توجهم به افرادی جلب شد که وقتی توی ارسال قبلیم ، از وطنمون تعریف کردم منفی دادن اونم نه ۱ی ۲ تا.
شاید دوست دارید منم بگم:
آره دوستان ما بد بختیم.
ایرانم شد کشور ما هیچی نیستیم.
این بدبختی ای که داخلشیم رو هیچ موجودی تا به حال تجربه نکرده.
آخه اینم شد زندگی ؟؟
بیاید همه با هم بریم سرمون رو بذاریم بمیریم، چون دیگه راهی واسه رهایی نداریم.
دارن میزنن تو سرمون دیگه خسته شدیم.
کاش یکی پا شه انقلاب کنه تا ما راحت شیم.
رژیم های قبلی کی اینطور بودن؟ مردم مثل شاه زندگی میکردن (من یادمه)
این اقتصاده داریم ؟
ما امریکا که انقدر به فکر راحتیمونه رو ول کردیم چسبیدیم به یه سری کشور بدرد نخور اینم شد زندگی آخه؟
خواهشا دوستانی که توی پستای قبلی منفی دادن فقط این چند خط آخر رو بخونن!!!
اما واقعیت چیزی میان حرفهای دشمنان و حرف های دولتی هاست، بیاید چشمامون رو باز کنیم.
دوست عزیز اینهایی که شما مثال زدی جزو ناهنجاریهای یک مملکت هست و ناهنجاریها هم مستقیما به عواملی که ذکر کردی ربط دارد. فقط همینو میتونم بگم. خب اینکه مسلمه دزدی و قتل بده و غلطه غلطه و یه بچه هم اینو میدونه .یه کشوری که دزدی و قتل در آن زیاده ، این نیست که مردمش دزد و قاتل هستند، باید ببینی حکومت چه آشی درست کرده که اینجور شده .
دوستان و عزیزان، شنیدید که می گن "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارید"؟ بهتره اگر دل پُری دارید (که حتماً هم دارید!) تو سایتی که برای چنین کارایی هستش این حرفارو بزنید نه اینجا. کی این بحث ها تو این سایت به نتیجه رسیده که این یکی بخواد برسه. بحث هارو ملایم تر کنید (بحث رو ببرید به سمت همه چی آرومه و من چقدر خوشبختم) تا صاحبش نیومده تاپیکو ببنده.
جالبه که همه چیز رو حکومت میدونید.
ما زیاد دیدیم که دوتا برادر که توی یه خونه زندگی کردن ، یکی خلاف کار میشه و یکی یه فرد به درد بخور، چرا همینطوری از رو احساس یه چیز میگی؟
(۱۱ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۰۸ ب.ظ)mfXpert نوشته شده توسط: همه چی آرومه و من چقدر خوشبختم
(۱۱ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۰۰ ب.ظ)javadem نوشته شده توسط: توجهم به افرادی جلب شد که وقتی توی ارسال قبلیم ، از وطنمون تعریف کردم منفی دادن اونم نه ۱ی ۲ تا.
شاید دوست دارید منم بگم:
آره دوستان ما بد بختیم.
ایرانم شد کشور ما هیچی نیستیم.
این بدبختی ای که داخلشیم رو هیچ موجودی تا به حال تجربه نکرده.
آخه اینم شد زندگی ؟؟
بیاید همه با هم بریم سرمون رو بذاریم بمیریم، چون دیگه راحی واسه رهایی نداریم.
دارن میزنن تو سرمون دیگه خسته شدیم.
کاش یکی پا شه انقلاب کنه تا ما راحت شیم.
رژیم های قبلی کی اینطور بودن؟ مردم مثل شاه زندگی میکردن (من یادمه)
این اقتصاده داریم ؟
ما امریکا که انقدر به فکر راحتیمونه رو ول کردیم چسبیدیم به یه سری کشور بدرد نخور اینم شد زندگی آخه؟
خواهشا دوستانی که توی پستای قبلی منفی دادن فقط این چند خط آخر رو بخونن!!!
اما واقعیت چیزی میان حرفهای دشمنان و حرف های دولتی هاست، بیاید چشمامون رو باز کنیم.
دوست من. با بی منطقی و سیاه وسفید دیدن نمیتونی از این بحث دست آورد داشته باشی. البته من موافق کسانی که منفی میدهند نیستم. نظر شما هم محترم است. اما
شما با شعار میهن پرستی (من فکر کنم دغدغه شما نظام باشه بیشتر تا میهن) میخواهی از یک سری واقعیات موحود فرار کنی. به عنوان مثال من اگه خونه ۴۰ متری اجاره ای دارم و بزور پول در میآرم که امرار معاش کنم خب وضعم همینه حالا بیام بگم نه کی گفته ؟ خیلی هم غنی هستم ، غصم اینه که چرا بهتر از این هم میتونم بشم نشدم.
مشکلاتی وجود دارد ریشه ای هم وجود دارد اما اینکه حتما باید آمریکا حمله کنه و از این حرفا اونا هم ناشی از سیاه و سفید دیدن هست. مشکل ساختاری اون هم در سطح کلان وجود داره و حالا اینکه چطور باید رفع بشه و یا ریشه کن بشه جای بحث جدا داره که این محیط نمیطلبه.
بچه ها بی خیال شیم بهتره به قولن حرف زیاده و اینجا جای مناسبش نیست و حتی جای مناسبش هم فایده نداره!
(۱۱ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۰۸ ب.ظ)mfXpert نوشته شده توسط: دوستان و عزیزان، شنیدید که می گن "هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارید"؟ بهتره اگر دل پُری دارید (که حتماً هم دارید!) تو سایتی که برای چنین کارایی هستش این حرفارو بزنید نه اینجا. کی این بحث ها تو این سایت به نتیجه رسیده که این یکی بخواد برسه. بحث هارو ملایم تر کنید (بحث رو ببرید به سمت همه چی آرومه و من چقدر خوشبختم) تا صاحبش نیومده تاپیکو ببنده.
مگه نیست؟ همه چیز آرومه آرومه . هیچ خبری نیست.
(۱۱ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۱۲ ب.ظ)smartII نوشته شده توسط: بچه ها بی خیال شیم بهتره به قولن حرف زیاده و اینجا جای مناسبش نیست و حتی جای مناسبش هم فایده نداره!
برروی چشم
حرف خودم رو نقض نکنم و ادامه بحث رو ندم اما چون دوستمون فرداد توضیح خواستن میگم
با توجه به پست مورد اشاره: اگر کشور ما صنعتی شده بود مطمئنا خیلی از مسائل اقتصادی که برای مردم ایجاد مشکل کرده رو نداشتیم از توروم و کیفیت ماشین تولید داخل گرفته تا اشتغال و....
شما به این جمله نوشته شده در پست اول دقت کنید:"به شرطی که در "نخستین گام" بپذیریم که بسیاری از مشکلات امروز جامعۀ ما نتیجۀ مستقیم و طبیعی رفتار خود ماست "
این یعنی همه مشکل مردم هستند در صورتی که واقعیت این نیست. کشور ما فاقد بستر برای پیشرفت هست. مثل اینکه بخوایی بری روی پراید ایربگ بذاری! پلاتفرم این ماشین جواب نمیده. عین جامعه ما که بجای اشتغال زایی و صنعتی شدن و به تبع اون صادرات و درامد زایی برای کشور بخوایی بروی ماهواره بفرستی فضا.
فکر کنم کاملا واضح هست که کشورهای صنعتی اقتصاد قوی دارند و مشکلات کمتر برای مردمشون و حتی نیازی به نوشتن توضیحات بالا هم نبود اما خوب سوال شده بود باید جواب داده میشد.
اشکال از من و شما نیست. بنظرم اشکال از سیستم اموزشی است که سالها درش درس میخونیم ولی نمیدونیم برای اینکه یه بحث به نتیجه منطقی برسه لازمه حدودش، فرضیاتش و نحوه استدلالش معلوم باشه.
اول بگم من هم مثل شما به خیلی از شرایط موجود در جامعه انتقاد دارم. بقول دوستمون از صدا و سیما که تو روز روشن سخنان رئیس جمهور مصر را تحریف کرد تا وضع اقتصادی مردم جامعه که هر روز دارم می بینم.
ولی یه سوال از شما دارم. من بجز اعتراض چه کار دیگه ای میتونم بکنم؟
اگه فردا صبح شما یه آشنای تپل تو یه سازمان دولتی پیدا کنید و یه پست خوب با شرایط مالی و موقعیت اجتماعی مناسب پیدا کنید (یه لحظه چشماتون را ببندید و تصور کنید) باز هم میایید بگید اوضاع بده!!! چند نفر به بد بودن اوضاع و جابجایی مدیران جامعه اگه تو اون شرایط قرار بگیرند معترض میشن؟
شما چقدر میتونید به ثروت جامعه کمک کنید ؟ فرض کنید این کشور نفت نداشت؟
پس حوزه اعتراض ما تا جایی هست که خودمون تو اون شرایط قرار نگرفتیم.
مثال دیگه ای بزنم . تو یه بازی فوتبال بیست هزار تا بلیط میفروشند ولی دو هزار نفر که بلیط دارند پشت درب میمونند. شده تا حالا اون ۱۸ هزار نفر که داخلند اعتراض کنند که چر اون دو هزار نفر بیرون موندند؟
مگه اونجا ظلم نیست؟
صحبت دوستمون avicenna همینه که بیایید اول خودمون را اصلاح کنیم جامعه هم اصلاح میشه .
نیاز نیست با چین و روسیه و امریکا خودمون را درست کنیم.
(۱۱ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۴۰ ب.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: اشکال از من و شما نیست. بنظرم اشکال از سیستم اموزشی است که سالها درش درس میخونیم ولی نمیدونیم برای اینکه یه بحث به نتیجه منطقی برسه لازمه حدودش، فرضیاتش و نحوه استدلالش معلوم باشه.
اول بگم من هم مثل شما به خیلی از شرایط موجود در جامعه انتقاد دارم. بقول دوستمون از صدا و سیما که تو روز روشن سخنان رئیس جمهور مصر را تحریف کرد تا وضع اقتصادی مردم جامعه که هر روز دارم می بینم.
ولی یه سوال از شما دارم. من بجز اعتراض چه کار دیگه ای میتونم بکنم؟
اگه فردا صبح شما یه آشنای تپل تو یه سازمان دولتی پیدا کنید و یه پست خوب با شرایط مالی و موقعیت اجتماعی مناسب پیدا کنید (یه لحظه چشماتون را ببندید و تصور کنید) باز هم میایید بگید اوضاع بده!!! چند نفر به بد بودن اوضاع و جابجایی مدیران جامعه اگه تو اون شرایط قرار بگیرند معترض میشن؟
شما چقدر میتونید به ثروت جامعه کمک کنید ؟ فرض کنید این کشور نفت نداشت؟
پس حوزه اعتراض ما تا جایی هست که خودمون تو اون شرایط قرار نگرفتیم.
مثال دیگه ای بزنم . تو یه بازی فوتبال بیست هزار تا بلیط میفروشند ولی دو هزار نفر که بلیط دارند پشت درب میمونند. شده تا حالا اون ۱۸ هزار نفر که داخلند اعتراض کنند که چر اون دو هزار نفر بیرون موندند؟
مگه اونجا ظلم نیست؟
صحبت دوستمون avicenna همینه که بیایید اول خودمون را اصلاح کنیم جامعه هم اصلاح میشه .
نیاز نیست با چین و روسیه و امریکا خودمون را درست کنیم.
این که عالیه بتونیم خودمون یه کاری کنیم که بدون نیاز به دیگران کشور پیشرفته ای داشته باشیم. اما با توجه به وضع کنونی دنیا و پیشرفت علم نا ممکنه! اون زمانی که ژاپن شروع به صنعتی شدن کرد در ابتدا فقط مونتاژ کننده محصولات غربی بود یا کره جنوبی هم همینطور ولی همت کردن و از مونتاژ به طراحی رسیدن ولی با کمک دیگران. اگر شما مثال نقضی دارید که به تنهایی یه کشور تونسته صنعتی بشه و به گروه کشورها پیشرفته برسه برای من هم بگید. الان ۱۰۰ سال پیش نیست که بخواییم مثل اروپا خودمون انقلاب صنعتی کنیم. الان بحث دهکده جهانی هست نمیشه حصار کشید و استین بالا زد. بله باید همت کنیم مثل ژاپنی ها که مفید روزی ۸ ساعت کار می کنند اما بستر پیشرفت رو هم دارن. طوری که تویوتا در امریکا بیش از جنرال موتور فروش میکنه این همت مردم کشور ژاپن بوده اما بسترش هم بوده.
همه با مبادله با کشور های پیشرفته موافقن اما فکر نمیکنم کسی با این موافق باشه که ما کشورمون رو بسپاریم دست کشورای دیگه؟ ما زمان شاه از امکانات روز دنیا استفاده میکردیم اما وابسته بودیم و بعد چی شد؟ انقلاب شد و ایران هیچی نداشت یعنی نخواستن که داشته باشه ، چون وابسته بود.
بله اگه واقعا سعی بشه استفاده کرد اما وابسته نبود خیلی خوبه.
اما شما خودت رو بذار جای یه سرمایه دار ایرانی. سرمایه زیادی داری حالا میخوای یه شرکت بزنی که آیا بگیره آیا نگیره. خوب این ریسک رو نمیکنی و میای دلالی همون جنس رو میکنی وارد میکنی و سود و به جیب میزنی بی هیچ دردسری!!!
اکثر ایرانی های سرمایه دار این روش رو پیشه میکنن. پس بهتره که جلوی این واردات گرفته بشه و در حد معقول خود دولت این کار رو انجام بده. و سرمایه دارا مجبور شن که اون شرکت یا کارخونه رو تاسیس کنن، که وابستگی کمتر شه.
(۱۱ شهریور ۱۳۹۱ ۱۲:۴۸ ب.ظ)smartII نوشته شده توسط: این که عالیه بتونیم خودمون یه کاری کنیم که بدون نیاز به دیگران کشور پیشرفته ای داشته باشیم. اما با توجه به وضع کنونی دنیا و پیشرفت علم نا ممکنه! اون زمانی که ژاپن شروع به صنعتی شدن کرد در ابتدا فقط مونتاژ کننده محصولات غربی بود یا کره جنوبی هم همینطور ولی همت کردن و از مونتاژ به طراحی رسیدن ولی با کمک دیگران. اگر شما مثال نقضی دارید که به تنهایی یه کشور تونسته صنعتی بشه و به گروه کشورها پیشرفته برسه برای من هم بگید. الان ۱۰۰ سال پیش نیست که بخواییم مثل اروپا خودمون انقلاب صنعتی کنیم. الان بحث دهکده جهانی هست نمیشه حصار کشید و استین بالا زد. بله باید همت کنیم مثل ژاپنی ها که مفید روزی ۸ ساعت کار می کنند اما بستر پیشرفت رو هم دارن. طوری که تویوتا در امریکا بیش از جنرال موتور فروش میکنه این همت مردم کشور ژاپن بوده اما بسترش هم بوده.نمیشه بدون نیاز به دیگران کشور پیشرفته ای داشته باشیم. ولی در اخلاق لازم نیست الگو بگیریم.
ببینید اگه شما میشنوید من در گیرش هستم. وقتی با یه تغییر شرایط سیاسی یه شرکت چینی بقول معروف ناز میکنه در فروش یه چیز ساده یعنی اینکه من باید نیازم را ازش تامین کنم ولی این نیاز نباید دائمی باشه.
اگه مملکت ما صنعتی نیست بخاطر خیلی از دلایل هست.
یکی از اون دلایل هم من و شما هستیم.
ایا شما حاضری بجای اینکه دنبال ادامه تحصیل برید و بجای اینکه بعد از چند سال کنکور و ادامه تحصیل و .... در دانشگاه پیام نور دارغوز آباد سفلی استخدام بشید یا چمدان ببندید و برم اون سر دنیا ، بیایید بگید بذار من ببینم میتونم با این سوادم یه شغل صنعتی خیلی کوچک ایجاد کنم.میدونم که سخته . اینجا امریکا نیست که کسی بیل گیتس بشه ولی غیر ممکن هم نیست.
مهم اینه که بدونیم یکی از دلایل مشکلات خود من هستم که خودم را نمی بینم.
تا وقتی دعوا سر پول بی زبان نفته که میشه راحت استخراج کرد و فروخت مطمئن باشید افرادی هم هستند که این را بالا بکشند.
میشه یه تکه شیرینی مربایی را بذارید تو هوای آزاد و مگس و حشرات سراغش نیایند؟حالا شما پنجاه سال دیگه هم اعتراض کن.
مهم اینه که مغزهای این مملکت بجای اینکه فرار کنند یا برای تامین نیازهای زندگی بله قربان گو بشن، بتونند در مواقع لازم حرفشون را بزنند و بقول شما اقتصاد غیر نفتی میتونه این قدرت را بهشون بده که بتونند در معادلات نه بعنوان یه متغیر وابسته بلکه بعنوان کسی که اقتصاد را در دست داره حرف بزنند.یعنی تولید ثروت کنند تا هم جامعه را نجات بدند هم خودشون را.
شرایط رقابت سخته وقتی سنگ پا هم اجازه واردات داره ولی قشر تحصیلکرده باید این جامعه را نجات بدن. ولی الآن قشر تحصیلکرده ما همچین تصمیمی ندارند.
کم نیستند مدیران بی تجربه ای که کلی آدم تحصیلکرده زیر دستشون تو سیستم دولتی کار میکنند و هیچ اعتراضی نمیکنند. این سیستم را نمیشه درست کرد. باید یه سیستم درست کنارش بوجود بیاد .سخته ولی ممکنه.
نباید یادمون بره ما همون مردمی هستیم که سال ۵۷ و دوران جنگ خیلی از هم راضیو خوشحال و همدل بودیم و واسه هم جون هم میدادیم، پس به نظر من مشکلات فعلیه مردم ما که مارو به اینجا رسونده همون مشکلات اقتصادیه چون برای زنده موندن باید سره هم دیگرو کلاه بزاریم