|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - tabassomesayna - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۲۸ ق.ظ
منبر را از چوب درخت گردو می سازند که بسیار محکم و با کیفیت است. درخت گردو علاوه بر چوب مرغوب، سایه و بار خوبی هم دارد اما درخت چنار میوه ندارد، سایه درست و حسابی هم ندارد. از آن چوبه دار می سازند. دعوای این دو درخت در شعر بلند شهریار شنیدنیست:
گفت با طعنه منبری به چنار
سرفرازی چه می کنی بی بار
نه مگر ننگ هر درختی تو
کز شما ساختند چوبه دار
پس برآشفت آن درخت دلیر
رو به منبر چنین نمود اخطار
گفت گر منبر تو منبر بود
کار مردم نمی کشید به دار
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۲۸ ب.ظ
آگهی فروش یا معاوضه
تعداد محدودی بچه گربه (حدود ۴ یا ۵ تا) به فروش میرسد
یه گربه نامردی بود که می اومد رو حیاط ما، ما هم بهش غذا میدادم و خلاصه خیلی به ما عادت کرده بود
بعد یه دفعه اتفاقی رفتیم تو انباری حیاط دیدیم رفته بچه هاشم آورده، نمیدونم حالا همین جا بچه کرده یا رفته از یه جا دیگه اورده
خلاصه حسابی سر ما کلاه گذاشت و منم میخوام بچه هاشو بفروشم تا تلافی کنم
تنوع رنگی هم دارن
بعضیاشون سفیدن با خالای سیاه
بعضیاشونم سیاهن با خالای سفید
خیلی هم نازن و چشای قشنگی دارن
شرایط فروش هم فقط نقد و تعداد هم محدود، پس اگه متقاضی هستین عجله کنین
هزینه پست هم به عهده خریدار می باشد
البته با سایر جانوران هم معامله میکنم. مثل افعی سبز، مارمولک بادبزنی، لاک پشت ماتا ماتا، بز کوهی سایگا و ...
ببخشید وسط بحث علمی و انتخاب رشته دوستان کار و کاسبی راه انداختم
میگن خرج زندگی تو تهران زیاده، باید یه جوری فراهمش کنم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - barabox - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۴۲ ب.ظ
بدشانسی ها تمومی نداره
این قبول نشدنمون تو ارشد تموم شدنی نیست ضربه ها و خسارتهای مالی و جانیش :|
یه مورد کار خیلی خوب دیگه پیدا شد ولی ... :|
ولی شرط ش داشتن ارشد و یا حداقل شروع تحصیل تو دور ارشد بود
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m@hboobe - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۱۳ ب.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۴۲ ب.ظ)barabox نوشته شده توسط: بدشانسی ها تمومی نداره
این قبول نشدنمون تو ارشد تموم شدنی نیست ضربه ها و خسارتهای مالی و جانیش :|
یه مورد کار خیلی خوب دیگه پیدا شد ولی ... :|
ولی شرط ش داشتن ارشد و یا حداقل شروع تحصیل تو دور ارشد بود
عجب کاریه که شرطش قبولی ارشد هست
والا منم خودم چند وقت پیش فرم استخدامی پر کرده بودم واسه یه شرکت همین چند روز پیش رفتم مصاحبه و دیروز تماس گرفتن گفتن مدارک بیار اونا که دغدشون این بود توی فرم زدم علاقه مند به ادامه تحصیل یهو ول نکنم بعد از دو یا سه ماه کار برم ارشد بخونم :| .... الان نمیدونم با این رتبه درخشان برم غیر انتفاعی یا آزاد ادامه بدم یا کلا درس رو کنار بگذارم بهتره واسم!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۴۱ ب.ظ
سلام دوستان روزتون بخیر.
عذر می خوام یکی از بچه ها یک امضا داشت که نوشته بود
gooooogle تو پایان هر جستجوی منی ....
هر چی میگردم پیداش نمی کنم .. ممنون میشم اگه کسی داشت عکس رو بهم بده!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۴۸ ب.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۱۴ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
آفاق جان! این کیه دیگه؟
پ.ن۱: یه مطلب باحال بذار،حال و هوامون عوض بشه! فقط زیاده روی نکن!
پ.ن۲: لطفا تا ارشد بعدی اینجا بیا و به همه ی ما،مخصوصا من! انرژی بده تا روحیه مون شارژ بشه برای رویارویی با این غول بی شاخ و دم ارشد!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۰۳ ب.ظ
گربه هه رو
تازه اصل مطلبی که این عکسه توش بود که خدا بود.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - shayesteNEY - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۱۶ ب.ظ
یک کاربری بود از شاتل سرویس داشت
کوووووووووووووووووووشی ؟
از مخفیگاه بیا بیرون
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - alirezaei - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۱۷ ب.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۱۰ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: اون حال الان من
کاسه چه کنم چه کنم
من فک کردم آلرژی فصلی گرفتی بعد دستمال دم دستت نیست از اینرو ناراحتی
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۱۴ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:
راستی آفاق یه مطلب چند روز پیش نوشته بودی در مورد اینکه دنبال هر چی میری برعکسشو بدست میاری ، من مخالفش بودم ، فرصت نشد اعلام کنم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - barabox - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۳۲ ب.ظ
نقل قول: عجب کاریه که شرطش قبولی ارشد هست
والا منم خودم چند وقت پیش فرم استخدامی پر کرده بودم واسه یه شرکت همین چند روز پیش رفتم مصاحبه و دیروز تماس گرفتن گفتن مدارک بیار اونا که دغدشون این بود توی فرم زدم علاقه مند به ادامه تحصیل یهو ول نکنم بعد از دو یا سه ماه کار برم ارشد بخونم :| .... الان نمیدونم با این رتبه درخشان برم غیر انتفاعی یا آزاد ادامه بدم یا کلا درس رو کنار بگذارم بهتره واسم!!
والله هم کارش خوبه هم حقوقش
شرط این نیست
یکی از مواردش داشتن ارشده
که گفت اگه قبول بشی تو بین تحصیلت هم درست میشه استخدامت
کار خوب و بی دردرس رو مرتبط با رشته هم هستش
هر چی قسمت باشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - hotmail - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۳۴ ب.ظ
(۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۳۹ ب.ظ)Aurora نوشته شده توسط: (26 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۲۶ ب.ظ)hotmail نوشته شده توسط: حال ممکن است سوالی پیش بیاید که چرا بلا به سرمون می باره اگر ما را دوست دارد. از این بلاها چه هدفی دارد. اگر به خاطر گناه است پس چرا اونایی که منکر خدا هستند بلایی سرشان نمی اید؟ هیچ سختی در دنیا نمی بینند؟
چرا؟
با سلام مجدد
خواننده وقتی این رو می خونه می تونه شاهد یک "چرا" باشد که زیر یه سوال حک شده و ممکن است به اهمیت این چرا واقف نباشد و فرض کند که یک چرای ساده است. در صورتی که چنین نیست(درضمن نقل قول کامل نیست وصورت سوال ممکن است مبهم باشد)
فرض کن یک شاگردی (من) در محضر استاد سوالی عرض کند که جواب بگیرد ولی استاد به جای جواب در چشمان شاگرد مدتی می نگرد دو چشم در مقابل هم. و با نگاه خود در چشمان شاگرد یک انرژی ساطع می کند که جذب در چشمان شاگرد می شود و ان چنان ذهن و دل ان شاگرد را متلاطم می کند که شاگرد غرق در چشمان استاد است به یک باره استاد از درون با نفس گیرای خود کلامی می گوید :"چرا" و شاگرد از این کلام جرقه ای در درونش ایجاد می شود که خود جواب را در درون جست و جو کند و خود به جواب دست یابد و وقتی سوالی مطرح می کند دیگر هیچ سوالی را بدون جواب نگذارد حال این شاگرد که از بدو ورود به انجمن این اولین سوالی است که مطرح کرده و خو استه جوابی بگیرد ولی باز باید خود جوابگو باشد (حالا یه سوال پرسده بودیم بیا و درستش کن .)
ولی ممنون از این که کسی پیدا شد که این جرقه (چرا) را ایجاد کند.
ولی این شاگرد باز در درونش یک سوالی دیگر ایجاد می شود از نقل زیر:
خداوند عروجل می فرماید اگر بنده مومن من دل آزرده نمی شد، سر انسان کافر را با دستمالی آهنین می بستم، تا هرگز دچار سردرد نشود.
از یک طرف دیگر هم:
هر اندازه که ایمان بنده افزون گردد، تنگ دستی اش بیشتر و زندگی اش سخت تر شود (اصول کافی)
(تعلیق:اگر یک چرای دیگر مطرح شود ممکن است در این شاگرد انفجاری رخ دهد )
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m@hboobe - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۳۷ ب.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۳۲ ب.ظ)barabox نوشته شده توسط: نقل قول: عجب کاریه که شرطش قبولی ارشد هست
والا منم خودم چند وقت پیش فرم استخدامی پر کرده بودم واسه یه شرکت همین چند روز پیش رفتم مصاحبه و دیروز تماس گرفتن گفتن مدارک بیار اونا که دغدشون این بود توی فرم زدم علاقه مند به ادامه تحصیل یهو ول نکنم بعد از دو یا سه ماه کار برم ارشد بخونم :| .... الان نمیدونم با این رتبه درخشان برم غیر انتفاعی یا آزاد ادامه بدم یا کلا درس رو کنار بگذارم بهتره واسم!!
والله هم کارش خوبه هم حقوقش
شرط این نیست
یکی از مواردش داشتن ارشده
که گفت اگه قبول بشی تو بین تحصیلت هم درست میشه استخدامت
کار خوب و بی دردرس رو مرتبط با رشته هم هستش
هر چی قسمت باشه
انشالله
واسه منم همینه یعنی به هرکی میگم جا میخوره چطور منو استخدام کردن توی این دوران که دیگه خانوم استخدام نمیکنن .خخخخخخ
الانم واسه انتخاب رشته ام موندم چیکار کنم :|
فقط جهاد خوزستان بزنم !! یا جاهای دیگم بزنم!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - پوونه - ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۳۸ ب.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۱۴ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط:
رفیقمون چشه؟
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۱۰ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: ابا بهار ارشد مورچه هم نیست چه برسه به غول ،بابا اینقدر برای خودت این فسقلی رو بزرگ نکن من الان موندم با کاسه چه کنم چه کنم
بزار یه چیز بگم در مورد توصیفات کاربران دیروزی من دیشب نتونستم پلک روی هم بزارم همه اش اون فیلمی که آقای ریمن توصیه کردن و منم گول خوردمو یه تیکه هایشو داخل یوتیوب دیدم و اون فیلم ترسناک که خودم دیده بودم تجسم میکردم حالا حساب کن سکانس ترسناک اون فیلم داخل کمد بود وکمد هم داخل اتاقیه که من میخوابم کلا دیشب با ارواح خبیثه گذروندم تا ۵ صبح
به جای اینجور فیلم ها بشین همین عکسی که آقای بلک گذاشتن رو انقدر ببین و بخند که یادت بره اون فیلمه.
ولی اگه دیدی فایده نداشت بگو خودم واست انقدر قصه های ترسناک تعریف کنم که عادی بشه واست
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - پوونه - ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۴۴ ب.ظ
(۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۴۱ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: (29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۱۷ ب.ظ)alirezaei نوشته شده توسط: راستی آفاق یه مطلب چند روز پیش نوشته بودی در مورد اینکه دنبال هر چی میری برعکسشو بدست میاری ، من مخالفش بودم ، فرصت نشد اعلام کنم
آخه اون پست جریانش خاص بود که پونه در جریانشهدقیقا برای من همه چیش صدق میکرد میخای جزییاتو از پونه بپرس میدونی من اون مدت ناامیدانه دنبال یه نتیجه امید بخش بودم یکی که دلگرمی برای ادامه راه بده،ولی با یه اتفاقات دیگه مواجه شدم که برام بهتر بود و تضعیف روحیه که شده بودم با چیزی که اصلا دنبالش نبودم تقویت شد و دقیقا خیلی دور و شاید میشد گفت برعکس چیزیه که میخاستم اون لحظه انجام بدم :دی تمام اتفاقایی که تو اون پست گفتم همشون به نفع من بودن و من اون پستو از سر رضایت زدم
اون پست خاص بود خاص
آفاق همون اتفاق اولیه و تضعیف روحیه و اینا یه جورایی شبیهش واسه من افتاد منتها یه جور دیگه ش ! : ))))) (واضح تر از این اینجا نمیتونم بگم :دی)
الان دارم میرم ناهار ولی حتما یادم بنداز بعدا واست تعریف کنم که آخر ِ خنده است : ))))
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - barabox - 29 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۵۲ ب.ظ
نقل قول: انشالله
واسه منم همینه یعنی به هرکی میگم جا میخوره چطور منو استخدام کردن توی این دوران که دیگه خانوم استخدام نمیکنن .خخخخخخ
الانم واسه انتخاب رشته ام موندم چیکار کنم :|
فقط جهاد خوزستان بزنم !! یا جاهای دیگم بزنم!
خیلی خوبه
خوب شما که سرکار میرین
همون نزدیک کارتون بزنین انتخاب رشته رو
اذیت نشین
مهم کاره نه ارشد
البته نظر منه
|