مصاحبه با رتبه ۵ معماری کامپیوتر - نسخهی قابل چاپ |
مصاحبه با رتبه ۵ معماری کامپیوتر - gholizadeh1992 - 03 تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۲۱ ب.ظ
به نام خدا
مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.-فرهاد آزادجو، متولد سال ۱۳۷۰، اهل شهرستان قائمشهر استان مازندران، رتبه ۵ مهندسی کامپیوتر گرایش معماری کامپیوتر مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟ -در رشته مهندسی کامپیوتر گرایش سخت افزار-کارشناسی پیوسته مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟ -من زمان انتخاب رشته فقط سه رشته رو انتخاب کردم،مهندسی مکانیک،مهندسی عمران،مهندسی کامپیوتر-ابتدا زیاد شناخت کامل از این رشته نداشتم ولی علاقه داشتم-زمان انتخاب رشته هم دانشگاه برام مهم بود هم رشته، انتخاب رشتم طوری بود که ترکیبی از این دو را داشته باشد. مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟ -دوران کارشناسی رو در دانشگاه صنعتی اصفهان گذروندم مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید . -من دقیقا دانشجوی گروه سومی که گفتید بودم، نمره تمام درس هایی که به اونها علاقه داشتم بالای ۱۸ بود ولی بعضی از درسارو پاس کردم فقط مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟ -صد در صد ادامه تحصیل از همون زمان ورود به دوره کارشناسی در برنامم بود، در طی دوران تحصیلی سعی می کردم که به درس های دانشگاه فکر کنم بیشتر و به موقع از تیر سال ۹۲ تصمیم جدی تلاش برای قبولی در آزمون کارشناسی ارشد رو گرفتم مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟ -تقریبا تمام گرایش های مهندسی کامپیوتر عالی هستند ولی من از همان ابتدا به دلیل تحصیل در گرایش سخت افزار در دوره کارشناسی تصمیم به ادامه تحصیل در گرایش معماری کامپیوتر داشتم و به شرکت در آزمون رشته های دیگر هم فکر نکردم مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید. آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید. -سال اول شرکت در کنکورم بود و درصدهام به صورت زیر بود زبان ۲۵/۵۶% ریاضی ۱۶% دروس مشترک ۴۶/۵% دروس تخصصی ۵۸% مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟ - البته نوع درس خوندن کمی فرق دارد ولی به هم مربوط هستند. بچه هایی که در دوره کارشناسی درس هارو با دقت و مفهومی میخونند کاره بسیار راحت تری زمانی که برای کنکور درس میخونند دارند. مطمئنا دانشگاه تحصیل، سطح علمی اساتید و علم انتقال داده شده به دانشجو هم کاملا تاثیر دارد.در نهایت اگر بخواهم به صورت درصدی بیان کنم، به نظرم در کنکور کارشناسی ارشد ۷۰ درصد موفقیت به پشتکار و تلاش و خوب درس خوندن برای کنکور بدون توجه به سابقه قبلی، بستگی دارد و ۳۰ درصد به وضعیت دانشجو در دوران کارشناسی(معدل،دانشگاه تحصیل و ...) مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟ - من از ۱۵ تیر سال ۹۲ یک برنامه جدی تنظیم کردم.همون اول کار بررسی کردم که تا لحظه قبل از کنکور چه کارهایی باید بکنم و چه درس هایی رو باید بخونم،چه کتاب هایی رو باید بخونم و ...مثلا برای قوی شدن پایه ام در دو سه درس علاوه بر کتاب هاب تست کتاب های مرجع مربوط به اون درس هارو خوندم. توی تابستون حدود یک ماه درس خوندم و اونم تماماَ کتاب های مرجع بود.هیچ تستی اون موقع نزدم و اصلا با کتاب های تست کار نکردم. از ۱۵ شهریور شروع کردم به خوندن کتاب های تست و تست زدن. نحوه پیشروی درس ها هم هماهنگ با برنامه آزمون های پارسه بود. چون از همون اول یک برنامه خوب ریختم و تو هدفم جدی بودم و تو آزمون های آزمایشی هم نتایج خوبی گرفتم دیگه برنامم رو تغییر ندادم. البته وجود تغییرات خیلی جزئی طبیعیه ولی در کل برنامم تغریبا ثابت بود. مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟ -شاید برنامه دو هفته ای که در اول هفته بعد از آزمون پارسه میریختم تا انتها کمی تغییر میکرد ولی این تغییر در حد کم و زیاد کردن میزان خوندن چنتا درس بود ولی تغییر کلی در برنامه اصلی انجام نمیشد. مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست. -البته که همینطوره، از همون ابتدا برنامه جدی توی درسای مشترک و تخصصی داشتم، زمانی هم که دفترچه سازمان سنجش اومد و فهمیدم که ضریب درس های تخصصی هم چهار شده خیلی خوشحال شدم، چون واقعا برنامه جدی تو اون درسا داشتم و در اون درسا هم پیشرفت قابل قبولی داشتم. مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟ -خوب در ابتدای کار با اینکه این مسئله تو ذهنم بود ولی تصمیم گرفته بودم که همه درسارو تا جایی که میشه خوب بخونم ولی یکم که زمان جلو رفت وزن این درسا تغییر کرد و همونطور که گفتم بیشتر تمرکزم رفت روی درسای مشترک و اختصاصی مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟ -نمیتونم دقیقا بگم که یکی از این حالت ها بود ، تفریبا ترکیبی از این ها بود. در بعضی از درس ها از همون اول مشخص بود که میخوام چه منعی رو بخونم و برنامه ریزی روی اون درسا بر اساس منابع بود. توی یک سری درسای مهمتر بیشتر برنامه ریزیم بر اساس این بود که سواد و فهم در موضوعات اون درس رو پیدا کنم حالا با خوندن یک کتاب یا ده تا،بنابراین تو اون درسا برنامه ریزیم بر اساس پیشرفت و تکنیکی که تو اون مباحث بدست می آوردم بود.مثلا همینطور که گفتم در یک سری از درسا کتاب مرجع هم خوندم و در بعضی از درسا کتاب های تست مختلفی رو خوندم یا حداقل یه نگاهی کردم. مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین. -در دروس ریاضی از کتاب های پارسه استفاده کردم. در دروس مشترک کتاب های پوران پژوهش و کتاب های مرجع و در نهایت جزوه های خلاصه پارسه در درس های تخصصی در درس مدار از کتاب پوران و پارسه استفاده کردم و در بقیه درس ها از کتاب مدرسان شریف به همراه جزوه های کلاسی خودم مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند. -من نمیتونم در این مورد نظر بدم ولی چیزی که میدونم اینه که کتاب مرجع فقط در پیدا کردن فهم عمقی مطالب کمک میکند، بنابراین بسته به اینکه هر دانشجو در چه درسی بیشتر ضعف دارد و قصد بدست آوردن توانایی در فهم مطالب اون درس داشته باشد باید کتاب مرجع رو بخونه ولی خوب بیشتر این شرایط در دروس مشترک که فوق العاده دروس مفهومی هستند وجود دارد و خوندن کتاب های مرجع در این دروس مفید است. مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟ -تا جایی که میشد سعی میکردم کتاب بخونم، از جزوه خوندن خوشم نمیومد ولی خوب بعضی وقتا مجبور بودم که جزوه هم بخونم مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟ -من سطح زبانم متوسطه و از اونجایی که مهمترین قسمت آن قسمت لغات است، تقریبا حدود دو سه ما هر شب به کمک جعبه لایتنر چند لغت حفظ می کردم که البته کمک خاصی هم نکرد مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟ -ریاضی امسال به نظرم بسیار ساده بود، به جز ریاضی مهندسی بقیه درس ها تقریبا با حفظ فرمول ها قابل حل بود ولی اشتباه من این بود که تا جایی که در برنامه داشتم حدود یک ماه زودتر از کنکور تمام شد و میزان ساعات مطالعه دروس ریاضی به طور عادی کم شد و در کنکور آزمایشی این مشکل خیلی حس نشد ولی در کنکور خود را نشان داد مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید. -فک کنم در مورد برنامهریزی کلیم در قسمت های بالا توضیح دادم، البته من شخصا نظرم اینه که برای درس هایی که هر کس تو اون ضعف داره و میخواد این ضعف رو برطرف کنه، فقط با پشتکار و تلاش انجام میشه، راحت ترین کار افزایش ساعت مطالعه است.البته نحوه مطالعه کردن خیلی مهمه مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره. -معمولا تنها درس میخوندم به جز شبای قبل از آزمون های پارسه که با یکی از دوستانم درس میخوندم. به نظرم مهم اینه که شخص در جایی که درس میخونه راحت باشه و تمرکز کافی رو داشته باشه مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین. -یکی از برنامه های من برای زیاد کردن ساعات مطالعه این بود که میزان ساعات مطالعه در هر روز و هر هفته را یادداشت کرده و تصمیم میگرفتم میزان مطالعه هفته بعد را نسبت به هفته قبل افزایش دهم حتی برای نیم ساعت. با این حساب سرعت مطالعه افزایش پیدا میکرد. ولی بودجه بندی بعضی از آزمون ها برای مثال بیشتر از آزمون های دیگه بود و تو اون هفته ها باید هم سریع تر و هم بیشتر مطالعه می کردم. چون با برنامه آزمون پیش میرفتم این دلگرمی رو داشتم که در نهایت وقت برای مطالعه سایر مطالب کم نمیارم، بنابراین در هر دو هفته سعی میکردم به بودجه بندی آزمون برسم که تقریبا این اتفاق هم می افتاد. مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟ -خب ابتدا سعی میکردم سرعت و فشردگی رو زیاد کنم تا عقب افتادگی رو جبران کنم، اگر احساس میکردم که نمیرسم که چند بار هم این اتفاق افتاد،با حذف بعضی از منابع غیر ضروری عقب افتادگی رو جبران کنم مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟ -از همون ابتدا هدفم یک گرایش بوده و درس های تخصصی مربوط به آن گرایش را هم از همان ابتدا شروع کردم مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید. -تقریبا یک سیر صعودی داشته، طبق همان برنامه ای که گفتم سعی میکردم دائما ساعات مطالعه را افزایش بدم. خداروشکر چون نتیجه آزمون های آزمایشی خوب و دلگرم کننده بود دچار ناامیدی نشدم بلکه با هر آزمون بیشتر امیدوار میشدم به یک نتیجه خوب مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟ -از کلاس های کنکور استفاده نکردم. مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟ -بله- هر هشت مرحله آزمون پارسه رو شرکت کردم و یکی از آزمون های جامع سنجش هم شرکت کردم.بدون اغراق فوق العاده در روند کار من موثر بوده مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین. -نه همه درسام جمع بندی نداشت ولی درسهایی رو که برام خیلی مهم بودن و امیدوار بودم که بتونم در اون درسا نتیجه خوبی بگیرم یک بار به صورت جامع و یک یا دو بار به صورت سریع مرور کردم.البته جمع بندی خیلی خوبه ولی من طبق برنامه ای که چیده بودم دیگه وقتی برای جمع بندی به اون صورتی که باید باشه وجود نداشت. مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟ -به تعویق افتادن یک هفته ای کنکور خیلی از لحاظ روحی تاثیر خوبی داشت برام.دو سه روز قبل از کنکور در تاریخ اولش کمی استرس داشتم و احساس میکردم که آمادگی کافی رو ندارم و دوست داشتم یک سری از مطالب رو مرور کنم، وقتی کنکور یک هفته عقب افتاد کارهایی رو که میخواستم انجام دادم ،استرسم از بین رفت و با اعتماد به نفس بیشتر در آزمون شرکت کردم. با توجه به نتایج آزمون های آزمایشی،درصدهایی که در آزمون های سال قبل که در خانه از خودم گرفته بودم فکر میکردم که نتیجه قابل قبولی بگیرم ولی خب کنکور شرایط خاص خودش رو داره و نگرانیاش. اگر بخوام درصدی بگم منم تقریبا ۷۵ تا ۸۰ درصد آمادگی رو در خودم حس میکنم. مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟ -دقیقا هفته اخر طبق تست آزمون هایی که از خودم میگرفتم متوجه شدم که در بعضی از درسها توانایی پاسخگویی به صد در صد سوالات رو دارم ولی در بعضی از درسها میزان اشتباهاتم زیاد بود، بنابراین با خودم تصمیم گرفتم که واقع گرایانه به تست ها جواب بدم و تا جواب سوالی را مطمئن نبودم جواب ندم، با این حساب پاسخ گویی به ۳۰-۴۰ درصد از سوالات بعضی از درسها هم برام قانع کننده بود مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟ -در دفترچه اول یک سوال درس منطقی که حل وقت گیری هم داشت غلط بود، من وقت زیادی برای حل این سوال گذاشتم،چون درس منطقی یکی از درس هایی بود که برای پاسخ دادن به صد در صد سوالاش به سر جلسه رفته بودم.به خاطر همین یکم به هم ریختم و به دلیل کم شدن وقتم برای پاسخ گویی به سوالات درس های دیگر دقتم در حل کمی کم شد ولی در کل مشکل خاصی وجود نداشت مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین. -به سوالات طبق ترتیب دفترچه جواب دادم مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟ -خیلی به این موضوع فکر نمیکردم و سعی میکردم سوال را حل کنم مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟ -وقت کم نیاوردم ولی خب زیاد هم نیاوردم و از تمام وقت استفاده کامل رو کردم مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود. -بله اینکار رو کردم، درصد دروس مشترکم حدود سه درصد به دلیل حذف یک سوال درس منطقی اضافه شد و بقیه درصد هام تغییری نکرد. بعد از تصحیح جواب ها با کلید اولیه سنجش دیگه تقریبا مطمئن بودم که رتبم زیره ۳۰ میشه مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟ پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل -پایه تحصیلی،دانشگاه کارشناسی به نوبه خود تاثیر داشتند ولی نمیشه گفت که این تاثیر زیاده، از همه مهمتر ایه که شخص چقد به هدف خودش و به آینده ایمان داشته باشه و چقدر برای رسیدن به اون هدف میجنگه، کلاس کنکور برای بچه هایی که از لحاظ پایه تحصیلی خیلی ضعیف هستند و برای شروع نیاز به کمک دارند مفید است ولی فک نمیکنم به اون اندازه ای که آدم براش وقت میزاره و هزینه میکنه موثر باشه، شرایط مطالعه و زندگی هم تاثیر بسیار زیادی دارد و یکی از مهم ترین المان های مطالعه است. مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید. -دوست دارم همیشه در هر زمینه ای بهترین باشم و برای رسیدن به این هدف تلاش میکنم. چه زمانی که مشغول تحصیل هستم و چه بعد از فارغ التحصیلی. در نهایت امیدوارم بتوانم در جامعه فردی مفید باشم و همیشه به سمت جلو گام بردارم مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است. - مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید. -پدر و مادرم که شرایط یک زندگی خوب و آرام رو فراهم کردن و تعدادی از دوستانم که در این مسیر همیشه مایه دلگرمی من بودند. مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت. - باید درس های ریاضی رو بیشتر میخوندم و مطمئن هستم که با کمی بیشتر کردن فشار در این درس ها میتونستم بهترین نتیجه ممکن رو بگیرم مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید) - دانشگاه صنعتی شریف چون شریفه و همه چی تمام احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟ -دانشگاه صنعتی شریف مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید. -بسته به توان مطالعه و پایه درسی خودشون توی زمان بندی و برنامه ریزی دقت کنند. ارزشمندترین کار تلاش کردن برای موفقیته و از هیچی کم نزارن مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟ -فک نکنم،۴۳ تا سوال کافیه مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟ -خیلی تو مانشت فعال نبودم ولی همین که یک سایت تخصصی وجود داره که همه اتفاق هارو گزارش میکنه،افراد با تجربه بهبقیه مشاوره میدن و کمک میکنن، از هم سوال میپرسن و جواب میدن، کارنامه هارو میزارن و... خوب خیلی عالیه.وجودش لازمه |
مصاحبه با رتبه ۵ معماری کامپیوتر - hamid88 - 03 تیر ۱۳۹۳ ۱۱:۳۵ ب.ظ
آقا فرهاد عالی بود ایشالا در تمام مراحل زندگیت سربلند باشی موفق باشی Sent from my iPhone using Tapatalk |