صفحه‌ها: ۱ ۲
مانشت ۱ : اگه مایلید خودتون را معرفی کنید(نام و نام خانوادگی) و بگید متولد چه سالی هستید و اهل کدام شهرید؟ رتبه و رشته و گرایشتون را هم بفرمایید.
محمد جواد خوشتراش هستم.متولد شهریور سال ۶۹/اهل ساری هستم. رتبه ۴ گرایش شبکه و امنیت و ۵۲ تجارت و فناوری اطلاعات.
مانشت ۲ :در چه رشته ای کارشناسی گرفتید؟ تمام شده یا در حال تحصیل هستید؟آیا کارشناسی پیوسته خوندید یا کاردانی و بعد کارشناسی؟
در رشته مهندسی کامپیوتر-نرم افزار در دانشگاه فردوسی مشهد در حال تحصیل هستم.البته فقط پروژم مونده!!
مانشت ۳ : با اجازه تون برگردیم به دوران نوجوانی و حتی کودکی ،چی شد که اومدین کارشناسی این رشته؟ چطوری وارد دوره کارشناسی شدین؟ یعنی با علاقه و شناخت این رشته را انتخاب کردین یا انتخابتون اول دانشگاه بود بعد رشته؟
کلا از وقتی با کامپیوتر آشنا شدم علاقه ی خاصی بهش داشتم.اوایل فقط باهاش بازی میکردم.ولی بعدش شروع کردم کار کردن باهاش و به قسمت های مختلفش سرک کشیدن.مخصوصا امکانات شبکش مثل remote desktop و این چیزا خیلی واسم جذاب بود.برای کارشناسی هم به اصرا خانواده اول برق و مکانیک رو زدم و انتخاب سومم کامپیوتر بود که خوشبختانه همونی شد که من میخواستم!! شناخت نسبی راجب رشته کامپیوتر داشتم.یعنی در حد برنامه نویسی pascal ازش اطالاعات داشتم.ولی وقتی وارد این رشته شدم خیلی ازش خوشم اومد و علاقم چندین برابر شد.
مانشت ۴ : کدام دانشگاه کاردانی و کارشناسی را تحصیل کردین؟
فردوسی مشهد
مانشت ۵ :در کارشناسی چطور دانشجویی بودید؟ از اونا که همیشه نمره خوبه کلاسند؟یا معمولی بودید؟ یا درسها را بر اساس علاقه میخوندید نه بخاط معدل یعنی از یک درس خوشتون میومد خوب میخوندین و بیست میگرفتین و یکی را دوست نداشتید فقط پاسش میکردید .
دو سال اول کارشناسی خیلی درسم و نمره هام جالب نبود .ولی از سال سوم بعد ازاینکه درس شبکه رو پاس کردم یه علاقه ی خاصی نسبت بهش توی خودم احساس کردم.شروع کردم مطالعه راجب شبکه.هر مطلبی از شبکه دستم میرسید میخوندم. از پیکربندی روتر سیسکو و ویندوز سرور گرفته تا مقالات مختلف راجع به امنیت شبکه. بعدش شبکه ۲ و انتقال داده و مهندسی اینترنت رو که مرتبط با شبکه یودن پاس کردم. همه ی این درس ها رو هم چون با علاقه میخوندم نمرم بالای ۱۹ بود. کلا علاقم به شبکه باعث شد درس های دیگه رو هم خوب بخونم واسه همون تقریبا از سال دوم به بعد دیگه معدلم خوب شد.
مانشت ۶ : از کی به کنکور ارشد فکر کردید؟اصلا" ادامه تحصیل از ابتدای ورود به دانشگاه ، تو برنامه تحصیلی تون بود یا نه؟
راستش من خیلی به ارشد فکر نمی کردم.یعنی به ارشد تو ایران فکر نمیکردم.همیشه فکر میکردم که باید برم.اما تعدادی از دوستان و آشناها و خانواده پیشنهاد دادن که ارشد رو اینجا بخون بعد به رفتن فکر کن.منم از اول مرداد سال ۹۱ شروع کردم به خوندن ارشد.
مانشت ۷ :آیا وقتی تصمیم گرفتید ارشد شرکت کنید همین رشته میخواستید امتحان بدید یا گرایش دیگری ولی بعدا" وقتی به برنامه ریزی رسیدین نظرتون این رشته و گرایش شد؟
اصلا من چون رشته ای به نام امنیت و شبکه توی ارشد وجود داره ارشد دادم.وگرنه حاضر نبودم تو هیچ رشته ی دیگه ای ادامه تحصیل بدم.یعنی علاقم باعث شد که ارشد بدم.
مانشت ۸ : میشه درصدها تون را در هر درس بگید. اگه بیش از یک رشته هم کنکور دادین هر دو را بگید.
آیا سال اولی بود که کنکور می دادید؟ اگه المپیادشرکت کردید یا سال دوم یا سوم یا ... هست که برای ارشد امتحان میدید بفرمایید.
من در دو رشته شرکت کردم.فناوری اطالاعات و کامپیوتر .البته کامپیوتر رو همینطوری شرکت کردم.یعنی درس هایی مثل ریاضیات ، مدار منطقی ، نظریه مدار ، کامپایلر و pl رو نخوندم و نزدم.
در فناوری اطلاعات درصدهام به صورت زیر بود :
زبان :۳۳/۳۳
مشترک : ۳۱
تخصصی : ۶۲
معماری : ۷۲
در گرایش شبکه رتبم ۴ شد و در گرایش تجارت رتبم ۵۲ شد.
در کامپیوتر درصدهام به صورت زیر بود :
زبان : ۵۵
مشترک :۳۷
ریاضی : ۰
تخصص هوش : ۴۴
تخصص نرم افزار : ۲۹
رتبم در هوش شد ۷۵ و در نرم افزار شد ۱۹۲/
بله سال اولم بود که کنکور میدادم.
مانشت ۹ : بنظرتون چقدر درس خوندن تو دانشگاهی که شما درس خوندین برای پایان ترم و برای کنکور با هم تفاوت داره یا شبیه هست به بیان دیگه بنظرتون تو دانشگاه شما بچه های موفق در تحصیل کارشناسی شانس بیشتری واسه ازمون ارشد دارن یا نه اصلا" این دو نوع درس خوندن متفاوت را می طلبه؟
حتما همینطوره. برای موفقیت توی کنکور خیلی فاکتورهای دیگه هم دخیل هستن.فاکتورهایی مثل شانس ، سرعت عمل ، پشتکار قوی. چون برای امتحان ترم ممکنه حداکثر یه هفته بخونی اما برای کنکور ۸ ماه میخونی و تقریبا نمیدونی که چه آینده ای برات در انتظاره.ممکن روز کنکور مریض شی و یا هر اتفاق دیگه ای بیفته.باید خودتو برای همه ی این اتفاقا آماده کنی.و براشون برنامه داشته باشی.مثلا من یه ماه آخر خیلی حواسم بود که مریض نشم.در صورتی که چنین برنامه ریزی هایی برای امتحان ترم نیاز نیست.
مانشت ۱۰ :از کی دقیقا" برای کنکور ارشد برنامه مطالعاتی گذاشتید ، از کی شروع کردید،آیا سر همون وقتی که در برنامه پیش بینی کرده بودین شروع کردین؟ برنامه تون چند ماهه بود؟ آیا وقفه ای هم پیش اومدمثلا" اتفاقی چیزی که مجبور شید برنامه را عوض کنید؟
من از مرداد شروع کردم به درس خوندن.وقفه ای هم در درس خوندنم نداشتم. برنامم این بود که منابعی که انتخاب کردم رو یه بار بخونم و یه بار هم مرورشون کنم. و چون منابعی که انتخاب کردم خیلی کم بود خیلی راحت تونستم به برنامم برسم.
مانشت ۱۱: برنامه تون ثابت بود یا هر از گاهی تا نزدیکای کنکور اصلاحش کردین ؟ ااگه اصلاح کردین اصلاحات جزئی بود یا کلی؟
برنامه من از اول تا آخر یه جورایی ثابت بود.کلا من در این ۸ ماه هیچ فشاری رو احساس نکردم.معمولا روزی ۶ ساعت میخوندم.
مانشت ۱۲ : بعضی درسها تو آزمون ارشد تاثیر و نمره بیشتری دارن و توجه بیشتری بهشون میشه . شما هم همینکار را کردین؟منظورم توجه به بودجه بندی درسها برای آزمون ارشد هست.
من بر عکس خیلی ها هیچ اولویتی رو برای درس ها قائل نشدم.یعنی همون قدر وقت برای شبکه که ضریب ۴ داره گذاشتم همون اندازه وقت برای معماری که ضریب ۱ داره گذاشتم.چون معتقدم برای ارشد این درس های ضریب ۱ که خیلی از بچه ها نمیخونن اگر اینو خوب بزنی میتونه کمک زیادی به رتبت بکنه.چون ممکنه رو یه درس ضریب بالا سرمایه گذاری زیادی بکنی و با توجه به غیر قابل پیش بینی بودن سبک سوالات ، سبک سوالات طوری باشه که نتونی بهشون جواب بدی و کل زحمتات هدر بره.مثل ساختمان داده و طراحی الگوریتم امسال که سبکش فرق کرده بود. ولی معماری سبکش مثل قبل بود و من ۷۲ زدمش و تاثیر زیادی در رتبم داشت.
مانشت ۱۳ : آیا هنگام برنام ریزی تو ذهنتون بود که مثلا" تو یه درس خاص ضعیفید و تو یه درس قوی و به درسهای مختلف بر این اساس وزن بیشتر یا کمتر بدین؟میشه در مورد درسهای مختلف بگید؟
کلا من همه ی درس ها رو به یه اندازه واسشون انرژی گذاشتم.البته بعضی از درس ها مثل گسسته و معماری که یکم ضعیفتر بودم کمی وقت بیشتری ازم گرفت ولی کلا برای همه ی درس ها یه اندازه وقت گذاشتم و هیچ توجهی به ضرایب درس ها نداشتم.
مانشت ۱۴ : خب شما زمان مشخصی داشتید و پایان زمان مطالعه روز قبل از کنکور هست . پس طبیعی است که منابع مطالعاتی هم نمیتونن اضافه بشن. آیا شما هنگام برنامه ریزی میدونستید برای هر درس کدام منابع یا جزوات را باید(یا میخواهید ) بخونید یا نه؟ یعنی مظورم اینه که برنامه ریزی زمانی کردید یا برنامه ریزی براساس منابع . مثالی بزنم . مثلا" شما روی سیستم عامل هفته ای پانزده ساعت وقت گذاشته بودید و با یک منبع مثلا" کتاب پارسه شروع کردین و بخودتون گفته بودید اگر فرصت شد مثلا" کتاب پوران را هم میخونم اگر نرسیدم هم هیچ. یا اینکه برنامه ریزیتون بر اساس خوندن منابع بود یعنی مثلا" گفته بودین من باید سه تا کتاب مشخص را برای سیستم عامل حتما" بخونم و بر این اساس برنامه ریزی کردین؟
من برای هر درس یک منبع رو مشخص کردم و تصمیم گرفتم فقط همون یه منبع رو خوب و با دقت بخونم و تستاشو بزنم. کل زمانم رو هم بر اساس همین منابع برنامه ریزی کردم.و تقریبا منبعی جدیدی به منابعم اضافه نشد.
مانشت ۱۵ : میشه منابع مطالعاتی که واسه هر درس خوندید را بگید.ایا از ویس و فیلم هم استفاده کردین.
زبان : کتاب زبان پارسه.
گسسته : پوران پژوهش نوشته یوسفی.
ساختمان داده : پارسه
طراحی الگوریتم : پارسه
شبکه : پارسه دکتر حقیقت
مهندسی نرم افزار: کتاب پرسمن و کتاب پارسه
پایگاه داده : پایگاه داده پارسه
هوش مصنوعی : پوران پژوهش
سیستم عامل : پارسه دکتر حقیقت
معماری : پوران پژوهش نوشته یوسفی
مانشت ۱۶ : بنظرتون تو رشته و گرایش شما کدام درسها را باید از روی کتب مرجع خوند.
درس هایی مثل ساختمان داده و طراحی الگوریتم و گسسته رو به نظرم از روی منبع بخونیم بهتره.
مانشت ۱۷ : ایا شما در طول تحصیل کارشناسی از کتب مرجع هم استفاده میکردین یا بقول بعضی دوستان جزوه محور بودین؟
کلا من فقط کتاب منبع خوندم. تقریبا از ترم ۳ به بعد شروع کردم به خوندن کتاب های مرجع.با جزوه خیلی راحت نیستم. کلا معروف بودم به خوندن PDF!!!
مانشت ۱۸ : زبان یه درس تقریبا" جداست. آیا شما زبان را واسه کنکور خوندین یا پایه قبلی داشتید یا اصلا" سر کنکور هر چی شد جواب دادین یا کلا" جواب ندادین؟ سطح زبان شما ضعیفه ، متوسطه یا خوبع یا عالی؟
من برای زبان وقت تقریبا کمی گذاشتم.چون در طول تحصیل کتاب زبان اصلی میخوندم تقریبا قسمت reading رو مشکلی نداشتم.اما در قسمت لغت ضعیف بودم. سر جلسه فناوری اطلاعات هم برعکس شد.زبان رو گذاشتم برای آخر و فقط رسیدم لغت ها رو بزنم وبه reading نرسیدم!!!
مانشت ۱۹ : در مورد ریاضی چی؟ بنظرتون میشه بالا زد؟ایا همه درسهای ریاضی را باید داوطلبین بخونند یا میشه یکی یا دوتاش را حذف کرد؟
من کلا ریاضی نخوندم!!!
مانشت ۲۰ : اگه میشه در مورد برنامه ریزی کلی تون توضیح بدین و همچنین اگه برای روشن شدن لازمه برنامه ریزی خاص برای یک درس بخصوص که در گرایش شما بیشتر داوطلبین باهاش مشکل دارن بپردازید.
برای هر درس برنامه ریزی کردم که در طول هفته مثلا ۱۰ ساعت اون درسو مطالعه کنم.کلا برنامه ریزیم برای هر درس بر حسب ساعت بود.حالا بعضی درس ها که حجمش بیشتر بود ساعت بشتری بهشون اختصاص می دادم.
مانشت ۲۱ : آیا شما تنها مطالعه میکردین یا با دوست یا دوستانی؟ در خانه یا کتابخانه.بنظرتون کدامش بهتره.
تنهایی مطالعه می کردم.محل مطالعه هم خونه بود. بستگی به فرد داره که چطور راحتره.به نظرم این مساله رو نمیشه یه نسخه کلی براش پیچید!!
مانشت ۲۲ : حالا بر اساس جواب سوالای قبلی ، سرعت مطالعه تون را چگونه اندازه میگرفتید؟ فیدبک شما یا معیار شما که احتمالا" کند نباشید چی بود؟ آیاحجم مطالب خوانده شده نسبت به حجم مطالب باقیمانده با توجه به زمان باقیمانده یا مقایسه با سایرین در کنکورای آزمایشی یا معیارهای دیگه؟ اگه میشه توضیح بدین.
خیلی معیار دقیقی نداشتم.یه جوری حسی بود.نمیشه توضیح داد!! ولی خوب بر اساس جچمی از کتاب که خونده میشد می تونستم بفهمم که چقدر دارم خوب پیش میرم.
مانشت ۲۳ : اگه از برنامه تون عقب می افتادید چگونه جبران میکردین؟آ با با تعداد ساعات بیشتر یا حذف بعضی منابع در یک درس (کم کردن منابع در یک درس)و یا در نهایت یه درس خاص را کنار گذاشتید بنفع بقیه؟
تقریبا کم پیش میومد که برنامم رو اجرا نکنم. اگر هم این اتفاق می افتاد برام خیلی مهم نبود.چون برنامم از انعطاف کافی برخودار بود.
مانشت ۲۴ : اگه در رشته ای که امتحان دادین گرایشهای مختلفی هست ،در برنامه ریزی تون از ابتدا روی گرایش خاصی تمرکزکردین یا در ادامه و کم کم به یک گرایش متمرکز شدین.مثلا" تخصصی ها را در ماههای آخر خوندین؟ یعنی مثلا" از نیمه برنامه مطالعاتی تمرکز کردین روی گرایش معماری یا نرم افزار؟
من از همون اول برای گرایش شبکه و امنیت خوندم.
مانشت ۲۵ : آیا سرعت شما در حین مدت برنامه ریزی کند و یا تند هم شد؟ چه زمانهایی کند شدید و چه چیزایی انگیزه مجدد برای سرعت گرفتن بهتون میداد.پیش اومد که خسته بشید یا احساس یاس و نومیدی داشته باشید.
هدفی که برای قبول شدن داشتم بهم انگیزه میداد که ادامه بدم .
مانشت ۲۶ : از کلاس کنکور هم استفاده کردین؟ کدام درسها؟ بنظرتون رفتن به کلاس کنکور لازم بود یابعدا" باین نتیجه نرسیدین که اگه خودتون وقت رفتن و برگشتن و نشستن سر کلاس را صرف مطالعه میکردین بهتر بود؟
من هیچ کلاسی نرفتم. کلاس هم به نظرم بستگی به پایه طرف داره.بعضی ها به کلاس نیاز دارن. من خودم خیلی پایه ی قوی نداشتم.اما من به شخصه به کلاس برای ارشد اعتقاد ندارم.چون کتاب ها و منابع خوبی برای ارشد وجود داره.اگر خودمون تلاشمون رو زیاد کنیم میتونیم رتبه ی خوبی بیاریم.
مانشت ۲۷ : آیا کنکور آزمایشی هم شرکت کردین؟ کدام موسسه؟همه را شرکت کردین یا بعضی هاش را؟ بنظرتون چقدر در تصحیح مسیر مطالعاتی یا پایبند کردنتون به روندزمانی مطالعه تاثیر داشت؟چقدر در موفقیت تون موثر بود؟
من دو مرحله آخر کنکور پارسه رو شرکت کردم. از نظر علمی تاثیری برام نداشت اما برای قرار گرفتن در شرایط امتخان خوب بود.
مانشت ۲۸ : تو برنامه شما جمع بندی هم بود و اگه بوداز کی وارد این دوران شدید ؟ منظورم اینه که از زمان مشخصی یا بعد از خوندن منابع معینی. یعنی مثلا" تو برنامه تون گفته بودین از اول بهمن هر چی خوندم دیگه کافیه و بعد از این تاریخ میرم سراغ جمع بندی. یا اینکه مثلا" طبق برنامه شما وقتی کتاب سیستم عامل استالینگز و پارسه را خوندید و مسلط شدین رفتید سراغ جمعبندی.یعنی جمعبندی برای همه درسها یک موقع شروع شد یا خیر. میشه توضیح بدین.
جمع بندی من همون مرور منابعی بود که انتخاب کرده بودم. یه ماه آخرو بیشتر تست میزدم .در کنارش کتاب هامو هم مرور می کردم.
مانشت ۲۹ : برگردیم به روز قبل از کنکور. بنظر شما به چقدر آمادگی مورد انتظار رسیده بودید. مثلا" یه ورزشکار قبل از یه مسابقه مهم خودش میگه من هشتاد درصد آمادگی را در خودم حس میکنم. شما چند درصد این آمادگی را حس میکردید؟ معیارتون چی بود برای این درصدآمادگی:کنکورای آزمایشی ، سوالات کنکور سال قبل یا تسلط به منابع؟
آمادگیم خوب بود.چون اون چیزهایی که برنامه ریخته بودم بخونم رو خوندم . و تقریبا آماده بودم واسه کنکور.
مانشت ۳۰ : آیا روز قبل کنکور این حس را داشتید که در یه درس مثلا" میتونید صد درصد جواب بدین و در یه درس باید به سی درصد قانع باشید یا اصلا" همچین فکرایی نکردین؟
نه.با توجه به غیر قابل پیش بینی بودن کنکور دید دقیقی به درصد هایی که میزنم نداشتم. ولی با توجه به کنکور آزمایشی که داده بودم دید نسبی نسبت به این قضیه داشتم.
مانشت ۳۱ : سر جلسه کنکور چی؟ شد نومید بشید و یه لحظه حس کنید نمیشه و به هم بریزید ؟
اره .وقتی سوالات گسسته و ساختمان و طراحی رو دیدم یکم بهم ریختم.فکر نمی کردم تا این حد سخت باشه.اما تونستم خودمو کنترل کنم و بعد تونستم سوالات نرم و شبکه و تخصصی را خیلی خوب بزنم.
مانشت ۳۲ : آیا ترتیب و زمانبندی جوابگویی به درسها را قبل کنکور تمرین کرده بودید؟ مثلا" درس خاصی را اول جواب بدین و بعد درس دیگری را . منظورم ترتیبی غیر از ترتیب موجود در دفترچه است.اگه اینطوری بوده میشه توضیح بدین.
قرار بود همون ترتیب دفترچه رو رعایت کنم.فقط قرار شد زبان رو بزارم واسه آخر.
مانشت ۳۳ : وقتی یه سوال را در کنکور میخوندین انتظار داشتید قبلا" مشابهش را دیده باشید یا نه به جنگ سوال میرفتید؟
فکر نکم در یکی دو دقیقه زمان بشه به جنگ سوال رفت.اگر اون تیپ سوال رو قبلا دیده باشی خیلی خوبه.یعنی اونایی که درصد های بالا میزنن معمولا اینطورن.
مانشت ۳۴ : وقت هم کم آوردین یا هر چی بلد بودین را نوشتید و اگه وقت زیاد هم میشد برای شما چندان موثر نبود؟
فقط برای زبان یه مقداری وقت کم آوردم.
مانشت ۳۵ : آیا جوابهاتون رااز جلسه بیرون آوردین که بعد کنکور مقایسه کنید؟ اگه اینکار را کردین چقدر درصدهاتون که با کلید اولیه سازمان سنجش محاسبه کردین باآنچه در کارنامه تون اومد تفاوت و یا مشابهت داشت؟آیا تخمین شما از رتبه تون با آنچه بعد از اعلام نتایج دیدین نزدیک بود.
بله.درصد هامو حساب کردم.خیلی به درصد هایی که سنجش داده بود نزدیک بود.تقریبا حدس میزدم که رتبه خوبی بیارم.
مانشت ۳۶ : بنظرتون هر کدام از موارد زیر چند درصد در موفقیت شما نقش داشت؟
پایه تحصیلی ، دانشگاه کارشناسی، برنامه ریز برای کنکور، کلاس کنکور، کنکور آزمایشی،شرایط سر کنکور، شرایط مطالعه و زندگی (مثل شرایط خانه و...)،سایر عوامل
پایه تحصیلی : ۲۵ %
برنامه ریزی :۲۵%
شرایط مطالعه :۲۵%
سایر : ۲۵ %
مانشت ۳۷ : حالا که تا اینجا اومدین ، میخواین چیکاره بشید؟ هدفهاتون برای آینده را اگه دوست دارید بگید.
میخوام اگر تونستم همین رشته رو تا دکترا ادامه بدم. تو ایران برنامه ریزی برای آینده واقعا سخته.فعلا هدف اولم رفتن از ایرانه و بعد هم ادامه دادن کار علمی در اونجا.
مانشت ۳۸ : چقدر توکل بخدا و عبادت در طی این مسیر و رسیدن بهدف بهتون کمک کرده است.
تاثیر خیلی زیادی داشت.چون من همه تلاشم رو می کردم و بعدش می گفتم بقیش رو دیگه هر چی خدا صلاح میدونه همون میشه.یعنی توکل به خدا بهم آرامش میداد و از استرسم کم می کرد.
مانشت ۳۹ : کسی یا کسانی هستند که در موفقیت شما نقش شاخصی داشته باشه و یا شما موفقیت تون را مرهون او بدونید.
خانواده و دوستان و استاد دانشگاهمون و مانشت و بچه های مانشت .همه یه جورایی بهم کمک کردن.دست همشون درد نکنه.
مانشت ۴۰ : ایا درسی هست که بنظرتون باید با روش دیگری میخوندید یا بیشتر میخوندید یا از منابع دیگری میخوندید ویا حذف نمیکردین و در اینصورت میشد نتیجه بهتری گرفت.
خیر.فقط برای شبکه در مورد لایه های بالایی بهتر بود بیشتر مطالعه می کردم.
مانشت ۴۱ : چگونه و بر چه اساسی انتخاب رشته میکنید ؟ کدام دانشگاه را برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد ترجیح میدید؟ (اگر مایلید دلیل آن را هم بنویسید)
احتمال میدید در کدام دانشگاه قبول شوید؟
شریف!
مانشت ۴۲ : توصیه خاصی برای داوطلبین زیادی که این مصاحبه را میخونن دارید.
مهم ترین توصیم اینه که خیلی خودتون رو درگیر کتاب ها و منابع مختلف نکنید.از هر درس یک منبع خوب رو بشناسید و همونو خوب بخونید.بعدش هم حتما رو همه ی درسها سرمایه گذاری کنید.مطمئن باشید ضرر نمی کنید.
مانشت ۴۳ : بنظرتون سوالی هست که باید میپرسیدم و نپرسیدم.؟ جواب شما به این سوال چی هست؟
نخیر!
مانشت ۴۴ : و آخرین سوال نظرتون در مورد مانشت ، انتظاراتتون از مانشت ؟
مانشت عالیه.من واقعا سهم مانشت و بچه های مانشت رو در رتبه خودم زیاد میدونم.واقعا بهم کمک کردن.دست همشون درد نکنه.
تبریک میگم.
ایشالا همکلاس شیم بزنیم شبکه رو بترکونیم.
بترکونید؟؟؟
باز مثه همشهریتون حرف می زنی!!!!
رتبه و درصدهای عالیتون رو تبریک میگم.
شما واسه مهندسی نرم افزار دروس نظریه زبان و مدار و کامپایلر و زبان های برنامه سازی رو اصلا جواب ندادید؟
واسم جالبه ک تو اون هم رتبه ی قابل قبولی اوردید
واسه پایگاه داده فقط پایگاه پارسه ؟؟!
تبریک !
(۰۸ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۲۹ ب.ظ)atenaa نوشته شده توسط: رتبه و درصدهای عالیتون رو تبریک میگم.ممنون.بله کلا اونا رو نخوندم. و فقط یه سوال از نظریه رو با اطلاعات قبلی حل کردم.بله پایگاه داده فقط پارسه خوندم.
شما واسه مهندسی نرم افزار دروس نظریه زبان و مدار و کامپایلر و زبان های برنامه سازی رو اصلا جواب ندادید؟
واسم جالبه ک تو اون هم رتبه ی قابل قبولی اوردید
واسه پایگاه داده فقط پایگاه پارسه ؟؟!
(۰۸ خرداد ۱۳۹۲ ۰۸:۳۱ ق.ظ)Amir V نوشته شده توسط: تبریک میگم.ممنون.ایشالا.
ایشالا همکلاس شیم بزنیم شبکه رو بترکونیم.
(۰۸ خرداد ۱۳۹۲ ۰۳:۰۷ ب.ظ)mohammad.ardeshiri نوشته شده توسط: تبریک !ممنون.
تبریک میگم، امیدوارم همیشه موفق باشید.
تبریک و آرزوی کسب مدارج عالی تر در آینده
تبریک میگم انشاالله که همیشه موفق باشید
تبریک می گم . فقط یک سوال زبان پارسه عمومیش بود یا تخصصی مولفش کیه؟؟
(۰۸ خرداد ۱۳۹۲ ۱۰:۳۵ ب.ظ)m_molodi نوشته شده توسط: تبریک می گم . فقط یک سوال زبان پارسه عمومیش بود یا تخصصی مولفش کیه؟؟ممنون.زبان عمومی پارسه نوشته امیرحسین البرزی.
تبریک میگم واقعا تلاشتون قابل ستایشه
شماچطور وقت کم آوردید و بعد تونستید جوابارو بیارید بیرون بعد چک کنید؟
تو دوران دانشگاه هیچ وقت حتی بعد امتحان کتابمو باز نکردم چک کنم...
فقط تو سایت مانشت هستم حسابی از درس افتادم..
(۱۹ خرداد ۱۳۹۲ ۰۲:۲۱ ق.ظ)jparisa نوشته شده توسط: تبریک میگم واقعا تلاشتون قابل ستایشهممنون. من همه ی جواب هایی که داده بودم رو حفظ بودم.چیزی رو با خودم بیرون نیاوردم!!
شماچطور وقت کم آوردید و بعد تونستید جوابارو بیارید بیرون بعد چک کنید؟
تو دوران دانشگاه هیچ وقت حتی بعد امتحان کتابمو باز نکردم چک کنم...
فقط تو سایت مانشت هستم حسابی از درس افتادم..
بنظرتون اگر گسسته رو گریمالدی بخونم میتونم جواب بدم؟
بنظرتون اگر گسسته رو گریمالدی بخونم میتونم جواب بدم؟
(۲۰ خرداد ۱۳۹۲ ۱۲:۴۴ ق.ظ)jparisa نوشته شده توسط: بنظرتون اگر گسسته رو گریمالدی بخونم میتونم جواب بدم؟گسسته برای رشته ی آیتی واقعا سخت طرح میشه.بخاطر همون هیچ تضمینی نیست که بتونید سوال هاشو بزنید.به نظرم کتاب پوران کتاب خوبیه.یعنی اگر پوران رو بخونید سوال های متوسط و آسون رو میتونید بزنید.به نظر من از خیر سوال های سختش هم بگذرید.چون خیلی وقت گیرن!
بنظرتون اگر گسسته رو گریمالدی بخونم میتونم جواب بدم؟