|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۳۶ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۲۸ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: (23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۱۶ ق.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: افاق چرا من رتبه تو پیدا نمیکنم؟ رسیدگی کن لطفا
آواجونم۳۰۴ شدم حال ندارم تایپیک بزنم:|الان دلم دمپایی ابری میخاد:|
تبریک عزیزم :-*
دمپایی دست زهراس
زهراااا تورم پیدا نمیکنم بیا بگوو چند شدی دیگه ااا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - farhud - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۴۰ ق.ظ
بچه ها واحدهای پاس شده تو دانشگاه پیام نور رو دانشگاه سراسری قبول میکنه؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۴۴ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۳۶ ق.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: (23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۲۸ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: (23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۱۶ ق.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: افاق چرا من رتبه تو پیدا نمیکنم؟ رسیدگی کن لطفا
آواجونم۳۰۴ شدم حال ندارم تایپیک بزنم:|الان دلم دمپایی ابری میخاد:|
تبریک عزیزم :-*
دمپایی دست زهراس
زهراااا تورم پیدا نمیکنم بیا بگوو چند شدی دیگه ااا
حالا باید جلو جمع بپرسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که آمال های یک دختر نوجوان!!! زیر سوال بره؟؟
من پریشب خواب دیدم رفتم مشهد خیابون امام رضا هستم , به گنبد نگاه میکنم میگم امام رضا دیدی بالاخره من اومدم, فک نمیکردم بطلبی دستت درد نکنه, بعد از باب الرضا وارد شدم همونطوری ییهو رسیدم به امام رضا (ع) , احساس میکنم امام رضا با من شوخیش گرفته بود میخواسته بگه آره اومدی , بیا پیش خودم منتها فردوسی نــــــــــه! تو بیا خیلی بیشتر پیش خودم , مثلا بیا غیرانتفاعی امام رضا (ع)
امام رضا قربونت برم , داشتیم؟؟؟ من بی جنبم با من چرا شوخی میکنی من الان فردوسی میخوام خودت پاسخگو باش
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۵۱ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۴۸ ق.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: (23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۴۴ ق.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: حالا باید جلو جمع بپرسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟ که آمال های یک دختر نوجوان!!! زیر سوال بره؟؟
من پریشب خواب دیدم رفتم مشهد خیابون امام رضا هستم , به گنبد نگاه میکنم میگم امام رضا دیدی بالاخره من اومدم, فک نمیکردم بطلبی دستت درد نکنه, بعد از باب الرضا وارد شدم همونطوری ییهو رسیدم به امام رضا (ع) , احساس میکنم امام رضا با من شوخیش گرفته بود میخواسته بگه آره اومدی , بیا پیش خودم منتها فردوسی نــــــــــه! تو بیا خیلی بیشتر پیش خودم , مثلا بیا غیرانتفاعی امام رضا (ع)
امام رضا قربونت برم , داشتیم؟؟؟ من بی جنبم با من چرا شوخی میکنی من الان فردوسی میخوام خودت پاسخگو باش
زیارت رفته بودماااا نمرده بودم که
هالا زیارت
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۵۲ ق.ظ
زهرا بیا خصوصی بحرفیم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۵۹ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۵۲ ق.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: زهرا بیا خصوصی بحرفیم
ما هیچ حرف خصوصی ای نداریم , هرچی هست همینجا بگو
الکی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Mänu - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۰۸ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۳۳ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: همینجوری که فهرست کارنامه ها را نگاه میکردم دیدم تقریبا" دو سه نفر از دوستان را بیشتر نمیشناسم.
از کاربران قدیمی فقط خانم maryam.raz را میشناختم.
بهر حال بهمه دوستانی که رتبه دلخواهشون را آورده اند تبریک و برای اونهایی که این اتفاق براشون نیافتاده اگه قبول میشن ایشالا تو تحصیل در دوره ارشد و مراحل بعدی بتونن موفقیت بیشتری کسب کنن. کنکور ارشد خیلی حساب و کتاب درستی نداره. باید ده درصد را بذارید بابت بالا پایینهای سنجش.
واسه بعضیا این خطا مثبت میشه و کمکشون میکنه واسه بعضیا دقیقا" برعکس میشه و از نمره شون کم میشه.
دوستانی که رتبهشون خوب نشده و قبول نمیشن یا نمیخوان انتخاب رشته کنن ایشالا سال بعد جبران میکنن.
مطمئنا" از این تجربه استفاده میکنن و سال بعد اینموقع خوشحالن .
منم قدیمی ام اما باز خراب کردم، یه زمانی دعوا میکردیم،هشدار بن شدن میدادین، خسته شدم دیگه
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
هیچ وقت به اندازه تلاشم نتیجه نگرفتم
دوستان یه مشاوره بدین احتمالا کجا قبول میشم؟؟؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۳ ق.ظ
فردوسی الوداع الوداع
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۷ ق.ظ
صــبـحت بـخـیـر عزیزم
بـا آنــکـه در نــگــاهــت
حرفی برای من نیست
بـا آنـکـه لـحـظـه لـحـظـه
می خوانم از دو چشمت
تـن خـسـتـه ای ز تـکـرار
دیوار غصـه ها را از دوش خسته بردار
من کوه استوارم به مـن بگـو نـگـه دار
عهدی که با تو بستم هرگز شکستنی نیست
این عشق تا دم مرگ هرگز گسستنی نیست
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸ ق.ظ
هر کی میخواد واسه سال بعد بخونه دستشو بیاره بالا
صبحی بلند شدم دوباره رتبه مو نگاه میکنم، گفتم شاید همه اتفاقات دیشب خواب بوده باشه
آقا من دیشب داغ بودم هیچی حالیم نبود. تازه صبحی فهمیدم چه فاجعه ای رخ داده
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۰۱ ب.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۳ ق.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: فردوسی الوداع الوداع
پرانتزش رو اشتباه گذاشتی , این درسته
+ برم با دوسته خوب و متواضعم هپی جان صحبت کنم اسمهای کاربریمون رو با همم عوض کنیم! چه وضعشه! یکی منو ارشاد کنه!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Mänu - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۰۴ ب.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط: هر کی میخواد واسه سال بعد بخونه دستشو بیاره بالا
صبحی بلند شدم دوباره رتبه مو نگاه میکنم، گفتم شاید همه اتفاقات دیشب خواب بوده باشه
آقا من دیشب داغ بودم هیچی حالیم نبود. تازه صبحی فهمیدم چه فاجعه ای رخ داده
از دیشت تا الان چند بار گریه کردم
قیافه وحشتناک
واقعا من آدم امتحان نیستم
سر جلسه رو خراب میکنم،همه چی هم به خوندن نیست دیگه
احساس خستگی میکنم شدید،کلی هم بخدا گله کردم که خودت قول دادی قبولم
شایدم الان از دستم خیلی عصبانیه
ولی بازم امیدم به اونه
مامانم خیلی امیدواره که قبولم اونم روزانه میگم مادر من نمیشه !!!!!میگه من قرآن رو برات باز کردم خیلی خوب اومده
بخدا امید داشته باش
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۵۲ ب.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۵۸ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط: هر کی میخواد واسه سال بعد بخونه دستشو بیاره بالا
صبحی بلند شدم دوباره رتبه مو نگاه میکنم، گفتم شاید همه اتفاقات دیشب خواب بوده باشه
آقا من دیشب داغ بودم هیچی حالیم نبود. تازه صبحی فهمیدم چه فاجعه ای رخ داده
اتفاقا من نیز دیشب با گوشی نگاه کردم , صب پاشدم گفتم شاید اشتباه شده برم با لپ تاپ نگاه کنم , خدا رو چ دیدی , شاید عوض شده باشه :| چیزی نیست , خیلی به رحمت خدا امیدوارم فقط!
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۲۱ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: اینو واقعا جدی میگم من اگه خانواده ام میزاشتن امسال دوباره میخوندم برای جبران اشتباهات و کم کاریام حیف که نمیزارن حیف .
شما فعلا گره روسریتو سفت کن باد نبره بعد بیا ببینم حرف حسابت چیه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۵۸ ب.ظ
مامانم اومده تو اتاق، میگه چرا ناراحتی؟
میخوای زمینمو بفروشم بری دانشگاه آزاد( از دار دنیا یه زمین کوچولو بهش ارث رسیده میخواد باهاش کار همه رو راه بندازه )
میگم نه خرج دانشگاه آزاد بیشتر از این حرفاست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۰۲ ب.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۳۳ ق.ظ)AVA 94 نوشته شده توسط: فردوسی الوداع الوداع
فردوسی: بای بای
|