![]() |
جک و طنز - نسخهی قابل چاپ صفحهها: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ ۴۲ ۴۳ ۴۴ ۴۵ ۴۶ ۴۷ ۴۸ ۴۹ ۵۰ ۵۱ ۵۲ ۵۳ ۵۴ ۵۵ ۵۶ ۵۷ ۵۸ ۵۹ ۶۰ ۶۱ ۶۲ ۶۳ ۶۴ ۶۵ ۶۶ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۷۰ ۷۱ ۷۲ ۷۳ ۷۴ ۷۵ ۷۶ ۷۷ ۷۸ ۷۹ ۸۰ ۸۱ ۸۲ ۸۳ ۸۴ ۸۵ ۸۶ ۸۷ ۸۸ ۸۹ ۹۰ ۹۱ ۹۲ ۹۳ ۹۴ ۹۵ ۹۶ ۹۷ ۹۸ ۹۹ ۱۰۰ ۱۰۱ ۱۰۲ ۱۰۳ ۱۰۴ ۱۰۵ ۱۰۶ ۱۰۷ ۱۰۸ ۱۰۹ ۱۱۰ ۱۱۱ ۱۱۲ ۱۱۳ ۱۱۴ ۱۱۵ ۱۱۶ ۱۱۷ ۱۱۸ ۱۱۹ ۱۲۰ ۱۲۱ ۱۲۲ ۱۲۳ ۱۲۴ ۱۲۵ ۱۲۶ ۱۲۷ ۱۲۸ ۱۲۹ ۱۳۰ ۱۳۱ ۱۳۲ ۱۳۳ ۱۳۴ ۱۳۵ |
RE: جک و طنز - summer_66 - 28 تیر ۱۳۹۰ ۱۲:۲۷ ب.ظ
یکی یه سکه میندازه هوا، شیر میاد فرار میکنه! ![]() |
RE: جک و طنز - summer_66 - 29 تیر ۱۳۹۰ ۱۰:۰۸ ق.ظ
یارو یه پلیس می کشه بعد زنگ میزنه ۱۱۰ میگه می بینم ۱۰۹ تا شدین...! ![]() |
جک و طنز - ملیکا - ۲۹ تیر ۱۳۹۰ ۱۱:۴۱ ق.ظ
بچهها جکها کم کم داره مخصوص زیر ۵ ساله میشه !! |
RE: جک و طنز - summer_66 - 29 تیر ۱۳۹۰ ۱۱:۵۸ ق.ظ
(۲۹ تیر ۱۳۹۰ ۱۱:۴۱ ق.ظ)ملیکا نوشته شده توسط: بچهها جکها کم کم داره مخصوص زیر ۵ ساله میشه !!خب شما یه جک بگید در حد فوق لیسانس! ![]() بذار ببین این یکی خوبه؟ البته در حد نهضت سواد آموزیه! ![]() تو یه روستایی نهضت سواد آموزی برپا میکنن بعد از مدتی یه عده از فارق التحصیلان ![]() ![]() |
RE: جک و طنز - summer_66 - 29 تیر ۱۳۹۰ ۰۲:۴۳ ب.ظ
یه نفر میمیره میره برزخ، بهش میگن: می خوای بری جهنم یا بهشت ؟ می بینه جهنم خیلی خوبه . درخت و نهر جاری و از این حرفا . میگه: میرم جهنم . تا پاشو میزاره آتیش میریزن رو سرش . میگه: چی شد ! میگن: آخه چند وقت بود کسی نمی اومد اینجا، رفته بود رو اسکرین سیور ! |
جک و طنز - موج - ۲۹ تیر ۱۳۹۰ ۰۶:۱۵ ب.ظ
من این رفتار رو اصلا نمیپسندم که وقتی فردی لطیفه ای تعریف میکنه بگیم تکراری بود یا چه بی مزه بود و .... به نظر من برای احترام به فرد مقابلمون هم میتونیم سکوت کنیم و یه لبخند بزنیم علاوه بر این که اینجا فضای عمومی هست و اون لطیفه ای که برای شما زیبا نباشه ممکنه به نظر یکی دیگه زیبا بیاد سپاس |
RE: جک و طنز - summer_66 - 29 تیر ۱۳۹۰ ۰۸:۰۲ ب.ظ
روزی شخصی به عیادت دوستش رفت و حال او را پرسید. او گفت: «تبم قطع شده ولی گردنم خیلی درد می کند.» شخص عیادت کننده با خونسردی گفت:« امیدواریم آن هم قطع شود.» ![]() |
RE: جک و طنز - ملیکا - ۳۰ تیر ۱۳۹۰ ۱۲:۴۴ ق.ظ
(۲۹ تیر ۱۳۹۰ ۰۶:۱۵ ب.ظ)موج نوشته شده توسط: من این رفتار رو اصلا نمیپسندم که وقتی فردی لطیفه ای تعریف میکنه بگیم تکراری بود یا چه بی مزه بود و .... ببخشیدد ولی یاد دکتر نیما افتادم ![]() اساسا... |
جک و طنز - Jabar-Asadi - 30 تیر ۱۳۹۰ ۱۲:۵۵ ق.ظ
(۲۹ تیر ۱۳۹۰ ۱۰:۰۸ ق.ظ)summer_66 نوشته شده توسط: یارو یه پلیس می کشه بعد زنگ میزنه ۱۱۰آخ مردم به خدا ....مرسی .... ![]() |
RE: جک و طنز - summer_66 - 30 تیر ۱۳۹۰ ۱۰:۰۵ ق.ظ
یه معلم سر کلاس علوم از دانش آموزش میپرسه:« با دیدن پای این حیوون، نام حیوون رو بگو.» دانش آموز هر چی به پایی که تو دست معلم بوده نگاه میکنه، نمیتونه جواب بده. معلم میگه: «بگو اسمت چیه تا برات یه صفر بذارم.» دانش آموز پاشو از کفش درمیاره و میگه: «خب، شما هم از روی پای من بگید اسمم چیه.» ![]() |
RE: جک و طنز - summer_66 - 30 تیر ۱۳۹۰ ۱۲:۳۸ ب.ظ
یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر...وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب. ![]() |
جک و طنز - مورتن - ۳۰ تیر ۱۳۹۰ ۰۳:۴۶ ب.ظ
یه روز یه بابایی یک تمساح رو قلاده میبنده میاره تو خیابون. بعد یکی تو خیابون میبینتش بهش میگه ای وای تمساح رو چرا آوردی تو خیابون؟ اون بابا میگه پس کجا باید ببرمش؟ بعد یارو میگه مرد حسابی باید ببریش باغ وحش. بعد میگه ا راست میگی، باشه. بعد دوباره فرداش با تمساح میاد تو خیابون. دوباره همون یاروم میبینتش بهش میگه: بازم که اوردیش اینو اینجا مگه نگفتم ببرش باغ وحش. اون بابا هم میگه دیروز بردمش باغ وحش امروز دارم میبرمش سینما!!!!! |
RE: جک و طنز - summer_66 - 30 تیر ۱۳۹۰ ۰۶:۳۷ ب.ظ
یه نفر میره بانک وام بگیره، ضامن نداشته منفجر میشه. ![]() |
جک و طنز - مورتن - ۳۰ تیر ۱۳۹۰ ۰۷:۵۶ ب.ظ
یه روز یه بابایی میره سوپرمارکت میگه خیلی عذر میخوام ازتون یه چیزی میخواستم. فروشنده میگه خواهش میکنم ما اینجا هرچی بخواین داریم و درخدمتتونیم. بعد یارو میگه من شرمندم خیلی ببخشید نمیدونم چجوری بگم. فروشنده باز میگه راحت باشید. اما هی بازم اون باب میگه خیلی باید منو ببخشید و ... خلاصه بعد از ۲ ساعت کش و قوس میگه با عرض معذرت یک لامپ میخواستم. فروشنده میگه خب لامچ که داریم بیا اینم لامپ. ۲ ساعتع داری عذر خواهی میکنی برای چی. بعد یارو میگه آخه میخوام این لامپ رو به wc خونمون وصل کنم. ![]() |
RE: جک و طنز - summer_66 - 30 تیر ۱۳۹۰ ۰۸:۲۴ ب.ظ
اولی: با عموت کجا میری؟ دومی: می برمش فروشگاه محلمون؛ چون نوشته «خرید برای عموم آزاد است!» |