(۱۹ شهریور ۱۳۹۰ ۰۵:۴۷ ق.ظ)ronaldo نوشته شده توسط: مرکز مشاوره ازدواج مانشت راه اندازی شد .( با مدیریت فرداد و آفاق )اى کسانى که ایمان آورده اید! مبادا قومى قوم دیگر را مسخره کند، شاید مسخره شدگان بهتر از مسخره کنندگان باشند و زنان، زنان را مسخره نکنند، شاید آنان بهتر از اینان باشند و در میان خودتان عیبجویى نکنید و یکدیگر را با لقب هاى بد نخوانید. (زیرا) فسق بعد از ایمان، بد رسمى است، (مسخره وعیبجویى و بدنام بردن دیگران، خروج از مَدار ایمان و فسق است که سزاوار شما نیست )و هر کس (از این اعمال )توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند.
آیه ۱۱ حجرات
راستش منم همین مشکلات رو دارم...
نمیدونم چه کاری درست تره
اکثر همکارام میگن‌ی عالمه مشکلات با ازدواج پیش میاد و با بچه دار شدن که کلا باید قید همه چی رو زد
اما یکی از همکارام ۴۰ سالشه و ارشد میخونه‌ی دختر ۱۳-۱۴ ساله هم داره و تازه میره شیراز و بر میگرده(آزاد میخونه)
خیلی سوالا‌ها پیش اومده واسه من مثلا اینکه با شاغل بودن چطوری میشه زمان بندی درستی داشت که به همه کار‌ها رسید و خیلی چطور و چگونه های دیگه....نمیدونم بشینم از مهر شروع کنم به خوندن یا نه....
(۱۹ شهریور ۱۳۹۰ ۰۵:۴۷ ق.ظ)ronaldo نوشته شده توسط: مرکز مشاوره ازدواج مانشت راه اندازی شد .( با مدیریت فرداد و آفاق )عجله نکن رونالدو جان. نوبت شما هم میشه. اگه سال دیگه قبول بشی میتونی بیای مشاوره بگیری.
(۱۹ شهریور ۱۳۹۰ ۱۱:۳۹ ق.ظ)هاتف نوشته شده توسط: [ممنون از آیه ای که آوردید . ولی تصور من اینه که پست رونالدو یک شوخی معمولی بود و قصد خاصی از اون نبود (فقط محض مزاح)
اى کسانى که ایمان آورده اید! مبادا قومى قوم دیگر را مسخره کند، شاید مسخره شدگان بهتر از مسخره کنندگان باشند و زنان، زنان را مسخره نکنند، شاید آنان بهتر از اینان باشند و در میان خودتان عیبجویى نکنید و یکدیگر را با لقب هاى بد نخوانید. (زیرا) فسق بعد از ایمان، بد رسمى است، (مسخره وعیبجویى و بدنام بردن دیگران، خروج از مَدار ایمان و فسق است که سزاوار شما نیست )و هر کس (از این اعمال )توبه نکند، پس آنان همان ستمگرانند.
آیه ۱۱ حجرات
هاتف جان، آقا فرداد درست میگن، من فقط و فقط قصدم شوخی بود، منظور دیگه ای نداشتم .
داداش فرداد شما بزرگتری، اول شما بعد ما کوچیکترا .
(۱۸ شهریور ۱۳۹۰ ۰۹:۴۴ ب.ظ)موج نوشته شده توسط: آقا خواستم ارشد قبول شم برم خواستگاری نشدآقای موج اونجوری که من شما رو دیدم که همش سربازی براتون غصه بوده و اون رو مانع برنامه ریزیهاتون می دیدید فکر نمیکردم به این سادگی‌ها بی خیال ازدواج بشید.
یه سال دیگه باید صبر کنم قول میدم به محض قبولی ارشد اقدام کنم فرداد جان
تاهمینجا هم کلی کار انجام دادید از من میشنوید همین غیر انتفاعی رو ادامه بدید.امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید_______________________________________________
اما این جور جوونهایی که خیلی دوست دارن ازدواج کنن به نظر من هرچه زودتر اقدام کنن بهتره چون ممکنه چند سال بگذره و دیگه اون انگیزه رو نداشته باشن.واین علاقه ممکنه تبدیل به عدم علاقه بشه.
آدم هرچی سنش کمتر باشه جسارت بیشتری داره و مشکلات براش مهم نیست(چیزی متوجه نمیشه)ولی سنش که بالاتر میره محتاط‌تر میشه (وعاقل تر)و مشکل پسند تر
(۱۸ شهریور ۱۳۹۰ ۰۹:۱۰ ب.ظ)nanoc نوشته شده توسط: کیس مورد نظر مشخصهاگر کیس مناسبه پس اصلا صبر نکنید.خدا خودش وسیله سازه
جرات خواستگاری رفتن پیدا نکردم تکلیفمو هنوز با خودم روشن نکردم که آینده ای دارم و به درسم که لطمه ای ...
کیس مورد نظر ۶ ماه دیگه لیسانس میگیره.
خیلی هم عجله ای برای ازدواج نداشتم چون کیسه خیلی مناسبه ............
میشه صبر هم کرد اما میترسم کیس بپره !
مورد مهم(شاید برای شما که کم سن و سال هستید)نظر خانواده است.کافیه اونا هم موافقتون باشن دیگه مشکلی نیست.چون در این صورت شما رو همراهی میکنن و دستتون رو میگیرن.اصل مطلب مناسب بودنه طرف مقابله
(۱۹ شهریور ۱۳۹۰ ۰۲:۲۳ ب.ظ)ronaldo نوشته شده توسط: هاتف جان، آقا فرداد درست میگن، من فقط و فقط قصدم شوخی بود، منظور دیگه ای نداشتم .خوب من به نظرم اینطور اومد، انشاالله که شوخی هاتون کسی رو ناراحت نکنه رونالدو جان
داداش فرداد شما بزرگتری، اول شما بعد ما کوچیکترا .
آقا فرداد که یه دوره اجباری جنبه گذاری رو توی مانشت پاس کردن: -p من شاهدم
بنظر من ازدواج خیلی خیلی مهمتر از درس و... هست ولی کو دختر خوب ؟ لاقال من که تو دور و اطرافم نمیبینم.
نجیب - خوش اخلاق - با وفا - دنبال معنویات باشه تا مادیات اگه پیدا شد ما رو هم خبر کنید .
(۱۹ شهریور ۱۳۹۰ ۰۳:۲۴ ب.ظ)hossein63 نوشته شده توسط: بنظر من ازدواج خیلی خیلی مهمتر از درس و... هست ولی کو دختر خوب ؟ لاقال من که تو دور و اطرافم نمیبینم.دنبال ۱۰۰ نباش رفیق
نجیب - خوش اخلاق - با وفا - دنبال معنویات باشه تا مادیات اگه پیدا شد ما رو هم خبر کنید .
nobody is perfect
اینجوری فکر کنی موهات مثل دندونات سفید میشه.
اصلا مگه شما همه چیزو با هم دارید که دنبال همچین آدمی می گردید؟
دوستای گرام این بحث دو پست آخر رو ادامه ندید خواهشا" ،ممنون.
(۱۹ شهریور ۱۳۹۰ ۰۳:۳۷ ب.ظ)br2011 نوشته شده توسط: دوستای گرام این بحث دو پست آخر رو ادامه ندید خواهشا" ،ممنون.
به روی چشم رفیق . ولی حقیقت تلخه که به ما رای منفی دادند ولی اگر سرت هم بره باید حقیقت رو بگی!
مم دیگه تو این بحث شرکت نمی کنم فقط آخرین کلام:
زن خوب فرمانبر پارسا کند مرد درویش را پادشاه
فکر کنم باید خودتان تصمیم گیری کنید. من مردی را می شناختم که فرزند بزرگش دبیرستانی بود و خودش درس می خواند. تازه آن هم دکتری! و دو سالی میشه که درسش تمام شد و از لحاظ مادی هم زندگیش رشد خوبی کرد(نتیجه پشتکار و زحماتش را گرفت). یادم نمیره یک شب رفته بودم خانه اش دیدم یک گوشه نشسته داره درس می خونه. از طرفی هم دوستی دارم که کارشناسی گرفت و رفت عقد کرد. حالا هم میره سربازی و از آنطرف میاد میره آزانس. اصلا به نظرم به فکر ارشد هم نباشه. چون دیگه وقتش را نداره.
ممکن هست شخصی درس بخواند واسه اینکه موقعیت اجتماعی و شغلی خوبی پیدا کند. یکی هم ممکن هست علاوه بر اینها علاقه هم داشته باشد. ولی به نظرم آدمی جزو هر گروه هم که ازدواج یکی از جنبه های مهم زندگیش هست و باید در زمان مناسب، با شرایط مناسب و شخص مناسب باشه.
شرایط مناسب منظورم وضعیت مالی مناسب نیست. شرایط مناسب می توانه تفاهم فکری بین دو طرف، هدف مشترک، رشد اجتماعی و عقلی و ... باشه. ممکن هست فردی ازدواج کند و برای فراهم کردن شرایط بهتر زندگی برای کسانی که حالا جزئی از او هستند و در مقابلشان مسئولیت داره سختی بیشتری را تحمل کند و بیشتر از حالت عادی هم این تلاش را انجام بده. همانند مثال اولی که ذکر کردم.
به هر حال ازدواج با خودش یکسری مسئولیت‌ها را ایجاد می کند و ممکن هست یکسری محدودیت‌ها هم را با خودش به همراه داشته باشه (همانطوری که یکسری مزایا و ویژگی‌ها را به دنبال خواهد داشت) ولی هیچ وقت مانع نیست بلکه به نظر من می تواند سکوی پرش باشد. به شرطی که آدمش آدم باشه.
اهداف انسانها، شرایطشان، توانایی ها، امکانات، موقعیت هاشون و ... با هم متفاوت هست و به نظر من بهترین تصمیم گیرنده خودتان و بهترین راهنما اطذافینتان می توانند باشند، کسانی که کاملا با شما و شرایطتان آشنا باشند.
ببخشید خیلی طولانی شد هرچند من هنوز هم خیلی حرف واسه گفتن داشتم
(۱۹ شهریور ۱۳۹۰ ۰۲:۳۸ ب.ظ)fatima1537 نوشته شده توسط:موج نوشته شده توسط: یه سال دیگه باید صبر کنم قول میدم به محض قبولی ارشد اقدام کنم فرداد جانآقای موج اونجوری که من شما رو دیدم که همش سربازی براتون غصه بوده و اون رو مانع برنامه ریزیهاتون می دیدید فکر نمیکردم به این سادگی‌ها بی خیال ازدواج بشید.
_______________________________________________
اما این جور جوونهایی که خیلی دوست دارن ازدواج کنن به نظر من هرچه زودتر اقدام کنن بهتره چون ممکنه چند سال بگذره و دیگه اون انگیزه رو نداشته باشن.واین علاقه ممکنه تبدیل به عدم علاقه بشه.
آدم هرچی سنش کمتر باشه جسارت بیشتری داره و مشکلات براش مهم نیست(چیزی متوجه نمیشه)ولی سنش که بالاتر میره محتاط‌تر میشه (وعاقل تر)و مشکل پسند تر
آههههههههههههههههه
بچه‌ها صحبت از کیس مناسب شد . من قبلنا یه کیس فراسو داشتم Power ش سوخت مادربورد و ایناشم کلا نابود شد .... اینو گفتم که از دست دادن یه کیس خوب واقعا آدم رو ناراحت می کنه !!!!(شوخی
)
ای بابا مگه من چی گفتم که اینهم منفی دادین
من میگم ازدواج از ارشد خیلی مهمتره . یه ازدواج سالم با یه دختر خوب زندگی رو عوض میکنه !
ولی دختر خوب در تعریف من یعنی دختری که از زندگی حضرت فاطمه (س) الگو برداری کرده باشه !
البته مسلما هست ولی تا حالا سر راه من قرار نگرفته! انشالله یکی از اون خوبهاش هم نصیب ما میشه !
حالا دوست دارید منفی بدید تازه حال هم میده