|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۱۲ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۰۴ ب.ظ
قانون باورها:
دانشمندان برای بررسی تعیین میزان قدرت باورها بر کیفیت زندگی انسان ها آزمایشی را در دانشگاه هاروارد انجام دادند. ۸۰ پیرمرد و ۸۰ پیرزن را انتخاب کردند. یک شهرک را به دور از هیاهو برابر با ۴۰ سال پیش ساختند. غذاهای ۴۰ سال پیش در این شهرک پخته می شد. خط روی شیشه های مغازه ها، فرم مبلمان، آهنگ ها، فیلم های قدیمی، اخباری را که از رادیو و تلویزیون پخش می شد مطابق با ۴۰ سال قبل ساختند. بعد این ۱۶۰ نفر را از هر نظر آزمایش کردند؛ تعداد موی سر، رنگ موی سر، نوع استخوان، خمیدگی بدن، لرزش دست ها، لرزش صدا، میزان فشار خون و غیره. بعد این ۱۶۰ نفر را به داخل این شهرک بردند. بعد از گذشت ۵ الی ۶ماه کم کم پشتشان صاف شد، راست می ایستادند، لرزش دست ها به طور ناخودآگاه از بین رفت، لرزش صدا خوب شد، ضربان قلب مثل افراد جوان، رنگ موهای سر شروع به مشکی شدن کرد و چین و چروک های دست و صورت از بین رفت. علت چه بود؟ خیلی ساده است. آن ها چون مطابق با ۴۰ سال پیش زندگی کردند، باور کرده بودند ۴۰ سال جوان تر شده اند.
شرح حکایت: انسان ها همان گونه که باور داشته باشند می توانند بیندیشند. باورهای آدمی است که در هر لحظه به او القا می کند که چگونه بیندیشد. اصولا فرق بین انسان ها، فرق میان باورهای آنان است. انسان های موفق با باورهای عالی، موفقیت را برای خود خلق می کنند. انسان های ثروتمند، باورهای عالی و ثروت آفرین دارند که با اعتماد به نفس عالی خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال کسب ثروت می روند و به لحاظ باورهای مثبتشان به ثروت مطلوب خود می رسند. قانون زندگی قانون باورهاست!
برای کنکور کلاس زبام میرفتم و سطح زبانم در حد متوسط بود ؛خیلی خوب نبودم؛خوب هم نبودم؛ درصدام در حد ۴۰ بودن،نفر ۷-۸ کلاس، گاهی بالاتر گاهی پایین تر، تو یکی از امتحانا به همه ی سوالا بجز یکی جواب دادم و همشونم درست ؛ درصدم حدود ۹۱-۹۲ شد فک کنم،شدم نفر اول کلاس!
من تو خونه سعی میکردم تست زیاد کار کنم , اتفاقاً اون تستایی که استادمون داده بود واسه اون آزمون دقیقاً از لابلای تست هایی بود که من کار کرده بودم، اونم بخاطر مشکلی که واسش پیش اومده بود و نتونسته بود سوال طراحی کنه!
برای اولین بار من بالاترین درصد رو بین همه ی گروه های کلاسش بدست آوردم ،بین دختر ها و پسرها ، به به و چه چه را افتاد و بچه ها هی گفتن و تعریف و دمت گرم و.....
ازون روز به بعد در بدترین حالت نفر سوم شدم، و درصدم هیچ وقت از ۶۰ پایین تر نیومد! به یه باوری رسیده بودم و فک میکردم من واقعاً از همه ی اینایی که اینجان قویترم!
این تجربه ی خیلی شیرینی بود واسم ، اون موقع نمیفهمیدم بعداً فهمیدم که چی باعث شد من سطح زبان یهو تغییر کنه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - alirezaei - 12 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۵۳ ب.ظ
(۱۲ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۰۴ ب.ظ)zahra.s نوشته شده توسط: اصولا فرق بین انسان ها، فرق میان باورهای آنان است
واقعا که همینطوره، اصلا این "باور" همون چوب جادویی که میشه باهاش کلی آرزو رو محقق کرد.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۱۲:۱۴ ق.ظ
نمیدونم چرا امروز اینقدر دپرسم :| هیچ کاری نکردم، یعنی دستم به کاری نمیره!
:|
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - explorer - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۵۵ ق.ظ
چون میگذرد، غمی نیست...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - golsa20 - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۵۵ ب.ظ
بچه ها من از بعد از کنکور سراسری دپ شدم ،حس می کنم دیگه حس و حال درس خوندن ندارم ،یه روز میگم میرم سر کار ،یه روز میگم واسه آزاد می خونم ،یه روز میگم واسه سال دیگه تغییر رشته میدم ،خلاصه موندم سر یه چند راهی؟؟؟
حالا می خوام ببینم واسه ارشد آزاد بخونم یا بگردم دنبال کار و بی خیال ارشد شم ؟؟؟موندم چی کار کنم ؟؟؟
بچه هایی که آزاد قبول شدن میشه بگن از کی خوندن و چند تا درس مسلط بودن ؟؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۲۷ ب.ظ
(۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۱:۵۵ ب.ظ)golsa20 نوشته شده توسط: بچه ها من از بعد از کنکور سراسری دپ شدم ،حس می کنم دیگه حس و حال درس خوندن ندارم ،یه روز میگم میرم سر کار ،یه روز میگم واسه آزاد می خونم ،یه روز میگم واسه سال دیگه تغییر رشته میدم ،خلاصه موندم سر یه چند راهی؟؟؟
حالا می خوام ببینم واسه ارشد آزاد بخونم یا بگردم دنبال کار و بی خیال ارشد شم ؟؟؟موندم چی کار کنم ؟؟؟
بچه هایی که آزاد قبول شدن میشه بگن از کی خوندن و چند تا درس مسلط بودن ؟؟
درد مشترکه همه مونه
باید با خودتون و هدفاتون کنار بیاین
هیچ چیزی بهتر از نوشتن نیست
همه ی ادمها متفاوتن و نسخه ی کلی وجود نداره
ممکنه چند نفر بیان بگن توو آزادم میشه موفق شد و ادمی که بخواد موفق بشه توو هر دانشگاهی میتونه، شمام برید ازاد و بعدش بگیید وای اینجا چیزی نبود که میخواستم و دوباره به پوچی برسید
بنویسید، تمام چیزایی که از تحصیل و کار انتظار دارید، با خودتون کنار بیاید، توقعاتونو از ایندتون مشخص کنید
هر کسی یه اینده ای مد نظرشه و باید خودش انتخابش کنه
رشتتونو دوس دارید؟ هدفتون از دانشگاه دولتی رفتن چیه؟ ایا میخواید برای دکترا هم ادامه بدید؟ با ارشد ازاد نمیتونید دکترای دولتی برید. ایا قصد اپلای دارید؟ میخواید شغل خوبی داشته باشید؟ تمام سوالارو توو کاغذ برای خودتون جواب بدید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - alim93 - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۲:۵۰ ب.ظ
بر آنچه گذشت
آنچه شکست
آنچه نشد
آنچه ریخت حسرت نخور.................
زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمی شد............
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - happy07 - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۴:۵۷ ب.ظ
واقعا!!!! یعنی یه چیزی به چندشی این طرح حتی به ذهنم خطور نمیکرد مخصوصا تیکه آخرش آب داخل نی!!!!
واقعا طراح طرح رو باید داد دست Aurora و سیستم گونی و چوبکاری و بالای تپه و دیگ سرب مذاب
(۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۴:۴۳ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: ابتکار هم که دست از سر ما برنمیداره. فکر کنید بجای لیوان یه بار مصرف نی از دستگاه بیاد بیرون و بعد دستگاه آب باقیمانده در نی را دوباره بکشه تو دستگاه تا آب صرفه جویی بشه. خدا را شکر که فعلا" فقط تو بانکهای یزد از اینا میذارن تا به خیابون ما برسه فعلا" خوش باشیم........
حالا چند میلیارد باین پروژه وام میدن خدا عالمه . بخونید....
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
قسمت جالبش اینه :برای استفاده از آن شیرآلات نی دار هنگام خوردن آب نی یکبار مصرف را از جعبه نی کنار آبسردکن برداشته و در محل مشخص در شیر آب قرار می دهیم. با فشار شاسی شیر آب و قرار دادن نی در دهان، آب با مقدار مورد نیاز و با فشار از پیش تنظیم شده نوشیده می شود. پس از اشامیدن آب، نی استفاده شده را در مقابل شاسی جعبه تخلیه نی قرار داده و به سمت جلو فشار می دهیم تا نی و چند قطره آب درون نی به داخل جعبه، انتقال یابد.
شاید من اشتباه میکنم ولی بنظر من یه کاسه آب بذارند اونجا . هر کی تشنه اش باشه از همان کاسه یه قلپ میخوره. اینجوری نی و برق هم صرفه جویی میشه. کسی هم دستش را اون تو نمیشوره.
مرسی خیلی خوب بود، خیلی!
(۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۵۹ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: دوستان کامپیوتری هستید همه تون. همه تون هم ابزارش را دارید. هم اینترنت هم کامپیوتر. برای یک متخصص شدن فقط سه تا چیز لازم دارید. اون شاخه ای که علاقه دارید، پشتکار و حرکت. مطمئنا" در اینده گره هایی هست که با مدرک تحصیلی تنها باز نمیشه. قطعا" اینده دکترهایی داریم که فقط دکترند.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۷:۳۶ ب.ظ
افلاطون میگوید : اگر با دلت چیزی یا کسی را دوست داری زیادی جدی نگیر
چون ارزشی ندارد ، زیرا کار دل دوست داشتن است
همانند چشم که کارش دیدن است
اما
اگر روزی با عقلت کسی را دوست داشتی
اگر عقلت عاشق شد
بدان چیزی را تجربه میکنی
که اسمش " عشق " است...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۱۷ ب.ظ
سرماخوردگیم بدتر شد، برگشتم خونه... بدون مامان
در و دیوار خونه داره منو میخوره، خب چیکار کنم تنهایی... میخوام بزنم زیر گریه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - diligent - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۲۸ ب.ظ
وستا؛ نبینم ناراحت باشی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - لنیا - ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۵۶ ب.ظ
(۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۸:۰۵ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: گاهی حتی سالها حرف زدن کافی نیست
با بعضی ها باید به سکوت رسید . . .
به یک لبخند ،
به یک نگاه رهایشان کرده ،
و با اطمینان به دست طبیعت سپردشان ، . .
طبیعتی که در آن هر حضوری سایه ای ،
هر صدایی پژواکی ،
هر زهری پادزهری ،
و هر عملی عکس العملی دارد ،
باید گذشت ، رها کرد ، آرام بود . . .
و ایمان داشت که زندگی در دنیا بی حساب نیست . . .
و ایمان داشت که زندگی در دنیا بی حساب نیست . . .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fo-eng - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۵۷ ب.ظ
"راه" رفتنی ست..."در" بستنی ست...
"حرف" زدنی ست...
" غصه" هم خوردنی...
هر چیز در زندگانی با فعل ِ مخصوص به خود تعریف می شود...
مثل راهی که باید رفت و دری که باید بست و حرفی که باید زد ، غصه را هم باید خورد...
خوردنی را باید خورد دیگر...مثل هر خوردنی دیگر...
غصه را باید خورد...تا به وقت سیری...
یک وقت هایی آدمیزاد است و غصه هایش...
آدمیزاد است و حال زارش...
لازم است تنها باشد...غصه اش را بخورد و مچاله شود در خودش...
برای غصه خوردن، برای حال ِ زار هم باید وقت گذاشت...زمان داد اصلا...
به آدم غصه دار زندگی تان نگویید خوب باش لطفا...بس است دیگر ...غصه تا کی؟ به آدم غصه دار زندگی تان که پُک های عمیق به سیگارش می زند از مضرات سیگار نگویید، نگویید نکش لامصب...نکش...
سیگاری آتش بزن و همراه شو ...
نمی توانی؟ جرات ش را نداری؟ جان دوست هستی؟ لااقل "زیرسیگاری" بده دست ش...
آدم ها را به حال خودشان بگذارید...آدم ها را نصیحت نکنید...
اینطور وقت ها آدمیزاد بد اخلاق است، حوصله ی خودش را هم ندارد... "نصیحت لازم" نیست...تحمل ِ شنیدن تجربه های شخصی تان را ندارد...
زمان بدهید تا به وقت ش...
که خوب شود...که از لاک ش بیرون بیاید...
وقت ِ خوشی نزدیک است...
"غصه هم می گذرد، آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند"...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - sahar salehi - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۱۰:۳۹ ب.ظ
(۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۳:۵۹ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: بله تاثیر داره . یعنی فکر کنم اونموقع سال ۲۰۰۸یا ۲۰۰۷ ترمی شش میلیون از این آقای دکتر دانشگاه امیر کبیر میگرفت. پول میتونه آدم را متحول کنه.بطوریکه وقتی هیچ جا شخص تو کنکور قبول نمیشه یه دفعه دکترا و پست دکترا میخونه......Smile
دغدغه نسل ما این بود که علم بهتر است یا ثروت. حالا می بینیم که ثروت علم هم می یاره.
شبکه ۲ داره دوباره سریال خانه سبز رو پخش می کنه
فضا و جو صمیمی حاکم تو سریال رو دوس دارم.
و از اون جالب تر مدل لباس پوشیدن هنرپیشه هاست که اون موقع خیلی متفاوت بوده.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - happy07 - 13 اسفند ۱۳۹۳ ۱۱:۲۵ ب.ظ
صرفا چون خوب بود حیفم اومد دوباره تکرار نشه...
(۱۳ اسفند ۱۳۹۳ ۰۹:۵۷ ب.ظ)fo-eng نوشته شده توسط: .....
آدمیزاد است و حال زارش...
لازم است تنها باشد...غصه اش را بخورد و مچاله شود در خودش...
به آدم غصه دار زندگی تان نگویید خوب باش لطفا...بس است دیگر ...غصه تا کی؟ به آدم غصه دار زندگی تان که پُک های عمیق به سیگارش می زند از مضرات سیگار نگویید، نگویید نکش لامصب...نکش...
آدم ها را به حال خودشان بگذارید...آدم ها را نصیحت نکنید...
اینطور وقت ها آدمیزاد بد اخلاق است، حوصله ی خودش را هم ندارد... "نصیحت لازم" نیست...تحمل ِ شنیدن تجربه های شخصی تان را ندارد...
زمان بدهید تا به وقت ش...
که خوب شود...که از لاک ش بیرون بیاید...
|