07 تير 1391, 11:17 ب.ظ
احساس کردم که خیلی از مطالبی رو که ممکنه به کمک داوطلبای آزمون ۹۲ کنکور علوم کامپیوتر بیاد رو به صورت کامل نتونستم در قسمت مصاحبه در اختیارتون قرار بدم . لذا تصمیم گرفتم با راه اندازی این بخش و به صورت اختصاصی توی این تاپیک ، هر چند روز یکبار مطالبی رو که از دوران درس خوندنم برای کنکور به خاطر میارم و میتونه برای شما مفید باشه رو اینجا قرار بدم.
مطالب این بخش به درد تمامی کنکوریها میخوره ولیکن به خاطر عِرقی که به علوم کامپیوتر دارم روی صحبتم با بچههای علومه.
سعی میکنم مطالب به صورت مختصر و مفید باشن که حوصله خوندنش رو داشته باشید.
تمامی به روز رسانیها در پست شماره ۱ (همین پست) اضافه خواهد شد.
از اینکه مطالب این بخش زیاده یا در آینده خیلی زیاد خواهد شد معذرت میخوام . ولی اعتقادم اینه که کلیات رو همه میدونن ! مهم جزییاته.
لینک کارنامه :
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
لینک مصاحبه :
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
*امکان داره بسیاری از حرفایی که اینجا گفته میشه با مطالب داخل مصاحبه یکسان باشه .
موفق باشید .
مطالب این بخش به درد تمامی کنکوریها میخوره ولیکن به خاطر عِرقی که به علوم کامپیوتر دارم روی صحبتم با بچههای علومه.
سعی میکنم مطالب به صورت مختصر و مفید باشن که حوصله خوندنش رو داشته باشید.
تمامی به روز رسانیها در پست شماره ۱ (همین پست) اضافه خواهد شد.
از اینکه مطالب این بخش زیاده یا در آینده خیلی زیاد خواهد شد معذرت میخوام . ولی اعتقادم اینه که کلیات رو همه میدونن ! مهم جزییاته.
لینک کارنامه :
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
لینک مصاحبه :
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
*امکان داره بسیاری از حرفایی که اینجا گفته میشه با مطالب داخل مصاحبه یکسان باشه .
- دیر شروع نکنید .
علتش واضحه . وقتی دیر شروع میکنید به دلیل کمبود وقت چند حالت براتون پیش میاد .- یا مجبورید یک یا چند درس رو کنار بذارید. که صفر زدن درسای اصلی تو کنکور بیشترین تاثیر منفی رو توی رتبهتون میذاره
- یا مجبورید درسا رو با عجله و سطحی بخونید که چون عمقی نداره فوقش به درصد خیلی کمی از سوالت بتونید جواب بدید که تقریباً این جور سوالات رو رقیبای معمولی ، بدون مطالعه هم میتونن جواب بدن .
- یا اینکه همه درسا رو با دقت خوب میخونید ، اما وقتی برای مرور نخواهید داشت . که میشه گفت مرور نکردن با نخوندن درسا زیاد فرقی نداره.
- از همه اینها بدتر و تاثیر گذارتر ، اون حس استرس و اضطراب کاذب ناشی از عقب موندن از دیگرانه که تمرکز ،آرامش و انتظار رتبه خوب آوردن و درصد بالا زدن رو ازتون میگیره .
- خیلی زود هم شروع نکنید .
وقتی استارت برای کنکور خوندن رو از اوایل تیر یا مرداد میزنید ، بدونید که قراره ۷ ماه توی دریای درس و فرمول و تست و رتبه و تراز و ... زیرآبی برید و وقتی هم برای نفس گرفتن ندارید. اگه هم نفس بگیرید دیگه اون زیر برنمیگردید!
شاید الان که گرمید و پرانگیزه (با کمی احساس خودکم بینی که پایه درسیت خیلی ضعیفه و باید جبران کنی) زود شروع به اینکار کنی و خوشحالم باشی . ولی وقتی تو ماهها و هفته های آخر از نظر روحی و جسمی کم آوردی و بریدی اونوقته که میفهمی زود شروع کردنت هیچ کمکی بهت نکرده و اون یکی دو ماه زود شروع کردن هیچ وقت نمیتونه جای یکی دوهفته آخر رو پر کنه.
پس بخورید و بخوابید و حال کنید تا از یه روزی مثلاً اوایل شهریور استارت شروع رو بزنید. - کنکور یعنی تعادل .
مسابقه دوی استقامت رو در نظر بگیرید . شاید یه دونده اول راه به خاطر نداشتن تجربه و داشتن انگیزه و حرارت بالا ، همون اول کار شروع کنه به دویدن تند با این فرض که تا خط پایان میتونه با همین سرعت بدوه . ولی وقتی وسط راه افتاد و دیگه نتونست بلند شه ، میبینه رقیباش آروم آروم ازش جلو میزنن ... - تابستون کلاس فوق برنامه شماست.
ماراتن کنکور از مهر و شاید آبان شروع میشه (رشته علوم کامپیوتر) . اگه دیر این متنو داری میخونی بدون که زیاد عقب نیستی و اکثر افراد و حتی کسایی که رتبه خیلی خوب میارن از مهر و آبان شروع میکنن و نتیجه میگیرن.(خود من تا قبل آبان فقط ۲ تا کتاب رو تموم کرده بودم)
اگه زود داری این متنو میبینی که خوش به حالت . درسایی که تو تابستون میخونی و شایدم خوندی ، برات مثل یه پرش اولیه است.
پیشنهاد من توی این یکی دو ماه (تیر و مرداد) یکم تقویت پایه زبان انگلیسیه .(مراجعه شود به بخش زبان در مصاحبه انجام شده) - آروم ، آروم ساعتای مطالعه رو زیاد کنید .
خود من از هفته اول شهریور با روزی دو ساعت پیش رفتم. نه کمتر نه بیشتر . با درسایی که وقت زیادی ازتون خواهد گرفت و نیاز به مرور زیادی برای تثبیت شدن داره شروع کنید . مثل ریاضی ۱ و ۲ یا آنالیز عددی بعلاوه یکم تقویت زبان به عنوان سرگرمی ، نه درس کنکور. کم کم به سرعتتون اضافه میکنید.
***آپدیت شده در ۹ تیرماه ۱۳۹۱*** - بالاخره چه رشتهای؟
بالاخره کدوم ؟ تکلیف خودتون رو مشخص کنید . منابع کنکوری گرایشات مختلف باهم متفاوته ، درسته که تاحدود زیادی باهم اشتراک دارن ولی این تصمیم که برای هردو گرایش (معمولاً علوم به همراه هوش) بخونید و اونی رو که رتبه بهتری توش کسب کردید رو انتخاب کنید ، نتیجه اش واموندن از هردوشه . اگه هم دیدید کسایی هستن که توی هر دو رشته رتبه خوبی آوردن ، بدونید که اونها تمرکزشون رو یک رشته اصلی بوده (توی این مثال ، معمولاً روی هوش) و از اونجایی که توی درسای مشترک مسلط بودن تونستن توی رشته دیگه رتبه خوبی بیارن.(رشته علوم)
حالا اگه مثل اوایل کار من اصرار به خوندن هر دو دارید ، اول تصمیم بگیرید که یکی رو کامل تموم کنید و اگه وقت اضافی آوردید برید سراغ بعدی .(که نخواهید آورد و از اینکه اول کار چقدر ایده آل فکر میکردید خندهتون میگیره ) - علوم کامپیوتر یا مهندسی ؟ مسئله این است.
از اونجاییکه رشته علوم کامپیوتر واژه مهندسی رو یدک نمیکشه و در دید اشتباه و سطحی افراد، پر از درسهای ریاضیاتی خشکه که این رشته رو به رشته ریاضی کاربردی بیشتر نزدیک کرده ، از گوی رقابت دور میمونه که این اتفاق فرصت خوبیه برای کسایی که :- میخوان در قبال یک تلاش معقول (و نه خیلی زیاد) به نتیجه حتمی قبولی در دانشگاه های معتبر کشور برسن. (که تضمینی برای پیشرفت درسی و فراهم نمودن شرایط Apply و بورسیه شدن در دانشگاههای خارج از کشور باشه.)
- لزوماً خواهان پیشوند "مهندسی" در مدرک کارشناسی ارشدشون نیستن.
- درس خوندن در یک دانشگاه خوب رو به درس خوندن در رشته مهندسی در یک دانشگاه متوسط ، ترجیح میدن.
- علاقه مند به گرایشات خاصی مانند بیواتفورماتیک ، محاسبات کوانتوم ، نظریه محاسبات و.. هستن که در گرایشات مهندسی وجود نداره.
- و...
تجربه شخصی خودم : من از اول به فکر قبولی در رشته خودم بودم چون میدونستم با سواد علمی متوسط و نوع رشته و درسایی که خونده بودم (مثلاً من هوش مصنوعی یا مدارهای الکتریکی رو پاس نکردم) با کنکور علوم راحتترم . هرچند به دلایل غیر درسی چندین بار نظرم برگشت ولی در نهایت فقط علوم رو امتحان دادم . جالبه بدونید که برای کنکور مهندسی حتی سرجلسه هم نرفتم و گرفتم خوابیدم (هرچند کار اشتباهی کردم).
***آپدیت شده در ۱۵ تیرماه ۱۳۹۱*** - سرجمع چند ساعت برای کنکور بخونیم؟
اول شهریور که استارت درس خوندن رو میزدم اینطوری حساب کردم که اگه تا کنکور ، ۶ ماه زمان داشته باشم ، یعنی ۱۸۰ روز ، که اگه متوسط درس خوندن ، روزی ۵ ساعت باشه (اوایل ۲-۳ ساعت و اواخر ۷-۸ ساعت) ، حدود ۹۰۰ ساعت وقت مفید درس خوندن دارم و ۸-۹ تا درس برای خوندن . البته چون اون ترم واحد داشتم ، زمان کلاس رفتن و درس خوندن دانشگاه،پروژهها ، امتحانا و ... رو ازش کم کردم که شد حدود ۷۲۰ ساعت که یعنی متوسط ۴ ساعت درس خوندن مفید برای کنکور در روز . کار سختی نیست قبول داری؟
۸-۹ تا درس برای خوندن بود که یعنی برای هر درس ۸۰-۹۰ ساعت (۴۰-۵۰ ساعت خوندن اولیه ، ۴۰ ساعت مرور اولیه و ثانویه و ...)
من بیشتر از ۴۵۰-۵۰۰ ساعت نرسیدم که برای کنکور بخونم (۶۰ ساعت برای هر درس) که همونطور که میبینید گویا برای رشته علوم کامپیوتر کافی بوده .
البته شما باید برای ۷۰۰-۸۰۰ ساعت دورخیز کنید که بتونید به ۵۰۰ ساعت برسید ، که از نظر زمانی تقریبا کافیه و به همه درسا میرسید و مسلط میشید .
ولی تموم نشده ! درس خوندن بخش اصلیه ولی اصلاً به تنهایی کافی نیست ...
***آپدیت شده در ۷ مردادماه ۱۳۹۱*** - از برنامه تون عقب افتادید؟
هیچ ایرادی نداره . اگه عقب نیافتید غیر طبیعی و عجیبه . اونچیزی که مهمه اینه که چطوری این عقب افتادگی رو مدیریت میکنید. بعضی ها که قدرت کنترل این وضعیت رو ندارن ، کلاً بیخیال کنکور میشن و میذارن برای سال بعد . این اتفاق برای دخترها بیشتر رخ میده ، چون مثل خیلی از پسرها اجبار سربازی ندارن و وقت آزادتری برای درس خوندن دارن ، راحتتر حاضر میشن سر یه اتفاق ، ۱ سال بیشتر پشت کنکور بمونن.
یه نوازنده رو توی یه کنسرت بزرگ تصور کنید که هماهنگ با بقیه مشغول نواختن موسیقیه . پیش میاد یه جای کار یه نت رو اشتباه بیزنه یا از بقیه عقب بمونه . به نظرتون بهتره که به خاطر این اتفاق بلند شه از سالن بره بیرون یا اینکه سعی کنه از اینجا به بعدش رو هماهنگ با گروه بنوازه ؟
***آپدیت شده در ۲۴ مردادماه ۱۳۹۱*** - پایه درسی قوی : افسانه یا واقعیت !؟
جز درس اتوماتا که اتفاقاً جز درصدهای پایینم بود(۴۶/۶۷) ، و زبان عمومی و اختصاصی(۶۸/۸۹) و مبحث گراف گسسته ، تقریباً تمامی مطالبی رو که میخوندم برام جدید بود.
مثلاً برای درس اصول سیستمهای کامپیوتری (۶۲/۲۲) من فقط اسم پایپ لاین رو شنیده بودم چون که ۲ ساعت قبل از امتحان ترم یادگرفته بودمش ! همینطور ریاضی ۱ که دوبار درسشو افتادم ولی تو کنکور ۵ تا از ۸ سوال رو جواب دادم که ارزش بالایی داره . آمار و احتمال هم همینطور و...
یه دلیل دیگه برای کسایی که هنوز حرفمو باور نکردن میارم ! من سراغ هیچ یک از جزوه های استادای ۴-۵ سال کارشناسیم نرفتم البته جز یکی دو مورد که به سرعت از اینکار پشیمون شدم و به همون کتابای تست چسبیدم. به نظر من چیز بدرد بخورتری از کتابای کنکور پیدا نمیکنید. لااقل من که پیدا نکردم.
( سراغ جزوه استاد دیگهای هم نرفتم) - چی بخونم !!!؟
عامل اصلی قبولی تو کنکور ارشد ، منابع مطالعاتیه.
(توی مصاحبهام برای تک تک درسا توضیح دادم ، میتونی به اونجا هم مراجعه کنی)
روش من این بود : مثلاً کتاب تست گسسته پوران رو میذاشتم جلوم . درسنامهاش رو میخوندم بعدش تست هاشو میزدم . سعی نمیکردم مثل آزمون برای خودم وقت تعیین کنم ، ولی اگه تست رو نمیفهمیدم سریع نمیرفتم سر جواب تشریحیش . اینکار باعث میشه ذهن آدم تنبل بار بیاد.
بعد از هر ۲۰-۳۰ تا تست ، طبق کلید درصد میگرفتم و خودمو ارزیابی میکردم.دو حالت پیش میومد :
یا اینکه من درصدام مثلاً بالای ۶۰ درصد بوده که یعنی به اکثر مطالب این فصل مسلط شدم و با یاد گرفتن اون تست هایی که جواب ندادم یا غلط جواب دادم توی این مبحث به مشکلی برنخواهم خورد.
حالت دیگه اینکه درصدم زیر نصف میومد ، که یعنی نمیتونم به اکثر سوالات این بخش جواب بدم و این خطرناک بود.
برای درس گسسته که علیرغم پایه نه چندان قوی تونستم درصد خوبی رو توش کسب کردم (۶۶/۶۷) یک مثال میزنم.
من هیچ ایده ای نداشتم که تابع مولد چیه و از کجا اومده و به چه درد میخوره ! (هنوزم ندارم) . توی کتاب پوران خیلی مختصر و بی حوصله بهش پرداخته و رد شده که اصلاً کافی نیست. دو تا کتاب اضافی برای گسسته داشتم که یکی کتاب ۲۰۰-۳۰۰ صفحهای اندرسون بود (که واقعاً نمیدونم از کجا پیداش کردم) یکی دیگه هم مال دکتر نیکوکار بود که برای یادگیری دانشجویان کارشناسی نوشته شده بود. برای این مبحث یه سر به جفتشون زدم ، چندتا مثال حل کردم و برگشتم رفتم تست هایی رو که بلد نبودم رو حل کردم و تمام ! به همین راحتی . توی کنکور هم به لطف همین تابع مولدی که اصلاً بلد نبودمش درصد خیلی خوبی کسب کردم. - کتابهای مرجع رو آتیش بزنیــــــــد !
چرا !؟
- کتاب مرجع بیش از حد عمیق و مفصله : کتابهای مرجع پر از مثال ، مطالب ، اثبات و ... هست که هیچ ربط و ارتباطی با کنکور نخواهند داشت (اثبات : نمونه سوالات سالهای گذشته) یا اگه هم دارن دسته بندی شده تر و خلاصه ترش رو هادی یوسفی عزیز توی کتاباش آورده .
- کتاب مرجع طولانی و قطوره و وقت زیادی میگیره . ۱ ماه میکوبی گسسته گریمالدی ۴ جلدی (!) رو میخونید ، زمان کم میارید و از بقیه درسها هم غافل میشید و توی کنکور صفر میزنید، کما اینکه به گمان من گسسته رو هم عالی نخواهید زد ... تازه مارک کردن مطالب مهم ، مرور و حفظ کردن فرمول ها و روابط به دلیل حجیم بودن ، وقت گیرتر و سخت تر میشه.
- کتاب مرجع شیرین نیست ، یعنی اونقدر توی یک مبحث میمونی و فرآیند خوندن طول میکشه تا شادابی و انگیزه اتون کمتر و کمتر بشه . ولی خوبیه کتابای تست اینه که به سرعت بعد از خوندن درسنامه خودتون رو مورد سنجش قرار میدید و از اینکه سوالای سال های گذشته رو به راحتی پاسخ دادی لذت میبردی و انگیزه میگیرید. حداکثر ۲ هفته ای جمع میشه و از اینکه میرید سر درس دیگه احساس پیشرفت میکنید که خیلی مهمه.
- نثر کتابای مرجع نسبت به کتابی تست ساده و روان نیست . اینو دیگه هرکسی که یه بار به CLRS یا کتابای دیگه نگاه انداخته باشه میفهمه .
یه کاری کنید . اگه به خوندن کتابای مرجع اصرار دارید اونا رو بذاریو تو دور دوم مطالعه اتون . دور اول رو باهمون کتابای تست تموم کنید .
***آپدیت شده در ۶ شهریور ماه ۱۳۹۱*** - حریص سوال باشید . هرجا که دیدید، امونش ندید !
من خودم هرجا تست و سوال و مثال پیدا میکردم ، از دست نمیدادمش . من حتی علاوه بر تستهای سالها گذشته رشته خودمون ، سراغ تستهای عمومی زبان و ریاضیات و آمار کنکورهای گذشته رشتهای مثل نساجی که در دسترسم بود هم رفتم .
آزمونهای اینترنتی مدرسان شریف ، آزمونهای پارسه رشته های دیگه که باهاشون درس مشترک داشتیم و ... . به جرات میتونم بگم تاثیرش فوق العاده بود . چیزی که کمتر کسی بهش اشاره میکنه . دوستان من ، به جای انتظار معجزه از جزوه و فیلم فلان استاد معروف و کتاب قطور فلان شخص ، دنبال مثال و تستهای استاندارد باشید .
به جای اینکه ۱ ساعت بیرون استخر سعی کنید شنا رو شبیه سازی و خودتون رو براش آماده کنید . ده دقیق توی استخر برید و اونجا شناکردن رو عمیقاً یاد بگیرید، اونوقته که میفهمید همه اونکارای قبلش کم فایده بوده.
مثال از خودم : همگی متفقالقول هستن که کتاب معماری پوران پژوهش ناقص وگنگه . من خودم با خوندن کتاب به همین نتیجه رسیدم ولی مشکلم رو با حل و توضیحات تشریحی تستهای آزمونهای آزمایشی (اینترنتی و حضوری) رفع کردم . اونها هم چیز عجیب و غریبی نبودن ، فقط توی جوابا ، بعضی مسائل رو از یه دید دیگه حل کرده بودن که باعث میشد تسلطم بیشتر بشه. وگرنه جز اون منبع دیگهای نداشتم. - تست زیاد برای من که ترکووووووند !
اینو میخوام بگم که حتی اگه به موضوعی مسلط نشدید با زدن تستهای زیاد از اون مبحث میتونید به جواب درست تست برسید بدون اینکه دقیقاً بدونید چرا !!!؟
خیلی برای من این اتفاق افتاد و بارزترینش هم توی درس جبرخطی که تستهاش رو از روی الگوی جوابهای کنکورهای گذشته حل میکردم بدون اینکه بدونم چیکار دارم انجام میدم!
یا مثلاً توی درسی مثل آمارواحتمال کلی گزینه رو با نگاه اول حذف میکردم . چون تست زدن تو این درس ملکه ذهنم شده بود.
تست زیاد باعث میشه توی تله های علمی و محاسباتی طراح نیوفتی ... اصلاً خداشاهده برای بعضی سوالهای کنکور قشنگ میتونستم خودم رو جای طراح بذارم که حدفش از طراحی این ۴ تا گزینه چی بوده و چطوری میشه به هرکدومشون رسید.
اکثر سوالات کنکور مستقیم یا غیرمستقیم تکرارین و خیلی جای ایده پردازی و ابداع ندارن (البته هرساله تعداد سوال جدید و عجیب و سخت هم هست ولی تعدادشون کمه) کسی که با تمرین ، از پس همین تستهای روتین هرساله بربیاد و درسی رو نزدیک صفر نزنه مسلماً موفق میشه . - خلاصه برداری یا مارک کردن ؟
اگر از روی کتابای کنکوری یا جزوه میخونید ، خلاصه برداری معادل کتاب یا جزوه میشه چونکه خود اینا خلاصه کتابای مرجعن و خلاصه کردنش وقت گیر و کم ارزشه.
باید با این واقعیت کنار بیاید که مطالب برای کنکور زیاده و اکثراً مهم. لازمه که همش رو یادگرفت و برای این کار چارهای نیست جز مرور و مرور.
ولی بعضی مطالب مانند پیچیدگیهای الگوریتمها ، فرمولهای آنالیز عددی یا گسسته و ... که اگه توی یکی دو برگ کنارهم بنویسیدشون یادگیری شون راحتتر و احتمال فراموش کردنشون کمتر میشه. همچنین میتونید کنار متن کتاب دستنوشته و تحلیل های خودتون رو هم بنویسید که بعضاً مفید واقعی میشه.
من تمامی کتابا ، تستها ، آزمونای آزمایشی و ... با ماژیکهای فسفری مارک میکردم . به این کار معتادم برای همین هیچ وقت در هیچ مقطعی نتونستم از کتابای کتابخونه یا امانتی استفاده کنم. موقع مرور هم این قسمتها رو با تمرکز و دقت بیشتری میخوندم و از میان اونا مهمترینها یا فرارترینها رو با ماژیک رنگ دیگه ، مارک میکردم برای مرور بعدی . - علامت گذاری و مارک تست :
شیوه من اینطوری بود که تستهای هر فصل کتاب رو میزدم و بعد میرفتم سراغ جوابهاش . در کنار هر تست علامتی رو به معنی درست ، نزده یا غلط زدن اون تست مینوشتم . بعد از خوندن جوابهای تمامی تستها شروع میکردم به انتخاب یک تست از میان هر ۳ تست برای مارک کردن برای حل کردن مجدد در دور بعد.
علت انتخاب تست یکی از این عوامل میتونست باشه.
- نکته آموزشی موجود در تست (یا جواب تشریحی آن) که در درسنامه یا به آن کم اشاره شده و یا نیاز به تثبیت داره.
- تکرار زیاد این مدل تست در سالهای مختلف
- امکان رخداد خطاهای محاسباتی یا منطقی در هنگام مواجه با تستهای مشابه (بیشتر در درس آنالیز عددی)
- فرار بودن و نیاز به یاد آوری نحوه حل اینگونه تستها
- غلط زدن مکرر تستهای مشابه
***آپدیت شده در ۲۹ شهریور ماه ۱۳۹۱*** - درسی رو کنار نذارید.
به جز ریاضی ۲ هیچ درسی رو کنار نذاشتم و تا آخرین لحظه هم عذاب وجدان داشتم که چرا تنبلی کردم و حتی در یه سطح ساده نخوندمش تا سوالای ساده اش رو از دست ندم ! هرچند بعد از امتحان فهمیدم که خیلی ضرر نکردم چون وقت چندانی برای جواب دادن به ریاضی ۲ برام باقی نمیموند . شما هم میتونید بنا به علاقه یا تسلط میتونید یکی از این دوتا رو کنار بذارید ، اما هیچ درس دیگه ای رو نباید کنار گذاشت چون درصد پایین تو یک درس تاثیر خیلی بدی تو تراز و رتبه میذاره.
بعلاوه اینکه روند تسلط بر دروس خطی نیست . مثلاً اگه ۴۰ ساعت برای درسی وقت میذارید و به ۴۰ درصد توی اون درس میرسید نمیشه نتیجه گرفت که با ۴۰ ساعت وقت اضافه به ۸۰ درصد خواهید رسید . (از ۱۰ به ۱۵ رسیدن آسونه ولی از ۱۵ به ۲۰ رسیدن خیلی سخته !)
پس بهتره اون ۴۰ ساعت دوم رو برای یک درس دیگه وقت بذارید چون بیشتر تست های هر درسی رو تستهای آسون و متوسط تشکیل میدن که با کمی مطالعه میشه راحت اونا رو جواب داد .
***آپدیت شده در ۳ آذر ماه ۱۳۹۱*** - آزمونهای آزمایشی
از موسساتی که کنکور علوم کامپیوتر برگزار میکنند فقط مدرسان شریف رو میشناسم. من فقط توی دو آزمون جامع آخر شرکت کردم و هدفم فقط عادت کردن به نشستن روی صندلی کنکور بعد از ۵ سال بود. تحمل ۴-۵ ساعت سرجلسه نشستن بطوریکه تمرکزتون رو هم از دست ندین ، اونم تو ساعت مشخصی از صبح (که شاید عادت به خوابیدن داشته باشید) همگی مستلزم عادت کردن بدن به این شرایطه و این عادت کردن نیازمند انجام تمرینه که آزمونهای آزمایشی خیلی کمک میکنه.
همچنین وقتی چندبار یک سری سوال رو توی کنکور آزمایشی به طور متوالی جواب میدید ، خود به خود زمان بندی ذهنیتون باهاش هماهنگ میشه،بطوریکه وسط سرجلسه بدون نگاه کردن به ساعت و محاسبه زمانی متوجه میشید که آیا عقبید یا زمان کافی دارید.
به همین دلیله که اکیداً توصیه میکنم به یه ترتیب دائمی توی جواب دادن سوالای کنکور برسید و سر جلسه کنکور اصلی اونو تغییر ندید چون بهش عادت کردید.
بعد از کنکور اول که رتبه ۶ یا ۷ آوردم فهمیدم که بر خلاف تصورم وضع بدی ندارم و انگیزه خوبی شد که برای آزمون بعدی رتبه بهتری کسب کنم، علاوه بر اون بررسی سوالات و جوابای آزمونا خودش یه منبع خوبی از نمونه سوالات تالیفی کنکوره.
مدرسان شریف علاوه بر آزمونای حضوری یه سری آزمون اینترنتی هم در اختیارتون میذاره که شرکت کردن توی این آزمونا مسخره است ولی دانلود کردن سوالات و بررسی شون خیلی مفیده. اونا رو از دست ندید. کلاً هیچ تستی رو راحت از دست ندید. - یک نکته در مورد آزمونهای آزمایشی
چیزی که توی مورد قبلی در مورد ترتیب و تعداد سوالات گفتم شاید برای امسال کابردی نباشه ، چون تعداد تستها و ترتیب و ضرایب درسها عوض شده و ممکنه آزمونهای آزمایشی خودشون رو به روز نکرده باشن و مثل سالهای قبل سوال بدن...این رو هم مدنظر داشته باشید که اگه اینطور باشه یکی از مزایای مفید این آزمونای رو از دست میدید . البته این شرایط برای همه یکسانه پس نگران نباشید.
موفق باشید .