تالار گفتمان مانشت
از کرمان تا امام رضا - نسخه‌ی قابل چاپ

از کرمان تا امام رضا - sinbadcity - 08 شهریور ۱۳۹۵ ۱۱:۴۸ ق.ظ

سلام از اول دوران دانشجوییم یاد داشتم (کرمونی بود)که می خواستیم یه سفر گروهی بریم اما نمی شد یه چند وقتی تصمیم داشتیم بین دو ترم یه دو سه روز بریم مشهدو برگردیم. که اونم پا نداد... تا اینکه............
امروز ۲/۱۲/۹۰ من و بچه های اتاق سوار بر اتوبوسی هستیم که میگویند از طرف امور فرهنگی دانشگاه اردوی مشهد می برند

برای هیچ کداممان قابل تصور نبود آخر ما به صورت اتفاقی خبر دار شدیم که همچین جریانی وجود دارد و چند روز قبلش اسم نوشته بودیم........

امروز ۳/۱۲/۹۰ ساعت ۱۰:۳۰بعد از گذشتن از فرازو نشیب ها با آن اتوبوس قدیمی که سیستم سرمایشش حالت تعادل نداشت یا خیلی سرد بود یا گرم به مشهد رسیدیم. در راه همه جا برف آمده بود و به ما گفته بودند که مشهد خیلی سرد است ......همه اتوبوسهایی که ما را از کرمان به ترمینال مشهد رساندند ما را پیاده کردند و رفتند............ ما ماندیمو شهر غریب .................

ساعت ۱۲ما را به هتلی بردند که خودشان هم آدرسش را نمی دانستند یعنی اصلا مسئولی با ما نبود بهمان گفتند هتلتان داخل کوچه. کنار یک آپارتمان بلنده ........حتی به شوخی راننده میگفت هر دری باز بود بروید ...........

ساعت ۴ یا ۵ بود ما در راه حرم هستیم بعد از گذر از درهای ورودی از باب الرضا وارد صحن شدیم "السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی"............

برای شام به هتل برگشتیم.......و ساعت ۱۰از فرط خستگی خوابیدیم......

۲ روز به این منوال گذشت در حین رفتن به حرم هم اگر کسی از بابت سوغاتی التماس دعایی داشت برایش خریدیم...در طی این چند روز به سرمان زد انتقالی بگیریم به مشهد و همه با هم در همین هتل زندگی کنیم که این خیال پوچی بیش نبود.............

خلاصه .....از همه اینها گذشته از لحاظ معنوی مستفیذ شدیم البته نمیدانم مستفیذ را درست نوشتم یا نه....از همه این بی نظمی هایش گذشته هتل چندین ستاره ای بود و امکانات رفاهی و تغذیه ای در حد المپیک بود...

القصه

امروز شنبه ۷/۱۲/۹۰ ساعت ۸:۴۰ است ما از اتوبوس مشهدـکرمان پیاده شدیم و هیچ چیز بدتر از این نبود که شب قبل در اتوبوس خواب نرفته باشی و شنبه ۹:۳۰ تربیت داشته باشی......................

به امید سفرهای بعدی...(البته قربونعلی ۳و۵ با ما نیامدند که جاشان خیلی خالی بود)