|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۱۴ ق.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۳۳ ق.ظ)moslem73421 نوشته شده توسط: مثلا گفتیم یلدا یکاری کرده باشیم ، رفتیم در جمع دوستان
لحظه رسیدنم حمزه دراز کشید که بخوابه اون وسط ، رضا پاشد بره قارچ بگیره ، حالا چرا حتما قارچ نمیدونم ، محمد با سیگار مداومش، سرشو از تو گوشیش بلند نکرد ، حمید هم حمله آورد به دست شویی که بالا بیاره ،بعد از نیم ساعت آهنگ گوش دادن، رضا با حجم عظیمی از قارچ برگشت و ۱۰ دقیقه اصرار میکرد که بابا تو هم یه پیک بزن طلاست. وسط همین تعارفا فرار کردم.
تنهایی طلاست طلا
اونایی که وقتی به جملهی "بابا تو هم یه پیک بزن" رسیدند گـُرخیدند شروع کردند متن رو دوباره از اول بخونن لایک کنند همدیگه رو پیدا کنیم o_O
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Moh3nRezaei - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۳ ق.ظ
نمیدونم باید چی کار کرد.
نه به شغل فعلیم علاقه ایی دارم ازطرفی به پولش نیاز دارم
نه میتونم به شغلی که دو سه سالی بهش فکر میکردم برسم
از طرفی سنم هم شده ۲۹ سال نمیتونم برم جایی کار آموزی کنم براش
به نقطه صفر مرزی رسیدم :|
هیچ آینده و فکری رو نیمتونم براش متصور باشم
چهار ماه هم مونده به کنکور و نمیدونم کنکور ثبت نام کنم یانه ...
خیلی بده وقتی ته خط باشی و ندونی اصلا میخواستی چیکار کنی یا باید چیکار کنی ...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ezra - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۵۴ ق.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۳ ق.ظ)Moh3nRezaei نوشته شده توسط: نمیدونم باید چی کار کرد.
نه به شغل فعلیم علاقه ایی دارم ازطرفی به پولش نیاز دارم
نه میتونم به شغلی که دو سه سالی بهش فکر میکردم برسم
از طرفی سنم هم شده ۲۹ سال نمیتونم برم جایی کار آموزی کنم براش
به نقطه صفر مرزی رسیدم :|
هیچ آینده و فکری رو نیمتونم براش متصور باشم
چهار ماه هم مونده به کنکور و نمیدونم کنکور ثبت نام کنم یانه ...
خیلی بده وقتی ته خط باشی و ندونی اصلا میخواستی چیکار کنی یا باید چیکار کنی ...
داداش شما با توجه به اسمت , این پتانسیل رو داری که واسه انتخابات ریاست جمهوری سال آینده شرکت کنی !
ولی خارج از شوخی
از من میشنوی به ارشد خوندن فکر نکن
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nlp@2015 - 01 دى ۱۳۹۵ ۱۰:۳۵ ق.ظ
(۳۰ آذر ۱۳۹۵ ۱۰:۱۱ ب.ظ)Riemann نوشته شده توسط: توی دختر ها خیلی به نظرم اعتماد به نفس بالا چیز خوبی نیست
چرا؟؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Moh3nRezaei - 01 دى ۱۳۹۵ ۱۰:۵۷ ق.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۵۴ ق.ظ)ezra نوشته شده توسط: ولی خارج از شوخی
از من میشنوی به ارشد خوندن فکر نکن
ممنونم
چرا ؟ چون وقت کافی نیست ؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۵۵ ب.ظ
در یه جمله پاییز رو چگونه سپری کردید !؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۲۹ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۱:۵۵ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: در یه جمله پاییز رو چگونه سپری کردید !؟
کنار عشقم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۲ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۲۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۵۵ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: در یه جمله پاییز رو چگونه سپری کردید !؟
کنار عشقم
می تونی این سرما رو تحمل کنی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - ezra - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۵:۰۱ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۱۰:۵۷ ق.ظ)Moh3nRezaei نوشته شده توسط: ممنونم
چرا ؟ چون وقت کافی نیست ؟
والا نظر دادن در باره ی ادامه تحصیل دیگران جرات میخواد !
ولی به هرحال ما که خیری از ارشد ندیدیم
و بقیه هم که قصد ارشد خوندن دارن رو تا جایی که بتونم سعی می کنم منصرفشون کنم !
شما که دیگه با بحران سن مواجه هستی رو یه جورایی با قاطعیت می گم که ارشد به درد شما نمیخوره !
البته بستگی داره شما چه هدفی از ارشد خوندن داشته باشی !
اگه این توهم فراگیر که "اگه ارشد بخونم میرم سر کار دولتی" شما رو هم واگیر کرده , بدون که سخت در اشتباهی !
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۶:۰۸ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۲ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۲۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۵۵ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: در یه جمله پاییز رو چگونه سپری کردید !؟
کنار عشقم
می تونی این سرما رو تحمل کنی
میبینم که دچار خود سانسوری شدی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۶:۴۲ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۶:۰۸ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۳۲ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۵ ۰۲:۲۹ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۵ ۰۱:۵۵ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: در یه جمله پاییز رو چگونه سپری کردید !؟
کنار عشقم
می تونی این سرما رو تحمل کنی
میبینم که دچار خود سانسوری شدی
فکر کنم منتظر این روز بودی تابستون یادت میاد چی گفتی !؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۶:۴۴ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۶:۴۲ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: فکر کنم منتظر این روز بودی تابستون یادت میاد چی گفتی !؟
بله. صبح بیرون بودم مردد بودم عینک آفتابی بزنم یا نه.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۷:۱۱ ب.ظ
(۰۱ دى ۱۳۹۵ ۰۶:۴۴ ب.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: (01 دى ۱۳۹۵ ۰۶:۴۲ ب.ظ)khayyam نوشته شده توسط: فکر کنم منتظر این روز بودی تابستون یادت میاد چی گفتی !؟
بله. صبح بیرون بودم مردد بودم عینک آفتابی بزنم یا نه.
چیزی نمونده به تابستان
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۷:۱۵ ب.ظ
چقدر این روزنامه های ورزشی کاتالان حسود و ضایع هستن.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - zarisa - 01 دى ۱۳۹۵ ۰۷:۳۱ ب.ظ
نمین کجاست؟
میشه من برم یه چیزایی رو اونجا فریز کنم و برگردم؟ راهش دوره؟ باید یه چیزایی رو قایم کنم کسی نبینه.
-----------------------------
چه باحاله. شمال شرقی اردبیل- اسم نمین هم به خاطر آب و هوای مرطوب این شهر انتخاب شده، از کلمه ی نمناک
عالیه برف و بارون هم میاد شاید این چیزایی که قایم میکنم رو آب با خودش ببره ، دیگه اصلا چشم کسی بهش نخوره.
|