قطاری به مقصد خدا - نسخهی قابل چاپ |
قطاری به مقصد خدا - Parva - 05 بهمن ۱۳۸۹ ۱۲:۲۶ ب.ظ
قطاری که به مقصد خدا می رفت ٬ لختی در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر رو به جهان کرد و گفت: مقصد ما خداست ٬ کیست که با ما سفر کند ؟ کیست که رنج و عشق توامان بخواهد ؟ کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن ؟ قرنها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدند . از جهان تا خدا هزار ایستگاه بود . در هر ایستگاه که قطار می ایستاد ٬ کسی کم می شد . قطار می گذشت و سبک می شد . زیرا سبکی قانون راه خداست . قطاری که به مقصد خدا می رفت ٬ به ایستگاه بهشت رسید . پیامبر گفت: اینجا بهشت است . مسافران بهشتی پیاده شوند . اما اینجا ایستگاه آخرین نیست . مسافرانی که پیاده شدند ٬ بهشتی شدند . اما اندکی ٬ باز هم ماندند ٬ قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند . آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد و گفت: دورود بر شما ٬ راز من همین بود . آن که مرا می خواهد ٬ در ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد . و آن هنگام که قطار به ایستگاه آخر رسید ٬ دیگر نه قطاری بود و نه مسافری . براستی اگر شما در قطار خدا سوار شدهاید دوست دارید در کدام ایستگاه پیاده شوید .? امیدورام اصلا به پیاده شدن فکر نکنید عرفان نظرآهاری ... |
قطاری به مقصد خدا - Parva - 02 آذر ۱۳۹۲ ۱۲:۵۶ ق.ظ
هر روز شیطان لعنتی خط های ذهن مرا اشغال می کند... هی با شماره های غلط زنگ می زند آن وقت من اشتباه می کنم و او با اشتباه های دلم حال می کند... دیروز یک فرشته به من گفت: تو.گوشی دل خود را بد گذاشتی آن وقت ها که خدا به تو می زد زنگ آخر چرا جواب ندادی چرا بر نداشتی؟ یادش بخیر آن روزها مکالمه با خورشید دفترچه های کوچک ذهنم را سرشار خاطره می کرد امروز پاره است آن سیم ها که دلم را تا آسمان مخابره می کرد... اما با من تماس بگیر خدایا حتی هزار بار وقتی که نیستم لطفا پیام خودت را روی پیام گیر دلم بگذار.................... |