اضطراب داشتن نسبت به آینده و ازدواج - نسخهی قابل چاپ |
اضطراب داشتن نسبت به آینده و ازدواج - milad.fashi@gmail.com - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۲:۳۳ ق.ظ
طی نگشته روزگار کودکی پیری رسید از کتاب عمر ما ,فصل شباب افتاده است.رهی معیری درسته که حرف های قشنگ زیر رو همه بزرگان و فیلسوفان و به طور کلی خواص و عوام قبول دارند.ولی عمل کردن به این حرف ها خیلی مشکله و در حال زندگی کردن سخته و ... این که جاده ای به سوی خوشبختی وجود ندارد و خوشبختی خود راه است یا اینکه اگر به مشکلات امروزت غم دیروز و اضطراب آینده رو اضافه نکنی مشکلات امروزت هرچه که باشد قابل حل است.به طور کلی روانشناس ها و بزرگان نظرشون اینه که در بدترین شرایط هم باید امیدوار باشی.و اینکه انسان بی امید همانند پرنده بی بال است. ولی روی دیگه قضیه اینه که یه ضرب المثل یوگوسلاوی میگه : اگه تا ۲۰ سالگی فنی رو یاد نگرفتی و اگه تا ۳۰ سالگی پس اندازی نکردی باقی عمرت سربار و محتاج به مردمی. حالا به نظر شما با این تورم بالا و بیکاری و پارتی بازی و ورود افراد نالایق به پست های خوب و اوضاع بد جامعه و مسکن و خیلی مشکلات دیگه که شما از من هم بهتر اونا رو میشناسیدو سختی ادامه تحصیل و نداشتن تضمین کاری و غیره.با این شرایط راهی برای فرار از اضطراب و ریلکس بودن میشناسید.به نظر خودم کارآفرینی خیلی خوبه.ولی همه میتونند شجاعت داشته باشند و ریسک کنند و روزی ۸ ساعت کار کنند.و حتی اگه از زیر صفر شروع کنند.کسایی بودند که با داشتن شرایط بدتر از این خیلی خیلی موفق بودند و کار آفرین و میلیادر شدند.آیا همه میتوانند؟نظر شما چیه؟سرگذشت کارآفرین ها رو میخونی فقط شاخ در نمیاری.چرا هر کدوم از ما مانشتی ها یکی از اون ها نباشیم؟خودمون باید ایران رو آباد کنیم.ولی همه ما دنبال ارشد و بعد دکتری و بعد دنبال کار دولی هستیم |
اضطراب داشتن نسبت به آینده و ازدواج - Fardad-A - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۱:۵۵ ق.ظ
من خیلی ارتباطی بین مطلب و عنوان پیدا نکردم. شما بعنوان یک عضو مانشت از فردا کارآفرینی کنید. و تجربیاتتون را در همینجا برای بقیه بگید . اگه منظورتون امید دادن هست بنظرم خیلی کلی است. اون ضرب المثل یوگسلاوی تون هم بیشتر دوستان را ناامید میکنه. |
اضطراب داشتن نسبت به آینده و ازدواج - selma - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۸:۴۴ ق.ظ
هیچ چیز محصورتان نمیکند مگر افکارتان هیچ چیز محدودتان نمیکند مگر ترسهایتان و هیچ چیز مجبورتان نمیکند مگر اعتقادانتان اگه یه روز احساس کردی دیگه نمیتونی جلوتر بری، بدون قدرتی که تو رو تا به اینجا رسونده تا انتهای راه هم می بره. پیامبر اکرم حضرت محمد(( که درود خدا بر او و خاندانش باد)) ایشون از سن چهل سالگی فن خواندن را آموختند //انا بشر مثلکم// ایشون هم بشری بودند مثل همه ما آدم ها پس میشه از ۴۰ سالگی شروع کرد و محتاج نبود و الان هم ما همه مون سربار و محتاج ایشون و خاندانشون هستیم.. دقیقا ده سال بعد از اینکه یوگوسلاوی ها زندگی آدم رو پوچ میدونن ایشون زندگیشون متحول میشه و میشه چراغ راه امت پس سعی کنید زندگی پیامبر و امامان رو به زندگی خودتون تعمیم بدید نه صرفا یک ضرب المثل یوگوسلاوی رو... و در مورد پارتی بازی و بیکاری: اگه ایمان داشته باشید که رزق کسی رو کسی نمیخوره اونوقت آروم میشید و اگه منتظر کمک و یاری هیچ دستی غیر از دست خدا نباشید و خودتون تلاش کنید مطمئن باشید پست های لایق به آدمهای لایق تعلق میگیره البته منظورم این نیست که هر کس توی پست لایق نیست پس حتما آدم نالایقی بوده،نه... اگه اونا پارتی های گردن کلفت دارن مطمئن باش تو بالای این همه پارتی ها یه خدای بزرگ داری..زندانی حضرت یوسف طول کشید چون آزادی شو از پادشاه درخواست کرد نه از خدا همه ی ما این اشتباهات رو روزانه چندین بار مرتکب میشیم..فقط از خدا بخواه نه خلق خدا |
RE: اضطراب داشتن نسبت به آینده و ازدواج - robot110 - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۱۷ ق.ظ
(۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۸:۴۴ ق.ظ)selma نوشته شده توسط: پیامبر اکرم حضرت محمد(( که درود خدا بر او و خاندانش باد)) ایشون از سن چهل سالگی فن خواندن را آموختند من فقط این بخش از حرفتون را درست کنم که ایشون (حضرت محمد) خواندن را خدا بهش یاد داد...حرفتون یکم ایهام داره آدم فکر میکنه که خود پیامبر رفته مکتب خونه خوندن را یاد گرفته |
RE: اضطراب داشتن نسبت به آینده و ازدواج - selma - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۰۹:۴۹ ق.ظ
من فقط این بخش از حرفتون را درست کنم که ایشون (حضرت محمد) خواندن را خدا بهش یاد داد...حرفتون یکم ایهام داره آدم فکر میکنه که خود پیامبر رفته مکتب خونه خوندن را یاد گرفته [/quote] نگار من به کتب نرفت و خط ننوشت /به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد ....اونم به اذن خدا... من منظورم این نبود که حضرت محمد مکتب رفتند و آموختند ایشون به اذن خدا خواند و این چیزی هست که هر کسی بهش علم داره و جای ابهام نمیمونه منظورم این بود که ضرب المثل یوگوسلاوی گفته بود یه جورایی زندگی از سی سال به بعد تعطیل اما با نگاهی به زندگی حضرت محمد متوجه میشید که اصلا اینطور نیست پیامبر در سن ۴۰ سالگی رسالت بزرگی رو شروع کردن و این یعنی هیچ وقت برای شروع دیر نیست |
اضطراب داشتن نسبت به آینده و ازدواج - milad.fashi@gmail.com - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۰۶ ق.ظ
در جواب Mr Fardad من باید از فردا برای ارشد ۹۳ بخونم.متاسفانه یا خوشبختانه آزمند بودن بیشتر جوونای ایرانی نسبت به ادامه تحصیل خیلی خوبه.من خودم هم یکی از اونام.ولی چرا فقط ما باید برای ادامه تحصیل و مدارک بالاتر و دکتری و مقاله و... آزمند باشیم.چرا برای کار و کارآفرینی حرص نمیزنیم.به نظر شما درصد اونایی که میخوان ارشد بگیرن بیشتره یا اونایی که میخوان کارآفرین باشن.حق با شماست عنوان با متن زیاد همخوانی نداره و همین که تاپیک رو نبستی ممنونتم ولی نظر من اینه که با درس خوندن در یک پروسه خیلی طولانی میتونیم به استقلال مالی برسیم.و ازدواج کنیم.ولی شاید با کارآفرینی در پروسه کوتاه تری به قدرت و توانایی مالی بالایی برسیم.ایران بیشتر از تخصص به صنعت احتایاج داره.شایدم این طور نباشه که من فکر میکنم.به هر حال من خودم جوونم و میدونم که تو دل جوونای مانشتی چی میگذره.هیج کس از پول دار شدن بدش نمیاد.همون طور که از با سواد شدن بدش نمیاد.و تا از نظر اقتصادی هم اوضاع درستی نداشته باشی ازدواج کردن ریسکه.گردش جهان بر پایه گرسنگی و عشق استوار است.ازدواج هم نکنی باید هر روز نسبت به شیطون و نفس اماره یه گارد قوی تر بگیری.و من خودم دیگه از این جنگ بین نفس لوامه و اماره خسته شدم و فکر میکنم آتش بس این جنگ ازدواجه.البته با اینکه بیشتر اوقات طرف برنده این جنگ خودم(نفس لوامه) بوده ولی انگار این جنگه تموم بشو نیست.من قصد ونیتم نا امید کردن بروبچ نیست.من قصدم تلنگر زدن به کساییه که مثل خودم با ۱۰۰ درصد سرعت حرکت نمیکنند."آقای برایان تریسی" در "کتاب قدرت برنامه ریزی" میگه درصد زیادی از انسان ها غافل اند و هیچ هدفی و حرکتی ندارند و همه چیز را از روی شانس و اقبال میدانند.و درصدی هم غافل نیستند ولی با تمام سرعت حرکت نمیکنند.و درصد دیگر هم که از نوادر جامعه هستند علاوه بر اینکه غافل نیستند با حدکثر سرعت حرکت میکنند تا به موفقیت برسند.و مثل هواپیمایی که اگر با ۱۰۰ درصد سرعت حرکت نکند روی زمین میماند و نمیتواند Take off کند ولی اگر با ۱۰۰ درصد سرعت حرکت کند چرخ هایش را جمع میکند و از زمین بلند میشود و پرواز میکند. در جواب Mr selma مثال نقض شما کاملاً صحیح است.و حرف های شما کاملاً متین.ولی باز هم ته دل آدم راضی نمیشه.چون که پیامبران و امامان مقام والا و علم لدنی دارند. از نظر پارتی بازی من هم مثل شما فکر میکنم.و همیشه هم به این فکرم که حضرت یعقوب از برادران یوسف خواست که مراقب او باشند و از خدا نخواست.و به همین خاطر سالهای زیادی حضرت یعقوب به خاطر این اشتباه یوسف را ندید.ولی بعد از سالیان سال فهمید که نباید از بنده خدا درخواست کرد و باید به خود خدا متوسل شد که نتیجه رو خودتون دیدید. ولی من سعی میکنم این نگرش که فقط از خدا کمک بخواهی در من ضعیف نشود.حتی الان که همه دنبال پارتی اند. |
RE: اضطراب داشتن نسبت به آینده و ازدواج - selma - 17 اردیبهشت ۱۳۹۲ ۱۱:۴۱ ق.ظ
در جواب Mr selma مثال نقض .شما کاملاً صحیح است.و حرف های شما کاملاً متین.ولی باز هم ته دل آدم راضی نمیشه.چون که پیامبران و امامان مقام والا و علم لدنی دارند. از نظر پارتی بازی من هم مثل شما فکر میکنم.و همیشه هم به این فکرم که حضرت یعقوب از برادران یوسف خواست که مراقب او باشند و از خدا نخواست.و به همین خاطر سالهای زیادی حضرت یعقوب به خاطر این اشتباه یوسف را ندید.ولی بعد از سالیان سال فهمید که نباید از بنده خدا درخواست کرد و باید به خود خدا متوسل شد که نتیجه رو خودتون دیدید. ولی من سعی میکنم این نگرش که فقط از خدا کمک بخواهی در من ضعیف نشود.حتی الان که همه دنبال پارتی اند. [/quote] پاسخ: من Mr نیستما ! باور کن! حق با شماست الان همه دنبال پارتی اند اونم از نوع گردن کلفتش اما یه جمله ای هستش که میگه امید دارویی هست که شفا نمیده اما درد رو قابل تحمل میکنه با شرایط امروزی ما هم غیر از امید و تلاش سلاح دیگه ای نداریم.گاهی تنها کاری که از دستمون برمیاد اینه که نه تعجب کنیم نه تفکر نه تصور و نه تحیر،فقط ایمان داشته باشیم که همه چیز همونطور که صلاح کار ما در اون هست پیش میره و ایمان داشته باشیم که چیزهای خوب به سراغ کسانی میرند که باور دارند و چیزهای بهتر به سراغ کسانی میرند که صبر میکنند و بهترین چیزها به سراغ کسانی میرند که تلاش میکنن و هیچ وقت تسلیم شرایط پیش اومده نمیشن |