|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 26 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۰۰ ب.ظ
خوابم نمیاد
من اصلا خوابم نمیاد
من خیلی هم بیدارم
بیدارم
خواب بده
بد
کار از تلقین گذشته
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 26 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۲۸ ب.ظ
ببینید نظرسنجی شرایط داره. اولا که جامعه آماری شما الان محدود به بچه های کامپیوتر این سایته. اکثر این بچه ها در محدوده سنی خاصی هستند و همینطور به نسبت طرز تفکر نزدیکی به هم دارن. مثلا طرز تفکرشون با کسی که علوم ارتباطات میخونه فرق داره.
ضمن اینکه دارید جواباشون در انظار عمومیه که باعث میشه نظرسنجیتون بایاس بشه.
اصلا اینکه یه فرم نظر سنجی پخش کنید و ازش میانگین بگیرید، تو علوم انسانی روش بحثه. این تنها روش برای تحقیق نیست. فکر می کنم روش قدیمی ای هم باشه. تا جایی که من یادمه بعدش یه روش دیگه مطرح شد و الان بازم یه روش جدیدتر مطرح شده برای جمع آوری نظر یه جامعه آماری.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Ametrine - 26 آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۴۵ ب.ظ
(۲۶ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۲۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: ببینید نظرسنجی شرایط داره. اولا که جامعه آماری شما الان محدود به بچه های کامپیوتر این سایته. اکثر این بچه ها در محدوده سنی خاصی هستند و همینطور به نسبت طرز تفکر نزدیکی به هم دارن. مثلا طرز تفکرشون با کسی که علوم ارتباطات میخونه فرق داره.
ضمن اینکه دارید جواباشون در انظار عمومیه که باعث میشه نظرسنجیتون بایاس بشه.
اصلا اینکه یه فرم نظر سنجی پخش کنید و ازش میانگین بگیرید، تو علوم انسانی روش بحثه. این تنها روش برای تحقیق نیست. فکر می کنم روش قدیمی ای هم باشه. تا جایی که من یادمه بعدش یه روش دیگه مطرح شد و الان بازم یه روش جدیدتر مطرح شده برای جمع آوری نظر یه جامعه آماری.
حرف های شما درست، من منظور خاصی از این سوالات نداشتم.
قطعاً اگه میخواستم یه نظرسنجی واقعی انجام بدم از راهش وارد میشدم.
به هر حال حذف شد.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 27 آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۱۹ ق.ظ
خدایا همه اونایی که تو مسیر زندگیم کمکم کردند، کوچیک یا بزرگ، به هر نحوی حتی شاید خوندن دل نوشته اشون، یا زدن تلنگر، دوستم بود، استادم بود، رهگذر توی خیابون، هر کسی... خدایا بهش سلامتی عطا کن و عمر با عزت بده و خودت یاورش باش
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kingmax - 27 آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۲۴ ق.ظ
(۲۶ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۰۰ ب.ظ)Ava.arshad94 نوشته شده توسط: خوابم نمیاد
من اصلا خوابم نمیاد
من خیلی هم بیدارم
بیدارم
خواب بده
بد
کار از تلقین گذشته
باور کن من خوابم نبود ولی نفهمیدم چی شد بعد این پست خوابم گرفت
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nina69 - 27 آبان ۱۳۹۳ ۱۲:۵۵ ق.ظ
دوستان این لینک ببینید
ممنون میشم راهنمایی کنید ،کارم گیر کرده
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ziba.O - 27 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۱۲ ب.ظ
همین...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 27 آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۳۲ ب.ظ
(۲۴ آبان ۱۳۹۳ ۱۱:۰۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: اینجا جایی هست که افرود برون گرا و غیر تودار میان حرفاشون رو میزنن. آذم های تودار و درون گرا فقط یه جا برای حرفاشون دارن، اونجایی که کسی غیر از خودشون بهش دسترسی نداره.
اتفاقا برعکس! برونگراها که همیشه و همه جا راحت حرفشون رو می زنن!
اینجا مال آدمهای درونگرا است که یه جای امن و راحت می خوان برای اینکه حرف بزنن...یه جا که بتونن خودشون باشن،چقدر دلم می خواد همیشه م همه جا بتونم خودم باشم...
یادداشت:می گن دنیای مجازی،می گن اینجا هیچ کس خودش نیست...
ولی به نظر من اینجا دقیقا خود حقیقی شون هستن... چه خوبی به نمایش گذاشته بشه چه بدی؛در واقع اون فرد خود واقعی ش رو به نمایش گذاشته؛خود واقعی که در دنیای حقیقی به هر دلیلی نمی تونه بنشون بده...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 27 آبان ۱۳۹۳ ۰۳:۲۳ ب.ظ
زندگی پر است از لحظه های قشنگ
سرشار از خاطره ها , با هم بودن های قشنگ
لحظه ای هستیم و دیگر هیچ !
زندگی مثل گلی ست پر از گلبرگ های قشنگ
پس بیا پر پرش نکنیم و از دستش ندهیم
گر خطا دیدیم به خطا جبرانش نکنیم
دروغ را با دروغ و تهمت را با دشنام پاسخ ندهیم
دوست بداریم , عشق بورزیم و بهم جفایی نکنیم....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - mehrdad_tclh - 27 آبان ۱۳۹۳ ۰۶:۲۶ ب.ظ
به آرامی آغاز به مردن می کنی
اگر سفر نکنی،
اگر کتاب نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی،
به آرامی آغاز به مردن می کنی
اگر بردهی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی...اگر روزمرگی را تغییر ندهی
اگر رنگ های متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.
تو به آرامی آغاز به مردن می کنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وا می دارند،
وضربان قلبت را تندتر می کنند،
دوری کنی..
تو به آرامی آغاز به مردن می کنی
اگر هنگامی که با شغلت ،یا عشقت شاد نیستی،آن را عوض نکنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی
که حداقل یک بار در زندگی ات
ورای مصلحت اندیشه بروی...
امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری
شادی را فراموش نکن!
"پابلو نرودا -برگردان احمد شاملو"
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - neda_Network - 27 آبان ۱۳۹۳ ۰۸:۴۲ ب.ظ
خیلی مهمه وقتی ادم تنهاس دوستی باشه نگرانت بشه. کسی که براش مهم باشی کسی که حتی مهم باشه براش داری آروم زندگیتو میکنی. از همه کسایی که لطف کردن و حالمو پرسیدن ممنونم واقعا انرژی مثبت آدم مرده را زنده میکنه.مرسی که هستید مرسی که برای خوب بودن آدما ارزش قایل هستید.همه چی خوبه جزاینکه گاهی خیلی دلتنگم دلتنگ !اما نباید بگم! آدما بیشتر سکوت را دوس دارن تا حرف زدنا. دل تنگم خیلی چیزا میخواد بگه اما نمیشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Mahyar.ghi - 27 آبان ۱۳۹۳ ۰۹:۲۰ ب.ظ
گمشده این نسل اعتماد است...
اما افسوس...
که نه بر این اعتماد "اعتقادیست"...
و نه بر اعتقادشان "اعتماد"...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 27 آبان ۱۳۹۳ ۰۹:۴۱ ب.ظ
(۲۷ آبان ۱۳۹۳ ۰۹:۱۹ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط: هِی، کاش میشد حرف دلم رو بزنم...
قبلش قلبتو قورت بده یهو نیفته بیرون
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 27 آبان ۱۳۹۳ ۰۹:۵۳ ب.ظ
دوستای گل و نازنین و عزیز... سخته بگم، اما من رفتم. خدایی گریه ام گرفت
حداقل تا یک ماه آینده تو این بخش سرگرمی مطمئنم که نیستم
همتون رو به خدا میسپارم، امیدوارم شاد و پرانرژی باشید و در کنار هم خوش. قدر حضور همدیگه رو بدونید.
براتون آرزوی آرامش دارم. لطفا حلالم کنید و برام دعا کنید
خدانگهدار مانشت، خدانگهدار دوستای خوبم.
یاحق
****
ماندن همیشه خوب نیست...
رفتن هم همیشه بد نیست...
گاهی رفتن بهتر است...
گاهی باید رفت...
باید رفت تا بعضی چیزها بماند...
اگر نروی هر آنچه ماندنیست خواهد رفت...
اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند....
گاهی باید رفت و بعضی چیزها را که بردنی ست با خود برد، مثل یاد، مثل خاطره، مثل غ ر و ر...
و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت، مثل یاد، مثل خاطره، مثل لبخند...
رفتنت ماندنی می شود وقتی که باید بروی، بروی!
و ماندنت رفتنی می شود وقتی که نباید بمانی بمانی!
شاید گاهی باید رفت و گذاشت چیزی بماند که نبودمان را گرانبها کند...
نمیدانم...شاید باید سر به زیر رفت...هر چند با اندوه!
شاید باید با لبخندی بر لب رفت هر چند باری سنگین بر دل و دوش...
رفتن همیشه بد نیست...
هرچند شکسته...
شاید باید آنگونه بروی که دیده شوی و حضورت مثل لمس بال یک پروانه حس شود....
شاید باید آنگونه رفت که هیچ نگاهی نتواند انکار کند و هیچ دلی نتواند ...
حـــــــــــــــــــال باید رفت،فقط باید رفت ...
شاید وقتی بروم همه ی چیز هایی که باید بیایند،بیایند...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 27 آبان ۱۳۹۳ ۱۰:۲۴ ب.ظ
(۲۷ آبان ۱۳۹۳ ۱۰:۰۱ ب.ظ)x86 نوشته شده توسط: چه خوب همکاری میکنی بلک جان
شما که اخلاق پسرا رو میشناسی...
|