فلکتون کنیم
پ.ن:ختم کدورتا و پست زدنای مربوط به اتفاقی که من ندیدمصلــــــــــــــــــــــــــــــــوات ببینم کسی بیاد دوباره پست بزنه و قضیه رو کش بده با اجازه ادمینخودم از دنیا بنش میکنموالا
کاملا باهات موافقم آفاق جون
در زمینه فلک کمکی چیزی خواستی در خدمتم
و البته کدوم اتفاق؟
آفاق منو نزنی ها
ولی خداییش اینقدر همه چی رو سخت نگیریم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۲۰ ب.ظ
من که دلم نشکسته اما اولا فضای فکریه من به وضوح از کاربرای اینجا فاصله گرفته. دوما تقریبا تمام فعالیت من تو همین تاپیکه که سرگرمیه. سوما یکی دو تا دلیل شخصی هم دارم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۱ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۱:۵۷ ق.ظ)Aurora نوشته شده توسط: منم همین طور. احساس می کنم زیادی اینجا بود. دیگه وقت رفتنه. فکر کنم اینجا کمتر بیام یا اصلا نیام برام بهتره.
چرا همه تون تریپ رفتن برداشتید؟؟؟؟
این کار رو نکنید! لطفا! چون خیلی ها مثل من فقط اینجا رو دارند.... خواهشا، دیگه اینجا ازم نگیرید...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۵ ب.ظ
الان حس و حال ما از خداحافظی شما دوستان خوبمون اینه:
او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود
بچه های خوبی باشید و دیگه حرف از رفتن نزنید
با همه شما هستم... بله حتی شما
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar salehi - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۷ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۳ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: کلا اهل وب گردی و فروم بازی و اینا هم نیستم. مانشت تنها فرومیه که میام سر میزنم.
یجورایی این جا زیاد میام تو فکرم مانشت زیاد هست. دارم تلویزیون نگاه می کنم، غذا می خورم، بیرون میرم، با کسی حرف میزنم و کلا همه جا مانشت تو فکرم میاد حتی تو خوابم هم نفوذ کرده.
با این اوصاف اینجا نباشم بهتره. این جریاناتم تلنگری برای منه که یعنی دیگه بسه aurora برو.
فک می کردم فقط خودم اینطوریم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - **sara** - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۷ ب.ظ)IT Expert نوشته شده توسط: (05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۳۳ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: کلا اهل وب گردی و فروم بازی و اینا هم نیستم. مانشت تنها فرومیه که میام سر میزنم.
یجورایی این جا زیاد میام تو فکرم مانشت زیاد هست. دارم تلویزیون نگاه می کنم، غذا می خورم، بیرون میرم، با کسی حرف میزنم و کلا همه جا مانشت تو فکرم میاد حتی تو خوابم هم نفوذ کرده.
با این اوصاف اینجا نباشم بهتره. این جریاناتم تلنگری برای منه که یعنی دیگه بسه aurora برو.
فک می کردم فقط خودم اینطوریم.
منم دقیقا فقط همینجا هستم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar salehi - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۴۵ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: (05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۴۱ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: نخیر، من هم هستم، هم تیپای شخصیتی جون
الان دلم میخواد یکی حرف بزنه، از همین سیرابی که پختم یه قاشق بریزم تو حلقش
نخیر من هم هستم، هم تیپای شخصیتی بـــــــــــــــــوق
شما ESFJ بودین. الکی خودتون رو قاطی ما ISFJ ها نکنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar salehi - 05 خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۵۶ ب.ظ
(۰۵ خرداد ۱۳۹۴ ۱۲:۵۲ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: راستی ینی همه اینجا تیپ شخصیتی هم هستیم که موندیم؟ اونا که رفتن چی بودن ؟؟؟
آقای بلک هم فک کنم ISTJ بودن.
|