|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Lantern - 25 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۰۷ ق.ظ
(۲۴ آبان ۱۳۹۰ ۰۶:۱۸ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: به نکتهی خوبی اشاره کردین . متاسفانه (شاید خوشبختانه) من روزی ۲ ۳ ساعت بیشتر نمی تونم بخوابم احساس نیاز هم نمی کنم.
فکر نمیکنم مشکل خاصی باشه .آخه منم تا ۶ ماه پیش اینطوری بودم، پیش میومد شاید ۴۸ ساعت تمام خوابم نمی برد(تا جایی که توی سربازی بخاطر این ویژگیم شبا همه تخت می خوابیدن و من رو افسر نگهبان میزاشتن!!!) ولی بعد خدمت چون یه سه ماهی رو بیکاربودم و درسم نمی خوندم ساعات خوابم تغییر کرد و الان شاید روزی ۹ ساعت خوابم و هر کار میکنم کمش کنم نمیشه!(البته بخشیش بخاطر کم کاری تیروئیده که بخاطر عوارض بد قرصاش،قرصش رو هم نمی خورم)
در کل کم خوابی بد نیست ولی اختلال خواب خیلی بده که متاسفانه من همیشه بهش مبتلا بودم.اگه اختلال خواب دارید دنبال درمانش باشید ولی کم خوابی نیاز جدی به درمان نداره.
اختلال خواب هم اصلی ترین درمانش تغییر عادتهاست که مدتی زمان می بره درمان بشه که بستگی به اراده آدم داره.
(چقدر حرف زدم و توصیه پزشکی کردم!یکی نیست بگه: کل اگر طبیب بودی، سر خود دوا می نمودی)
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Maryam-X - 25 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۳۲ ق.ظ
صفر کیلومتر صفر کیلومتر رفتم سر جلسهی ۲۵ درصد دوم پارسه......
از ۱۳ تا کتابی که یک چهارم از هر کدومش باید خونده می شد ۱۰ صفحه از یکیش خوندم و یک فصل هم از یه درس دیگه....(چیکار کنم دیگه ...از صبح تا ۴ سر کارم)
ماشا ا.. اونقدر به خودم اعتماد داشتم(البته از نوع بر عکسش!)یک ربع زودتر برگه رو تحویل دادم(جایی کار داشتم باید می رفتم)
آزمون صبح هم سر ۵۰ دقیقه بلند شدم.
حالابعد از سه روز اومدم تو سایت پارسه می بینم رتبهی من از یک سوم کل شرکت کنندهها هم کمتر شده!!!!!!!
واقعا معنی سیاهی لشکر رو دیروز فهمیدم.
عزیزان کنکوری(و خصوصا پارسه ای)من:این وضع درس خوندن نیستا!!!!!!!
خدا رو چه دیدی...شایدم عمدا تستا رو غلط می زنند یه وقت دستشون رو نشه
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - nasogh - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۱:۴۱ ق.ظ
Maryam-X
حالابعد از سه روز اومدم تو سایت پارسه می بینم رتبهی من از یک سوم کل شرکت کنندهها هم کمتر شده!!!!!!!
یعنی چی ؟
یعنی از دو سومشون بهتر شده بود ؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - ronaldo - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۲:۱۶ ق.ظ
(۲۴ آبان ۱۳۹۰ ۱۱:۰۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط: (24 آبان ۱۳۹۰ ۱۱:۰۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: حالا کی گفت منظور من از ورزش پر تحرک، ایروبیکه؟
پس چی منظورتون شطرنجه .
به احتمال زیاد، بوکس، کاراته، تکواندو و.... در کل ورزشه های خشن، میبینید که همه تو مانشت از این بچه مثبت میترسن، ترس بچهها الکی نیست که . بچه مثبت: من یکی کتک خوردتم .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Lantern - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۳:۵۱ ق.ظ
اگر تنها ترین تنهایان شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتنهای من است.(دکتر علی شریعتی)
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - tavoos - 25 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۲۰ ب.ظ
امیدوارم که بتونم هر چی زودتر پروپوزالمو بنویسمو بعد یه عالمه کارایی که می خوامو انجام بدم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Bache Mosbat - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۱:۲۷ ب.ظ
(۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۲۰ ب.ظ)tavoos نوشته شده توسط: امیدوارم که بتونم هر چی زودتر پروپوزالمو بنویسمو بعد یه عالمه کارایی که می خوامو انجام بدم
همیشه همینه . امیدوارم بعد از نوشتن پروپوزالتون واقعا کارایی که می خواین انجام بدین، انجام بدین!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - انرژی مثبت - ۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۵:۲۹ ب.ظ
(۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۲:۱۶ ق.ظ)ronaldo نوشته شده توسط: (24 آبان ۱۳۹۰ ۱۱:۰۳ ب.ظ)sasanlive نوشته شده توسط: (24 آبان ۱۳۹۰ ۱۱:۰۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: حالا کی گفت منظور من از ورزش پر تحرک، ایروبیکه؟
پس چی منظورتون شطرنجه .
به احتمال زیاد، بوکس، کاراته، تکواندو و.... در کل ورزشه های خشن، میبینید که همه تو مانشت از این بچه مثبت میترسن، ترس بچهها الکی نیست که . بچه مثبت: من یکی کتک خوردتم .
طبق بررسی های انجام شده و این که اقای رونالدو قصد دارن وجه خانم بچه مثبت رو خراب کنن (زشته از قدیم گفتن حسود هرگز نیاسود ) و از اون جایی که من با بچه مثبت تشابه اسمی دارم نتیجتا با ایشون همراه می شم و بنابراین باید به اقای رونالدو گیر بدم(اخر نتیجه گیری بود اینه که میگن رشته اثرگذاره )
خوب اقای رونالدو از اسمتون معلومه که به خیلیها گیر دادین و کتکشون زدید و واسه رد گم کردن می خواید بگید خانم بچه مثبت بقیه رو اذیت می کنن حالا خودتون بگید چیکار کردید!!!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - firouzi.s - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۶:۱۹ ب.ظ
از دست خودم عصبانیم
چرا این جوری شدم به بهانه انجام پروژهام میام اینترنت اما مثل یه بچه خوب نمیشینم پاش
انجامش بدم
میخوام گوش خودمو بکشم ببرم پای پروژه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Bache Mosbat - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۶:۲۶ ب.ظ
(۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۶:۱۹ ب.ظ)firouzi.s نوشته شده توسط: از دست خودم عصبانیم
چرا این جوری شدم به بهانه انجام پروژهام میام اینترنت اما مثل یه بچه خوب نمیشینم پاش
انجامش بدم
میخوام گوش خودمو بکشم ببرم پای پروژه
اینجوری نمیشه . همه انگار اینجا نیازمند اعمال زورن . آقای فرداد تحویل بگیرین بهتر نیست چند نفر نیروی نظامی برای مانشت استخدام کنین؟
پ . ن: راست می گم دیگه!! حرف در نیارین بعدا برای من که کتک می زنم بچهها رو! خودشون می خوان .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - firouzi.s - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۷:۵۳ ب.ظ
(۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۷:۲۴ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط: دوستان گلم من چی کار کنم به نظر شما؟ مامانم هی خواستگار راه می ده خونه خب حواسم پرت می شه. بهش گفتم تو رو خدا این ۳ ماه رو بذار خوب بخونم. بگو دخترم تا آخر بهمن درگیره. من امسال همه چیزمو واسه کنکور کنسل کردم. می گه آدم نباید فرصتهاشو از دست بده. شما احساس منو درک می کنین. فقط ۳ ماه تا کنکور فرصته. بگین چی کار کنم همین ۳ ماه همین ۳ ماه با آرامش بشینم پای درسم؟ دلم گرفته
مامانه منم همین جوری بود اما یه روز نشستم باهاش صحبت کردم دیگه گیر نمی ده.توهم بشین قشنگ با مامانت صحبت کن درمورد هدفت وکارایی که می خوای انجام بدی وعلاقه ات قشنگ قبلش بشین فکر کن چی میخوای بگی که بتونی قانع اش کنی .اگه بتونی باباتم صحبت کنی که درمورد تصمیمت حمایتت کنه حله
برای من که اینجوری بود
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Bache Mosbat - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۲۵ ب.ظ
(۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۷:۲۴ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط: دوستان گلم من چی کار کنم به نظر شما؟ مامانم هی خواستگار راه می ده خونه خب حواسم پرت می شه. بهش گفتم تو رو خدا این ۳ ماه رو بذار خوب بخونم. بگو دخترم تا آخر بهمن درگیره. من امسال همه چیزمو واسه کنکور کنسل کردم. می گه آدم نباید فرصتهاشو از دست بده. شما احساس منو درک می کنین. فقط ۳ ماه تا کنکور فرصته. بگین چی کار کنم همین ۳ ماه همین ۳ ماه با آرامش بشینم پای درسم؟ دلم گرفته
مثه اینکه مامانا همه عین همن . منم همین مشکلو سال کنکور داشتم . تا دم کنکور . شایدم حق با اونا باشه نمی دونم .
به نظرم اگه راه دادن بذار بیان صحبت کنین یه جلسه بعد اگه خوشت اومد بگو بذارن بقیشو بعد کنکور بیان! بعدم اینکه خواستگاره! نمی گه که الان بیا بشین سر سفره عقد!! چرا باید اعصابتو خورد کنی به خاطرش .
تازه ۱۰ روز مونده تا محرم . می تونی بهانه کلی که کلا بیفته بعدش . .حالا این ۱۰ روز بذار راه بدن!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Helmaa - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۴۳ ب.ظ
(۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۷:۲۴ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط: دوستان گلم من چی کار کنم به نظر شما؟ مامانم هی خواستگار راه می ده خونه خب حواسم پرت می شه. بهش گفتم تو رو خدا این ۳ ماه رو بذار خوب بخونم. بگو دخترم تا آخر بهمن درگیره. من امسال همه چیزمو واسه کنکور کنسل کردم. می گه آدم نباید فرصتهاشو از دست بده. شما احساس منو درک می کنین. فقط ۳ ماه تا کنکور فرصته. بگین چی کار کنم همین ۳ ماه همین ۳ ماه با آرامش بشینم پای درسم؟ دلم گرفته
اینکه کاری نداره دوست عزیزم ،خیلی راحت کافیه چند ساعتی وقت بذاری، بیان بعد یه ایرادی جور کن به همین راحتی این درصورتیه که مادر محترم راضی نمیشن .
لیست از ایرادها هم خواستی کافیه برام پیغام خصوصی بذاری،واقعا جواب میدن
در کل به نظرم خیلی واقعا ذهنتون رو درگیر میکنه کلییییی وارد جزئیات میشی اگه همین اولش جلوش رو نگیری ،اگر هم مورد خوبی بودش خوب میتونید صحبت کنید که بعدا بیان و براشون توضیح بدی.
کنکور و مراسم اولیه خواستگاری منظورم شناخت و این حرفها همزمان با هم اصلا نمیشه.
موفق باشی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - sasanlive - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۵۹ ب.ظ
یا الله ببخشید وسط مراسم خواستگاری مزاحم می شیم.
لطفا به خواستگاراتون بگین ماشینشونو جلوی در خونه ما پارک نکنن.الان میخوام ماشینو ببرم بیرون نمیشه .
اگه دفعه بعد تکرار بشه لاستیک تمامشونو با چاقو سوراخ میکنم. شوخی که نداریم .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - sasanlive - 25 آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۰۷ ب.ظ
(۲۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۰۲ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: ساسان جان حالا چرا اینقدر عصبانی شدی؟ خب زنگ بزن میان ماشین رو بر میدارن! عصبانیت نداره!! انشاءا... نوبت شما هم میشه
دم کنکوری که آدم اینقدر عصبانی نمیشه
آخه اولین بارشون که نیست فرداد جان. چقدر تذکر! چقدر گذشت!!!
ماشا الله یکی دو تا خواستگار هم که نیست. از مشهد صف کشیدن تا دم میدون انقلاب .
|