هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - alirezaei - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۴:۲۵ ب.ظ
(۰۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۲۴ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: منم اسم خودمو بالای کدهام میذارم.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Densike - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۴:۲۶ ب.ظ
(۰۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۲۶ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: منم اسممو تو کتابام می نوشتم. نقاشی هم می کشیدم سر کلاس بجای درس گوش دادن.
منم هنرمندم آیا؟
صد البته
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۰۲ خرداد ۱۳۹۴۰۴:۲۷ ب.ظ
(۰۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۱۹ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:
(02 خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۱۷ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: ها یکی بود تو کار اسنایپر بود شمایید؟
زهرا:|
اسنایپر:|
گلدار با زمینه فسفری:|
دمپایی
خوبه که تو درکم میکنی
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۰۲ خرداد ۱۳۹۴۰۴:۲۹ ب.ظ
:|
رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۴:۳۴ ب.ظ
.............
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - پوونه - ۰۲ خرداد ۱۳۹۴۰۴:۳۷ ب.ظ
.노력이 없으면 얻는 것도 없다
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - alirezaei - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۴:۴۲ ب.ظ
(۰۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۳۸ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:
(02 خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۳۴ ب.ظ)barca نوشته شده توسط: پ ای طراحی الگوریتمو داده بود دسمون؟ مگه میشه np سگ باشه؟ اونم با پایپون؟؟؟ من که میگم فتوشاپه! خوب کتابم رو پاره نکردم
یکی بگه ای زهرا کیه دیگه؟ امو شما کی هستین؟
اول کتابرو پاره کن:|بعد یه دونه بزن زیر گوش خودت که این آواتارو سگ نیست
زهرا همون np
آفاق فک کنم ای کاربر بارسا ملتو گذاشتن سرکار
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - barabox - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۴:۵۵ ب.ظ
دلم تنگه ولی چیزی نداره بگه فعلا :|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - afrooz-OMD - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۵:۰۹ ب.ظ
(۰۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۴:۵۵ ب.ظ)barabox نوشته شده توسط: دلم تنگه ولی چیزی نداره بگه فعلا :|
دلم تنگه ولی چیزی نداره بگه ....
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - roghaye14 - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۵:۴۷ ب.ظ
.....
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zahra_ce87 - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۷:۴۴ ب.ظ
(۰۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: چرا این روزا همه دارن میرن.
الان داشتم با دوستم حرف میزدم. داشتم بهش می گفتم که با این شرایط هم میشه رفت و یکم براش توضیح دادم.
خوشحال شد
بعد برگشت بهم گفت:
تو چی می کنی؟ ایران می مونی؟ :|
ینی خودشو رفته فرض کرد :|
واقعاً
منم گرفتارم، یکی میخواد بره من دارم به زور نگهش میدارم !هرچند دارم کم میارم اونی که رفتنی باشه بالاخره میره.دلم خیلی می گیره اگربره ولی من کوتاه نمیام زیرپوستی به فعالیتم ادامه میدم که نره .از رو، مستقیم نمیگم آخه دلمم نمیاد جلوشو بگیرم ،فردا تو این مملکت به آرزوهاش نمی رسه سرخورده میشه.
خودمم درگیرم بره نره من چه کنم با رفتنش، دیگران چه می کنن با نبودنش....
خب بشینین همینجا به درستون ادامه بدین چی داره غربت که به خاطرش حاضرین به خونه و خونوادتون پشت کنین قدیما یکی می رفت تحسینش می کردم بخاطر تلاش و پشتکارش اما این روزها که عزیزی در دو قدمی من در حاله رفتنه، دلگیرم، انگار هر کی که میره یه مهر تأییده برا رفتنه اون...برا اینکه وقتی یکی رفت میگه کاره درستو کرد با این جمله کورسوهای امیدم برای نرفتنش رو به خاموشی میذاره، یک چیزی در من میشکنه، مث عابری هستم که تو ایستگاه قطار منتظر یه قطاره، قطاری که دوست نداره برسه، چرا که باید زورکی وایسی برا بدرقه...
چی بگم از دست این آدما.......................
خدایا هر چی خیره همون بشه
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۸:۱۳ ب.ظ
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kazhal@ - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۸:۱۸ ب.ظ
(۰۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۴۴ ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط:
(02 خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: چرا این روزا همه دارن میرن.
الان داشتم با دوستم حرف میزدم. داشتم بهش می گفتم که با این شرایط هم میشه رفت و یکم براش توضیح دادم.
خوشحال شد
بعد برگشت بهم گفت:
تو چی می کنی؟ ایران می مونی؟ :|
ینی خودشو رفته فرض کرد :|
واقعاً
منم گرفتارم، یکی میخواد بره من دارم به زور نگهش میدارم !هرچند دارم کم میارم اونی که رفتنی باشه بالاخره میره.دلم خیلی می گیره اگربره ولی من کوتاه نمیام زیرپوستی به فعالیتم ادامه میدم که نره .از رو، مستقیم نمیگم آخه دلمم نمیاد جلوشو بگیرم ،فردا تو این مملکت به آرزوهاش نمی رسه سرخورده میشه.
خودمم درگیرم بره نره من چه کنم با رفتنش، دیگران چه می کنن با نبودنش....
خب بشینین همینجا به درستون ادامه بدین چی داره غربت که به خاطرش حاضرین به خونه و خونوادتون پشت کنین قدیما یکی می رفت تحسینش می کردم بخاطر تلاش و پشتکارش اما این روزها که عزیزی در دو قدمی من در حاله رفتنه، دلگیرم، انگار هر کی که میره یه مهر تأییده برا رفتنه اون...برا اینکه وقتی یکی رفت میگه کاره درستو کرد با این جمله کورسوهای امیدم برای نرفتنش رو به خاموشی میذاره، یک چیزی در من میشکنه، مث عابری هستم که تو ایستگاه قطار منتظر یه قطاره، قطاری که دوست نداره برسه، چرا که باید زورکی وایسی برا بدرقه...
چی بگم از دست این آدما.......................
خدایا هر چی خیره همون بشه
حـــــــــــــــرف دل منو زدی
خودخواهیــه اگه بخوام بگم نــرو...ولی اگــــــــه بره...مــن و دلتنگـــــــیام می مونیـــــم وبس
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۸:۱۸ ب.ظ
بافتن را از یک فامیل دور یاد گرفتم
حرفش هیچ وقت از یادم نمی رود،می گفت:
زندگی مثل یک کلاف کاموا است،
از دستت که در برود می شود کلاف سردرگم،
گره می خورد، می پیچد به هم، گره گره می شود،
بعد باید صبوری کنی،گره را به وقتش با حوصله باز کنی،
زیاد که کلنجار بروی، کورتر می شود،یک جایی دیگر کاری نمی شود کرد،
باید سر و ته کلاف را برید،یک گره ظریف کوچک زد،
بعد آن گره را توی بافتنی محو کرد، یک جوری که معلوم نشود،
یادت باشد، گره های توی کلاف همان دلخوری های کوچک و بزرگند،
باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید،
زندگی به بندی بند است به نام "حرمت"
که اگر آن بند پاره شود
کار زندگی تمام است
سیمین_بهبهانی
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zahra_ce87 - 02 خرداد ۱۳۹۴۰۸:۲۴ ب.ظ
(۰۲ خرداد ۱۳۹۴ ۰۸:۱۸ ب.ظ)majoit نوشته شده توسط:
(02 خرداد ۱۳۹۴ ۰۷:۴۴ ب.ظ)zahra_ce87 نوشته شده توسط:
(02 خرداد ۱۳۹۴ ۰۶:۱۴ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: چرا این روزا همه دارن میرن.
الان داشتم با دوستم....
واقعاً
منم گرفتارم، یکی میخواد بره من دارم به زور نگهش میدارم !
.....
خدایا هر چی خیره همون بشه
حـــــــــــــــرف دل منو زدی
خودخواهیــه اگه بخوام بگم نــرو...ولی اگــــــــه بره...مــن و دلتنگـــــــیام می مونیـــــم وبس
آخه شاید منم مجبور شم باهاش برم!!! اینو کجای دلم بذارم؟من که دل ندارم دو دقیقه دور از اینجا باشم همینجوریش دور از خانوادمم اونطوری باز دورتر ...