|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 03 فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۱۵ ب.ظ
آقا خدا من رو خیلی خیلی زود امتحان میکنه، انقدر زود که تا یه چیزی از ذهنم بگذره میفهمم خدا من رو میگذاره تو شرایط مشابه تا بگم غلط کردم خدا
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - happy07 - 03 فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۲۱ ب.ظ
من تمام حاجاتم را در طول سال جمع نموده و در شب شهادت
مادرم فاطمه سلام الله علیها
از خدا می طلبم...
(امام خامنه ای مدظله العالی)
شهادت حضرت زهرا رو تسلیت میگم. ایشالا امشب همه برای هم دعا کنیم...
پ.ن: من توی سایت حضرت آیتالله خامنهای سرچ کردم ولی این صحبت رو از ایشون ندیدیم، ولی چند ساله که تو نت میبینم یا از بقیه میشنوم، صحتش رو ۱۰۰% تضمین
نمیکنم. اگه کسی لینک معتبری در رد یا قبول این صحبت داشت ممنون میشم بذاره.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 03 فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۴۵ ب.ظ
(۰۳ فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷ ب.ظ)**sara** نوشته شده توسط: تا الان هر عید این مهمانان گرامی دغدغه چهره منو دارن که به کی رفتم؟
اینا خلاقیت نداررررررررن؟ خو این همه مسئله واسه صحبت هست، قیافه چیهههههه؟؟؟ والا به خدااااا
حالا من هر کی میاد خونه مون، میپرسه نرفتی سر یه کاری؟ میگم هنوز نه! بعد میگن تو که رشته ات خوبه، آی تی هستی سریع کار گیرت میاد!! :-O الان یه جوری شده که هر کی این سوال مسخره رو ازم بپرسه ها، دلم میخواد بلند شم، پخشش کنم رو دیوار!!
در ضمن روحیه امم خیلی حساسه :دی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - targol - 03 فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۴۵ ب.ظ
آدمای خوشبخت کجان؟
چرا هیچکدوم از آدمایی که میبینم از زندگیشون راضی نیستن؟
زن ها از شوهراشون دلخورن. مردها از زنهاشون
میگه دوست دارم هیچ وقت صداشو نشنوم
میگه دوست دارم اون طرف حیاط خونم یه اتاق بسازم که برم توش تا کمتر ببینمش
اون یکی هرجا شوهره میره باهاش میره چون بخاطر گذشتش بهش اعتماد نداره، جالبه بقیه فکر میکنن چقدر این دوتا عاشق همن که همه جا با همن
یا اون یکی ترجیح میده با پدر و مادرش زندگی کنه تا با شوهرش
یا مرده میگه چند ماه برو خونه بابات تا من درس بخونم. میشه از بودن با زنش خوشحال باشه و این حرف رو بزنه؟
یا دوران عقد تو مهمونیا بدون هم غذا نمیخورن. بعد از عروسی تو مهمونیا با هم غذا نمیخورن!
چرا همه از هم خسته شدن.اینا رو که جوونا ببینن انگیزه ای واسه شروع زندگی مشترک واسشون نمی مونه
واقعا آدمای خوشبخت کجان؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 03 فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۵۷ ب.ظ
(۰۳ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۴۵ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: (03 فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷ ب.ظ)**sara** نوشته شده توسط: تا الان هر عید این مهمانان گرامی دغدغه چهره منو دارن که به کی رفتم؟
اینا خلاقیت نداررررررررن؟ خو این همه مسئله واسه صحبت هست، قیافه چیهههههه؟؟؟ والا به خدااااا
حالا من هر کی میاد خونه مون، میپرسه نرفتی سر یه کاری؟ میگم هنوز نه! بعد میگن تو که رشته ات خوبه، آی تی هستی سریع کار گیرت میاد!! :-O الان یه جوری شده که هر کی این سوال مسخره رو ازم بپرسه ها، دلم میخواد بلند شم، پخشش کنم رو دیوار!!
در ضمن روحیه امم خیلی حساسه :دی
به اعصابت مسلط باش جانم
این دیالوگم بهش اضافه کن: درسِت هنوز تموم نشده
راستی دلم برات تنگ شده دختر، ای بیمعرفت، عید شده فقط سرگرم آجیلی دیگه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kader - 03 فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۱۲ ب.ظ
امشب برای همه دعا کنیم.
برای همه مریض ها ، همه چشم به را ه ها برای همه پدر مادر ها و برای همه دوستامون.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 03 فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۲۸ ب.ظ
(۰۳ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۵۷ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: راستی دلم برات تنگ شده دختر، ای بیمعرفت، عید شده فقط سرگرم آجیلی دیگه
قوربانام.منم همینطور آره دیگه بعد از رفتنه مهمونا میشینم از خودم پذیرایی میکنم
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو.... - emahii - 03 فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۱۷ ب.ظ
(۰۳ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۱۵ ب.ظ)vesta نوشته شده توسط: آقا خدا من رو خیلی خیلی زود امتحان میکنه، انقدر زود که تا یه چیزی از ذهنم بگذره میفهمم خدا من رو میگذاره تو شرایط مشابه تا بگم غلط کردم خدا
برای من ۶ ماهه دوم سال ۹۳ ، اینقدر این اتفاق افتادددددد.جدیدا کافیه به یه باوری برسم سریع خدا میزاره تو کاسم ، میگه حالا به باورت عمل کن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Densike - 04 فروردین ۱۳۹۴ ۰۱:۰۲ ق.ظ
دیوانگی ... دیوانگی ...
بریدم ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - peroshatperoshat - 04 فروردین ۱۳۹۴ ۰۳:۰۰ ق.ظ
من که از برنامه های TV قطع امید کردم (انقد که با کیفیت و جذاب هستن)
این همه مهمون امد و رفت دلم باز نشد میدونید دلتنگ دیدن برنامه کلاه قرمزیم
دیالوگ ماندگار فامیل دور:اقای مجری ما چند خط زیر خط فقریم... اگه یارانمونم قطع کنن میریم صفحه ی قبل
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - alim93 - 04 فروردین ۱۳۹۴ ۱۰:۵۷ ق.ظ
(۰۴ فروردین ۱۳۹۴ ۰۳:۰۰ ق.ظ)peroshatperoshat نوشته شده توسط: من که از برنامه های TV قطع امید کردم (انقد که با کیفیت و جذاب هستن)
این همه مهمون امد و رفت دلم باز نشد میدونید دلتنگ دیدن برنامه کلاه قرمزیم
دیالوگ ماندگار فامیل دور:اقای مجری ما چند خط زیر خط فقریم... اگه یارانمونم قطع کنن میریم صفحه ی قبل
آقای مجری : اصلا میدونی دوربین چیه؟
فامیل دور : آقای مجری هه ه ه ه ه چه حرفایی میزنید !
نخوردیم نون گندم ولی دیدیم دسته مردم . . .
یکی از اجداد ما که توی شهر دور زندگی میکرد از دور رفت بیرون خیلی هم دور شد برای این که دور رو
بببینه این دستگاه رو ساخت . . .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - happy07 - 04 فروردین ۱۳۹۴ ۱۱:۲۱ ق.ظ
یه اینک تا حد زیادی مرتبط پیدا کردم:
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
بازم امروز از دعا برای هم دیگه، و مخصوصا برای سلامتی وجود بزرگوار امام زمان عج فراموش نکنیم.
(۰۳ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۲۱ ب.ظ)happy07 نوشته شده توسط: من تمام حاجاتم را در طول سال جمع نموده و در شب شهادت
مادرم فاطمه سلام الله علیها
از خدا می طلبم...
(امام خامنه ای مدظله العالی)
شهادت حضرت زهرا رو تسلیت میگم. ایشالا امشب همه برای هم دعا کنیم...
پ.ن: من توی سایت حضرت آیتالله خامنهای سرچ کردم ولی این صحبت رو از ایشون ندیدیم، ولی چند ساله که تو نت میبینم یا از بقیه میشنوم، صحتش رو ۱۰۰% تضمین
نمیکنم. اگه کسی لینک معتبری در رد یا قبول این صحبت داشت ممنون میشم بذاره.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Nesyan - 04 فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۰۱ ب.ظ
این نوحه رو خیلی دوست دارم
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
(عشق یعنی - محمود کریمی)
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 04 فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۰۵ ب.ظ
چند روز پیش میخواستم این رو بگم ولی نشد که بگم...
دوستان بزرگوار میدونم که چندوقتی هست که نوشته های من خیلی انرژی منفی شده، بابتش واقعا ازتون معذرت میخوام و میخوام اگر باعث ناراحتیتون میشه حلالم کنید. ممنون که صبوری میکنید و چیزی بهم نمیگید، هر چند اونایی که راحتترن چندبار به روم آوردن
درسته اینجا هر کی هر چی میخواد میتونه بگه ولی خب شما هم حقی دارید، مخلص کلام اینکه ببخشید
واقعا من انقدر هم انرژی منفی نیستم، اما خب گاهی شرایط انقدر فشار میاره که، رفتارایی از آدم سر میزنه که دوست نداره
خلاصه تو همین دنیا ببخشید، نبخشید اون دنیا باز منو میبینیداااااااا از من گفتن
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zahra_ce87 - 04 فروردین ۱۳۹۴ ۱۲:۲۳ ب.ظ
داستان خلقت زن:
از هنگامی ک خداوند مشغول خلق زن بود شیش روز میگذشت.
فرشته ای ظاهر شد و گفت: چرا این همه وقت صرف این یک ی میفرمایید؟
خداوند پاسخ داد: دستور کار اورا دیده ای؟
باید بتواند با خوردن غذایی که مانده کار کند.
دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جای دهد،
بوسه ای داشته باشد ک بتواند همه دردهارا، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته را درمان کند.
او میتواند هنگام بیماری خودش را درمان کند، یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند.
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد و گفت: اما پروردگارا او را خیلی لطیف افریدی.
خداوند : بله لطیف است
اما او را سخت هم آفریده ام تصورش را هم نمیتوانی بکنی ک او تا چه حد میتواند تحمل کند و زحمت بکشد.
آنگاه فرشته متوجه چیزی بر گونه ی زن شد.
اشک...
گفت اشک برای چیست؟
خداوند گفت: اشک وسیله ایست برای ابراز شادی، اندوه، درد، ناامیدی،
فرشته متاثر شد و گفت: زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر میکنند.
خداوند گفت: این مخلوق عظیم فقط یک عیب بزرگ دارد
فرشته گفت: چه عیبی؟
خداوند فرمود : پارک دوبل بلد نیست!!!
خداییش راست نمیگه؟البته به جز خط اخر
(۰۳ فروردین ۱۳۹۴ ۰۹:۴۵ ب.ظ)diligent نوشته شده توسط: (03 فروردین ۱۳۹۴ ۰۸:۵۷ ب.ظ)**sara** نوشته شده توسط: تا الان هر عید این مهمانان گرامی دغدغه چهره منو دارن که به کی رفتم؟
اینا خلاقیت نداررررررررن؟ خو این همه مسئله واسه صحبت هست، قیافه چیهههههه؟؟؟ والا به خدااااا
حالا من هر کی میاد خونه مون، میپرسه نرفتی سر یه کاری؟ میگم هنوز نه! بعد میگن تو که رشته ات خوبه، آی تی هستی سریع کار گیرت میاد!! :-O الان یه جوری شده که هر کی این سوال مسخره رو ازم بپرسه ها، دلم میخواد بلند شم، پخشش کنم رو دیوار!!
در ضمن روحیه امم خیلی حساسه :دی
حالا من هر جا میرم هرکی منو می بینه یه چیزی میگه که اینجا جاش نیست وگرنه میگفتم
|