|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Avril89 - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۴۲ ق.ظ
کنکورمو که میدونستم گند زدم دقیقا همون درصدا یعنی استادم تو حساب کردن درصد
راستش من اصلا اونقدی که باید واسه نتیجه ی امروزم ناراحت نشدم با اینکه بشــــــــــــــــــــدت واسش تلاش کردم بیخیال مهم نیست میدونم خدا بهترشو بهم میده بـــــــــــــــله اینطوریاس ما با خدا این حرفارو نداریم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Avril89 - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۲۱ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۴۵ ق.ظ)پوونه نوشته شده توسط: (23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۴۲ ق.ظ)negar_89 نوشته شده توسط: کنکورمو که میدونستم گند زدم دقیقا همون درصدا یعنی استادم تو حساب کردن درصد
راستش من اصلا اونقدی که باید واسه نتیجه ی امروزم ناراحت نشدم با اینکه بشــــــــــــــــــــدت واسش تلاش کردم بیخیال مهم نیست میدونم خدا بهترشو بهم میده بـــــــــــــــله اینطوریاس ما با خدا این حرفارو نداریم
من امسال یه جور عجیب غریبی شدم
حتی انتظار داشتم مثل چن سال پیش که رتبه ام رو دیدم شوکه بشم و تا چند هفته با کسی حرف نزنم و خودم رو تو اتاق زندانی کنم:دی
ولی نمیدونم چرا انقدر شادم.یه درصد هم من ناراحت نیستم. انگار رتبه یک کنکور منم : )))))))
جالبه که میبینم تو هم مثل منی الان. واقعا چرا الان ما ناراحت نیستیم با وجود اینکه تلاش کرده بودیم؟
یه کم عجیبه این حال خودم و دارم نگرام خودم میشم. :دی
نمیدونم اتفاقا واسه منم عجیبه که چرا ناراحت نیستم شاید زیادی گودزیلا شدم به قول تو یکم باید نگران باشم خدایا توبه توبه
خودم به تو سپردم تو منو به کسه دیگه ای نسپرده باشی!!!
بنظر من هیچوقت دیر نیست مهم اینه که راهرو میدونیم چیه و هدفم که هست دیگه حالا دیرو زود داره ولی سوختو سوز نداره یه معلم فیزیک داشتیم همیشه میگفت عمر شما که داره میگذره چه درس بخونید چه نخونید میگذره پس بهتره با درس خوندن بگذره
.......................
خدایا چیــــــــــــــ میشد من میشدم مدیر برنامه های باشگاه بارســــــــــــا راهنمایی و دبیرستان که بودیم هرکی میپرسید هدفت چیه میگفتم میخوام بشم مدیر برنامه ها باشگاه بارسا دیگه اون بنده خداها ادامه نمیدادن فکر میکردن مخم تاب داره بابا خب آرزو بود دیگه ای بابا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nanajoon - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۳:۱۶ ق.ظ
منم خدا رو شکر رتبم به نسبت خوب بود
یه چیزی بگم یکم بخندین)
من هدفم ارشد ایتی بود
سر جلسه کنکور کامپیوتر به خودم گفتم اگه حتی رتبه ۱ نرم اقزار بشم نمی رم سر جلسه کنکور کامپیوتر رسما برای کیک و ساندیس رفتم و همش داشتم تستا رو نخونده الکی میزدم)
اما کنکور ایتی مثل بچه ادم سر جلسه درست میخوندم و میزدم ساعت ۷/۵ که رفتم کارنامم رو ببینم اول کارنامه کامپیوتر اومد بالا که زبان منفی بود بقیه درصدام داغون ) اولش نفهمیدم این کامپیوتره ایتی نیست یعنی همه خونواده کلشون توی لپ تاپ بود داداشم شاخ در اورده بود اصلا روزانه مجاز نشده بودم برادر کوچیکم میگفت ابجی تو اگه پاسخنامه رو سفید میدادی خیلی سنگین تر بود)دیگه دودستی زدم تو سر خودم بنده خدا بابام هی میگفت اشکالی نداره چیزی نشده که (با یه سوزی میگفت هیچی نشده ادم بدتر گریش میگرفت) برادر بزرگم کارنامم رو نگاه که میکرد از خنده منفجر داشت میشد )میگفت اجی تو روی سیاه لشکران کنکور ارشدم سفید کردی خیلی گند قشنگی زدی انتظار نداشتم به این شدت گند بزنی خودم چشمام اصلا کار نمی کرد که متوجه بشم این کارنامه کامپیوتره دیگه داشت اشکام جاری میشد که یه هو دیدم یه کارنامه دیگه هم پایین هست که اون مال ایتی هست یعنی کل فضا یه هوعوض شد:)
{{ (۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۳:۱۲ ق.ظ)نارین نوشته شده توسط: خدایا امشب چجوری صبح میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این همه اشک از کجا میاد !!!!!! حتی درست نمیبینم اینجا یچی تایپ کنم . خدایا کنارم باش تنهام نذار ...................................
عزیزم مطمین باش خدا زحمت هیچ بنده ای رو بی جواب نمی زاره بهت قول میدم اگه زحمت کشیدی نتیجه زحمت رو اگه توی کنکور نددی توی جاهای مختلف زندگی بدون یه دست قراره بیات مجکم دست رو بگیره بگه این جبران زحمات کنکور ارشد هست اصلا شاید صلاحت این نیست امسال ارشد میرفتی خود من ۲ سال بعد از اتمام درسم تازه امسال ارشد رتبم خوب شد خیلیا سال چندمی هستن ایشالا سال دیگه رتبه تک رقمی میاری تو رو خدا نه گریه کن نه غم بخور که این دنیا ارزش غمخوردن نداره}}
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - parisa.raad - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۳:۵۲ ق.ظ
والله باتوجه به تجربه تلخ و مسخره ای که ما از کنکور داریم، هیچ پیشنهادی براتون ندارم. یعنی حرف من و دیگران کمکتون نمی کنه. یه چند روز وقت اساسی بزارید غصه بخورید، بعدش برید مشغول یه کاری بشید که سرتون گرم باشه. اینطوری لامصب کم کم خودش فراموش میشه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ali0281 - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۱۹ ق.ظ
من ۲۴۳ شبکه شدم جای خوبی قبول نمیشم میدونم خودم ولی واقعا موندم دوباره بخونم آیا یا نه ؟
خیلی سخته یه بار دیگه بخوای بخونی واقعا اراده و انگیزه میخاد . اگه بازم نشه دیگه تحمل شکست ندارم انصافا کاش بتونم تصمیم بگیرم از طرفی به سختی کنکور چند سال پیش فکر میکنم میگم امسالم خوندیم اومدیمو عین سال ۹۲ مثلا دادن اون وقت چی
از طرف دیگه میگم نخونم چی کنم من با ۵ ماه خوندن و سفید دادن زبان و نخوندن درس شبکه این شدم حتما یه بار دیگه بخونم با کلی تجربه و وقت کافی نتیجه بهتری کسب میشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۴:۳۵ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۰۸ ق.ظ)artmiss نوشته شده توسط: خیلی بد خودمو باختم
اشکام همینطور داره میریزه
وقتی کارناممو دیدم چند مین نگام رو کارنامم خشک شده بود
واقعا نمیفهمم
بدبختیم اینه که تو خوابگام ویکی نیس باهاش دردو دل کنم
چرا آخه چرااااااااااااااااا؟
من جای شما تو تهران یا کرج بودم میرفتم دنبال کار ارشدم سال های اتی هست... سلامتی خودت و استفاده از زندگی مهمه
کنکور یه بازی مسخره و بی استاندارد بیشتر نیست
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۰۰ ق.ظ
(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۰۵ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: ۳۰۴ هوش و ۳۰۹ الگوریتم شدم
تبریک می گم آفاق جون!
من آخرین نفر شدم؛نه بین مجازین!بین شرکت کنندگان!
یعنی کی .....؟؟؟؟؟
(۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۴۵ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: منم که رسیدم به جمله ی :" هرچی قسمت باشه"!
از صمیم قلب به همه ی بچه ها یه خسته نباشید میگم , یه تبریک هم به رتبه برترا , بعضی از دوستای خوبم رتبه های خیلی خوبی آوردن , خیلی خیلی خوشحالم بخصوص واسه دوستای هـــــــــــوش, چه اونایی که رتبه هاشونو گفتن و چه اونایی که علی رغم رتبه ی خوب , گفتن به کسی نگم!
اینم از فال حافظ ما بعد دیدن کارنامه
.
.
.
.
به جهنم گر غمت پایان ندارد/ به درک گر سرت سامان ندارد
بخندم من به این دنیای فانی/که ضایع تر از این امکان ندارد
حافظ می خواد بگه من خوشبخت میشم , فقط یکم عصبانیه , در کل چیزی تو دلش نیست
میشه یکی از این فالها برای من هم بگیرید؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - happy07 - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۰۳ ق.ظ
خوشیهاتون رو تو زندگی ببینید و سعی کنید همیشه شکرگزارشون باشید.
ماها علاوه بر اینکه لازمه یادمون باشه که جز خدا کسی نمیده و باید تنها از اون بخوایم، و فقط در خونه خودش بریم، لازمه یادمون هم باشه که تنها خودشه که بهمون نعمتها رو داده و داشتن ما تنها حاصل لطف اونه و شکرش کنیم.
تو روایات داریم که گفتند بلا و سختی نخواید اتفاقا ائمه همیشه در دعاها آسانی و فراوانی خواستند (مثالهای زیادش تو صحیفه سجادیه).
اینجوری نفرمایید و شکرگذار باشید.
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۴۷ ق.ظ)x86 نوشته شده توسط: کاش ما هم یه مصیبتی تو زندگیمون داشتیم که بهونه ای میشد واسه التماس به خدا، واسه اینکه بدونیم جز خدا کسی رو نداریم، واسه اینکه بیشتر به یادش بیوفتیم. حاج اسماعیل دولابی میگه اگه تو زندگیت گیر کردی، به بن بست خوردی، بدون که خدا کارت داره، زود برو باهاش خلوت کن و بگو چی کارم داری؟
خدایا چرا چند وقتیه که دیگه با من کاری نداری؟ چرا ولم کردی؟ یه تعداد غلط کردیم، خوب حالا میگیم غلط کردیم، حالا اگه نمی بخشی نبخش، ولی من فردا نمیتونم به دوستام بگم خدای من خداییه که قدرت بخشیدن نداره، خداییه که بنده هاش رو دوست نداره، امیر المومنین به ما یاد داده که تو چه جور خدایی هستی "یا سریع الرضا".
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۱۱ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۰۰ ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط: میشه یکی از این فالها برای من هم بگیرید؟
یکم خرج داره فقط, مسئله ای نیست که؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۲۰ ق.ظ
(۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۱۱ ق.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: (23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۰۰ ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط: میشه یکی از این فالها برای من هم بگیرید؟
یکم خرج داره فقط, مسئله ای نیست که؟
خیالی نیست آبجی!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۳۲ ق.ظ
من نیاز به راهنمایی و کمک دوستان دارم!یه کمک و راهنمایی شفاف!(خیلی کم توقع هستم!)
بارها،در تایپیک های مختلف یادداشت گذاشتم،از دوستان با تجربه کمک خواستم،تایپیک های مختلف رو خوندم،.....ولی هنوز نتونستم اون چیزی رو که می خوام بدست بیارم...
دوستان ارشدی شریفی،امیرکبیری، و تهرانی می گن صرف ارشد خوندن،شرایط کاری یا حتی تخصصی بهتری فراهم نمی کنه،اگر می خوای ادامه بدی برای دکترا،بعدش هم باید بری خارج از کشور و اپلای و ....،
حالا بگید من چکار کنم؟چند سال ارشد شرکت می کنم قبول نمی شم،خارج از کشور هم(فعلا) شرایطشو ندارم،دیگه تو سن و سالی هم نیستم که بخوام دوباره کنکور سراسری بدم و تو یه رشته دیگه درس بخونم و یه زمینه کاری دیگه شروع بکار کنم؛کامپیوتر و برنامه نویسی رو دوست دارم؛اگر مطمئن بودم از کامپیوتر خوشم نمیاد خوب راحتتر ترکش می کردم؛با کسی در بازار کامپیوتر آشنایی ندارم،تهرانی هم نیستم..... خلاصه اینکه نمی دونم چکار کنم؟؟؟ شماها که میگید برو دنبال کار و تخصص،من می خوام برم،ولی واقعا نمی دونم چطوری شروع کنم؟؟؟ از کجا؟؟؟ چطور دانسته هام رو بیشتر کنم؟؟؟چطور از سد بازار کار عبور کنم؟؟؟؟من چند تجربه ناموفق در بازار کار دارم و حالا برای شروع دوباره استرس خیییییلی زیادی دارم،می ترسم باز هم بد بیارم.....
ببخشید که زیاد نوشتم و همش آه و ناله کردم!
لطفا کمکم کنید!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۵۶ ق.ظ
حس عید دیدنی رو دارم ,از ساعت ۷:۰۵ هی ازین تاپیک به اون تاپیک میرم تبریک بگم , داره میشه ۲ ساعت!
بچه ها یجا جمع شید من همتونو ببینم یهو تبریک بگم مثلا تاپیک صندلی داغ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۹:۵۷ ق.ظ
سلاااام
وای چقد دیشب مانشت سخت برام بالا میومد و چقد دوست داشتم بدونم دوستام چکار کردن، هنوزم نمیدونم کامل
اینم از کنکور ما، جای مارو فردوسی خیلی خیلی خالی کنید، سلامم به امام رضا سلطان قلبها برسونید مشترک منو با مخ کوبوند کف اسفالت
همیشه از ته قلبم چیزیو میخواستم که یه مانع خیلی بزرگ جلوش بود، بعد از دیدن کارنامه م و یه مراسم گریه زاری کامل، اون مانع برداشته شد، خداروشکر میکنم که تمام دعاهام رو طبق میل قلبیم جهت داد، من دیگه کنکور نمیدم و این قشنگ ترین و لذت بخش ترین حس دنیاس
دوستای نزدیکم لطفا خودشون بیان رتبه هاشونو بگن من نتم کنده
به همه ی رتبه خفن هامونم تبریک ویژه میگم، ایشالا دکترا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۱۶ ق.ظ
افاق چرا من رتبه تو پیدا نمیکنم؟ رسیدگی کن لطفا
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Mänu - 23 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۳۴ ق.ظ
بچه ها لطفا یه کمکی به حال رتبه بالاها هم بکنید(در حد مشاوره)
خب رتبه های خوب ،خوبن دیگه
اصلا هیچ کی نمیاد یه نگاه بندازه
کاش یه کنکور مرگ و زندگی بذارن بریم راحت شم
بعد از شانسی که دارم قبول میشم
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|