زمان کنونی: ۱۰ فروردین ۱۴۰۳, ۰۲:۳۶ ب.ظ مهمان گرامی به انجمن مانشت خوش آمدید. برای استفاده از تمامی امکانات انجمن می‌توانید عضو شوید.
گزینه‌های شما (ورودثبت نام)

The BesT
(بعد از فتح مانشت داره دماوند رو هم فتح می کنه)
بعد از فتح مانشت داره دماوند رو هم فتح می کنه
*****

میزان هدیه: ۵۰۰۰ تومان
تاریخ ثبت نام: ۱۲ اسفند ۱۳۹۰
تاریخ تولد: مخفی
زمان محلی: ۲۹ March 2024 , 02:36 PM
وضعیت: آفلاین

مقبولیت: ۹۵/۴+
۳۰۶
۱۸

اطلاعات انجمن The BesT
تاریخ عضویت: ۱۲ اسفند ۱۳۹۰
آخرین بازدید: ۰۴ آبان ۱۴۰۲ ۰۱:۳۸ ق.ظ
کل ارسال‌ها: ۱,۳۴۰ (۰/۳ ارسال در روز | ۰/۳۶ درصد از کل ارسال‌ها)
(یافتن تمامی موضوع‌هایافتن تمامی ارسال‌ها - )
مدت زمان آنلاین بودن: ۱ ماه, ۵ روز, ۲۱ ساعت, ۸ دقیقه, ۱۹ ثانیه
اعتبار: ۴۸ [جزییات]

اطلاعات تماسِ The BesT
وب‌ سایت:
پیام خصوصی: ارسال یک پیام خصوصی به The BesT.
شماره‌ی ICQ:
شناسه‌ی AIM:
شناسه‌ی Yahoo:
شناسه‌ی MSN:
اطلاعات اضافی درباره‌ی The BesT
جنسیت: خانم
مکان زندگی شما:
رتبه کنکور ارشد؟:
دانشگاه کارشناسی:
وضعیت: فارغ التحصیل کارشناسی ارشد
دانشگاه کارشناسی ارشد: اصفهان
دانشگاه دکتری:
گرایش: معماری کامپیوتر
لینک مصاحبه با مانشت:


نظرهای کاربران
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۲:۱۴ ب.ظ)
I need your help

Would you mind to help me

Would you please help me

یا به جای so I downloaded your paper.....

I come across with your I treating article entitled ....

Would you please tell me
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۱:۰۷ ق.ظ)
برای رایتینگ و تصحیح آن:


مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۱:۰۶ ق.ظ)
پدرم هرگز ما را نزد و همواره تنبیهات خلاقانه‌ای در کف داشت.
مثلاً اگر فحش بد می‌دادیم، باید می‌رفتیم و دهان‌مان را سه بار زیر شیر آشپزخانه می‌شستیم و اگر فحش خوب می‌دادیم، یک بار.
من روزهای پرفحش کودکی‌ام را یادم است که هر چند دقیقه یک بار بالای روشویی مستراح ایستاده‌ام و دارم آب می‌گردانم توی دهانم.

هم‌زمان، نبردهای مرگباری را هم یادم است که بین خواهران و برادرانم به راه می‌افتاد و میادینی که کم از رینگ خونین نداشت. تنبیه پدرم در این مورد، بستن طرفین دعوا به همدیگر بود. البته سفت نمی‌بست اما شل هم نمی‌بست. طنابِ زردی داشت که از بالای کمد می‌آورد و دو طرف متنفر از هم را به هم می‌بست.
زجر این تنبیه به این صورت است که شما حالاتی از آزار روانی تدریجی را مدام تجربه می‌کنید چون طناب‌پیچ شده‌اید دقیقا به کسی که چند ثانیه پیش با او کتک‌کاری کرده‌اید.

یک بار هم که در خانه فوتبال بازی می‌کردم و پنجره را با ضربه‌ای کات‌دار، خاکشیر کردم، پدرم چیزی نگفت. نگاهش کردم که آرام و با طمأنینه قندشکن را از داخل کابینت آشپزخانه برمی‌دارد و می‌رود به اتاق.
داخل پذیرایی ایستادم و چند دقیقه بعد صدای ضربه‌هایی را شنیدم که از اتاق می‌آمد.
آهسته سمت اتاق رفتم و پدرم را دیدم که مشغول شکستن قلّک‌م است. اسکناس‌های قلّکی را که یک سال برای جمع آوری پول‌هایش دندان روی جگر گذاشته بودم، می‌شمرد.
وقتی آن‌ها را گرفته بود و دسته می‌کرد، پوزخند به لب داشت. فردا هم شیشه‌بُر آورد و همان پول‌ها را هزینه‌ی ساخت و ساز شیشه‌ی پنجره کرد.
تنبیه والدینِ دیگر در چنین مواردی، سیلی و چَک‌های افسری بود اما پدرم در مقابل این سنّت ایستاد و دست به ابداعات بدیع زد.
خاطرم هست در ایام سیزده یا چهارده سالگی یک باری که کیف پولش را گذاشته بود روی طاقچه، دستم لغزید و دویست تومانی کش رفتم.
اما فردای آن روز در کمال ناباوری دیدم که برخی وسائل کیف مدرسه‌ام نیست.
پدرم در اقدامی مشابه، از غفلتم استفاده کرده بود و دقیقا مثل خودم به اموالم دست‌بُرد زده بود.
البته تمام این‌ها به خاطر هیبتی بود که در آن سال‌ها از «بزرگ تر» در ذهن مان می‌ساختند و به خاطر احترامی که ناخواسته در چشم‌مان داشتند.
در عوض، دیروز وقتی به بچه‌ام گوشزد کردم نباید دوستان مدرسه‌اش را به القاب «عوضی " و "خل و چل " بخواند، چیزی نگفت.
سرش توی تَبلِت بود و مشغول بازی‌های خونبار. با لحن محکم‌تری گفتم: «هیچ خوشم نمیاد پسرم از این حرف ها بزنه!» اما دیدم همان القاب را دارد حواله می‌دهد به یکی از شخصیت‌های بازی. باخته بود و از دست آدمکش‌های رایانه دمغ بود.
رفتم بالای سرش ایستادم و گفتم: «اگه یه بار دیگه حرف زشت بزنی، باید بری دهنت رو آب بکشی!» سرش را از روی تبلت بلند کرد و با تعجب گفت: «هان؟!»
نگاهم می‌کرد.
حرفم را دوباره تکرار کردم و دیدمش که تبلت را رها کرده روی مبل. روی پا می‌زد و بلند بلند قهقهه می‌زد.
در نفس نفس زدن‌های بین خنده‌هایش گفت:
«یعنی این حرفت صد تا لایک داشت بابا!»
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۶ ق.ظ)

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

لینک آناستازیا ببینم
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۵ ق.ظ)
رسیدن به تو راهی سخت داشت
داشتنت بسی دشوار
نبودنت را تاب ندارم
زندگی با تو عین نیاز است، علت دارد...
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۴ ق.ظ)
کاش می دانستی
یک زن از لحظه ای که "دوستت دارم" می گوید
از لحظه ای که بوسیده میشود
از لحظه ای که به آغوش کشیده میشود،
دیگر خودش نیست
می شود تو
میشود با هم بودن...
آن لحظه که ترکش می کنی
دو نیم اش می کنی
و یک نیمه اش را با خود می بری!
نگو زمان همه چیز را حل می کند
که زمان، تنها، کند می کند
جستجوی او را برای یافتن نیمه دیگرش
نگو فراموش کن
که او یک چشمش همیشه
باقی می ماند به نیمه رفته دیگرش...
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۴ ق.ظ)
عشق آدم را دلیر میکنه ، ولى بنا نیست واسه پیش بردن رویاهات الزاما همیشه یک عشق تو زندگیت باشه !
رویا داشتن هم خوبه،
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۱ ق.ظ)
طرز فکر و نوع برخورد هر آدمی در طول یک رابطه با هم فرق می کند
بعضی ها معتقدند باید بی نهایت محبت کرد …
عشق ورزید …
دوست داشت و دوست داشته شد …
اما عده ای دیگر محافظه کارند …
با احتیاط رفتار می کنند و با حساب و کتاب عشق می ورزند!
بعضی ها می گویند که محبت زیاد در یک رابطه پایبندی می آورد
و عده ای دیگر فکر می کنند مهربانی زیاد آدم ها را دلزده می کند…
و این بستگی به تجربه هر کسی از عشق دارد…
اما در واقع هیچ انسانی در دنیا نیست که از محبت بدش بیاید و از دوست داشته شدن ناراحت شود
ولی میزان وفاداری هر آدمی بستگی به منطقش دارد ، به ظرفیت و البته به
مقدار لیاقتش!!!
پس نباید همه آدمها را به یک چشم دید و قضاوت کرد ، اگر در یک رابطه از کسی
بی مهری دیده اید
برای همیشه خودتان را از لذت عشق ورزیدن محروم نکنید!
شما خودتان باشید ، و از محبت کردن نترسید …
و مطمئن باشید " اویی که باید "
می ماند …!!!
 The BesT (28 بهمن ۱۳۹۶ در ۱۰:۵۰ ق.ظ)
"میخواهم همین امشب قَدرَت را بدانم"
شاید شبى برسد که هر کداممان،
کنارِ کسى باشیم که از سرِ اجبار،
محکوم به دوست داشتنش هستیم...
 The BesT (24 دى ۱۳۹۶ در ۱۲:۵۹ ق.ظ)
بساط زرنگی‌هایتان را اطراف آدم‌های ساده و مهربان پهن نکنید، انصاف نیست!
کاش آدم‌هایی که انتخاب کرده‌اند خوب باشند را پشیمان نکنید...
دنیایمان به اندازهٔ کافی آدمِ زرنگ دارد...
دست از سرِ این نسلِ اصیلِ رو به انقراض بردارید!
باورکنید حتی کوچک‌ترین ضربه به این جور آدم‌ها تاوان دارد...
یادم می‌آید مادرم همیشه می‌گفت ''خدا بدجور پشت آدم‌های ساده ایستاده''
حواس‌تان باشد...
مبادا خدا را عصبانی کنید, که چوب خدا صدا ندارد...!
 The BesT (19 دى ۱۳۹۶ در ۰۲:۲۳ ق.ظ)

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.



مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.



مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
 The BesT (16 دى ۱۳۹۶ در ۰۱:۴۱ ق.ظ)
اینم برا لینوکس

=======

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

===========================================
پیش زمینه ای برای ورود به لینوکس :
زندگی نامه و کتابی برای ورود به بحث :

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

مصاحبه با تولید کننده ویدئو ها :

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---------------
نصب اوبونتو در ماشین مجازی VMvare :

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

------------
ویدئو های لازم :{دقت شود که ابتدا کل فایل های زیپ برداشته میشود سپس همه را با هم از حالت زیپ خارج میکنید}

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

--------
دانلود انواع توزیع ها لینوکس/اوبونتو :

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

----------
آموزش هایی برای نصب و کار در میحیط لینوکس اوبونتو :

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

======
یادگیری تعاملی لینوکس :

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.


(آموزش لینوکس-نقل سخن از آقای saman.bei)
 The BesT (16 دى ۱۳۹۶ در ۰۱:۴۱ ق.ظ)

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.

---------

مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمی‌باشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.



آموزش پایتون-نقل سخن از آقای saman.bei
 The BesT (16 دى ۱۳۹۶ در ۰۱:۳۹ ق.ظ)
"یک دفتر" و "یک پرسش" و "یک پاسخ" و "یک نه"
من شاعر نفرین شدهٔ چارمحالم...
 The BesT (14 دى ۱۳۹۶ در ۱۰:۳۹ ب.ظ)
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
(تو استعاره از فرودگاه امام خمینی (ره) است.)
 The BesT (14 دى ۱۳۹۶ در ۱۲:۵۲ ب.ظ)
کتاب "مانند یک قهرمان فکر کنید " اثر دونالد ترامپ بسیار کتاب عالی هست.پیشنهاد میکنم خوانده شود.
 The BesT (29 آذر ۱۳۹۶ در ۰۱:۱۲ ق.ظ)
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه‌کار کرده است
 The BesT (28 آذر ۱۳۹۶ در ۱۲:۵۰ ق.ظ)
ساقیا امشب صدایت با صدایم ساز نیست
یا که من بسیار مستم یاکه سازت ساز نیست

#بافقی
 The BesT (12 آذر ۱۳۹۶ در ۰۸:۱۷ ب.ظ)
زیبایی همیشه خوب نیست ولی خوبی همیشه زیباست.
 The BesT (09 آذر ۱۳۹۶ در ۱۱:۱۸ ب.ظ)
از رابطه هایی که انتظار کشیدن رو براتون دردناک می کنه بترسید.
قلبتون تا یه جایی توانِ تپیدن داره و مطمئن باشید کسی که شمارو منتظر می ذاره نه تنها برای بدست آوردنتون تلاشی نکرده برای نگه داشتنتون هم تلاشی نمی کنه.
از آدمایی که انتظار کشیدنِ شما رو درک نمی کنن دوری کنید ،
این آدما شما و احساساتتون رو متلاشی می کنن.

You can't send a comment to this user because your usergroup can't send comments.

Can I see some ID?

به خاطر سپاری رمز Cancel

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. رمزت رو فراموش کردی؟ اینجا به یادت میاریم! close

رمزت رو فراموش کردی؟

Feeling left out?


نگران نباش، فقط روی این لینک برای ثبت نام کلیک کن. close