|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - fatima1537 - 09 دى ۱۳۹۰ ۰۹:۱۰ ب.ظ
(۰۹ دى ۱۳۹۰ ۰۸:۴۴ ب.ظ)mehan نوشته شده توسط: یعنی اونم دلش واسه من تنگ شده؟
خدا همیشه مشتاق بنده هاشه و بزرگتراز اونه که بنده رو تنها بذاره.وقتی بنده با خدا آشتی کرد تازه متوجه بزرگی و رحمت اون میشه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - maryami - 09 دى ۱۳۹۰ ۰۹:۲۱ ب.ظ
از تصادف جان سالم بدر برده بود
و می گفت زندگی خود را مدیون ماشین مدل بالایش است
و خدا همچنان لبخند می زد . . .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - SarahArshad - 10 دى ۱۳۹۰ ۰۵:۴۱ ق.ظ
چقدر دلم از بی رحمیها وهیاهوی شهر گرفته !!
سهراب قایقت به اندازه یک نفر جا دارد؟
-------------------------------------------------------
من شیفتهی میزهای کوچک کافه ای هستم...
که بهانه نزدیکتر نشستن مان می شود...
و من ...
روبه روی تو ...
می توانم تمام شعر های نگفته دنیا را یک جا بگویم
بهترین قصه عشق
--
STUPID RAIN
WHEN I CAME DRENCHED IN THE RAIN
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم
BROTHER SAID: “ WHY DON’T YOU TAKE AN UMBRELLA WITH YOU?”
برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟
SISTER SAID:”WHY DIDN’T YOU WAIT UNTILL IT STOPPED”
خواهرم گفت: چرا تا بنش آمدن باران صبر نکردی؟
DAD ANGRILIY SAID: “ONLY AFTER GETTING COLD YOU WILL REALISE”.
پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد
BUT MY MOM AS SHE WAS DRYING MY HAIR SAID”
اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت
“STUPID RAIN”
باران احمق
THAT’S MOM!!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - homa - 10 دى ۱۳۹۰ ۱۰:۰۴ ق.ظ
گاهی برای ساختن باید ویران کرد...
گاهی برای داشتن باید گذشت......
گاهی در اوج تمنا باید نخواست.........
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - uniquegirl - 10 دى ۱۳۹۰ ۱۱:۵۰ ق.ظ
آخیش... تموم شد. امروز مقالمو ارائه دادم... دیگه میرم سر درس و کنکور... خدا حافظ اینترنت... خدا حافظ مانشت، تا کنکور...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - maryami - 10 دى ۱۳۹۰ ۰۶:۰۰ ب.ظ
من پشیمون شدم گفتم سیستم عامل خوبه دوستش دارم . . .
هرچی می خونم تموم نمی شه
بعدشم می گن اصلا رو زدن تستاش نمی تونی حساب کنی. به نظر خودم سیستم عاملم خوبه کلاسم رفتم اما اگه مثل پارسال کنن چیییییییی؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - Masoud05 - 10 دى ۱۳۹۰ ۰۶:۴۳ ب.ظ
(۱۰ دى ۱۳۹۰ ۰۶:۰۰ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط: من پشیمون شدم گفتم سیستم عامل خوبه دوستش دارم . . . هرچی می خونم تموم نمی شه
سیستم عامل که برای من بد نبود اما آمار انگار نمی خواد تموم بشه! خیلی وقت گیره !
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - narges_r - 10 دى ۱۳۹۰ ۰۶:۴۷ ب.ظ
(۱۰ دى ۱۳۹۰ ۰۶:۴۳ ب.ظ)Masoud05 نوشته شده توسط: (10 دى ۱۳۹۰ ۰۶:۰۰ ب.ظ)maryami نوشته شده توسط: من پشیمون شدم گفتم سیستم عامل خوبه دوستش دارم . . . هرچی می خونم تموم نمی شه
سیستم عامل که برای من بد نبود اما آمار انگار نمی خواد تموم بشه! خیلی وقت گیره !
امار و سیستم جز اولین درسهایی بود که شروع کردم و فکر میکنم اخرین درسهایی باشن که تموم میشن
ولی فکر نمیکنم هیچ درسی رو بخوبی این دوتا درس خونده باشم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - luna - 10 دى ۱۳۹۰ ۰۸:۱۳ ب.ظ
از اول امسال تهران ۲ روز هوای سالم داشته و ۱۶۹ روز هوای ناسالم!!!
چقدر جون آدما بی ارزشه! :-(
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - انرژی مثبت - ۱۱ دى ۱۳۹۰ ۱۲:۲۲ ب.ظ
(۱۱ دى ۱۳۹۰ ۰۸:۲۶ ق.ظ)Fardad-A نوشته شده توسط: براساس آمار منتشره میزان آلودگی هوای تهران بطور متوسط در هر لیتر هوا ،صد و پنجاه میلیگرم هست. در شمال تهران این رقم به ۵۰ میلیگرم میرسه.
این در حالی است که در اروپا این رقم ۵ میلیگرم و در ژاپن سه میلیگرم هست.
اینم یه دلیل دیگه واسه فرار مغزها!!!
این جور که از ظواهر این کوچولو پیداست مسئلش بیشتر غذاست !!!! (فکر کنم یه غذای خوشمزه دیده)
(فقط مونه بود به مدیر ارشد ایراد بگیرم حالا اینم عکس العمل یه کوچولو به گیر دادن من )
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - diligent - 11 دى ۱۳۹۰ ۰۲:۱۵ ب.ظ
سلام بچه ها. کسی میدونه چطور میشه موقع مطالعه به حداکثر تمرکز رسید ؟؟ چطور میشه یه مسئله ای که مزاحم درس خوندنه رو فراموش کرد ؟ برای من سخته، حواسم زود بهش پرت میشه میرم تو فکر . نمیذاره درس بخونم ممنون میشم کمک کنید.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - mahi_24 - 11 دى ۱۳۹۰ ۰۲:۵۵ ب.ظ
خیلی دلم گرفته است، مثل همان لحظه ای که آسمان ابری می شود.
خیلی دلم گرفته است، مثل همان لحظه ای که پرنده در قفس اسیر است و با نگاه معصومانه خود به پرنده هایی که در آسمان آزادانه پرواز میکنند چشم دوخته است.
دلم گرفته است مثل لحظه تلخ غروب، مثل لحظه سوختن پروانه ،
مثل لحظه شکستن یک قلب تنها .
دوباره خورشید می رود و یک آسمان بی ستاره می آید و دوباره این دل بهانه میگیرد.
به کنار پنجره میروم، نگاه به آسمان بی ستاره .
آسمانی دلگیرتر از این دل خسته .
یک شب سرد و بی روح، سردتر از این وجود یخ زده.
خیلی دلم گرفته است، احساس تنهایی در وجودم بیشتر از همیشه است.
هوا، هوای ابریست، هوای دلگیریست.
میخواهم گریه کنم، میخواهم ببارم .
دلم میخواهد از این غم تلخ و نفسگیر رها شوم .
اما نمی توانم…
دوباره دلم گرفته است، خیلی دلم گرفته است،
اما کسی نیست تا با من درد دل کند … هیچکس نیست!
(اینو یه جایی دیدم ،دقیقاوصف حال من بود)
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - fatima1537 - 11 دى ۱۳۹۰ ۰۳:۱۰ ب.ظ
(۱۱ دى ۱۳۹۰ ۰۲:۱۵ ب.ظ)nafiseh1366 نوشته شده توسط: کسی میدونه چطور میشه موقع مطالعه به حداکثر تمرکز رسید ؟؟
تمرکز پیدا کردن یه کار تمرینیه و یکدفعه بدست نمیاد باید به مرور تمرکزمون بیشتر بشه.زیاد به خودتون سخت نگیرید همه حواسشون پرت میشه.باید به فکرمنشاء حواس پرتی بود.به نظر من کم کم باید خودتون رو عادت بدیدوقتی حواس پرتی پیدا میکنید دوباره تا یادتون اومد برگردید
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - tavoos - 11 دى ۱۳۹۰ ۱۰:۱۶ ب.ظ
خدا گوید تو ای زیباتر از خورشید زیبایم
تو ای والاترین مهمان دنیایم
شروع کن
یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۳)... - uniquegirl - 11 دى ۱۳۹۰ ۱۰:۱۹ ب.ظ
آخ جووووون... امروز بعد از چند وقت دلی از عزا در آوردم!!! بعد از سه هفته، درس کنکوری خوندم
(۱۱ دى ۱۳۹۰ ۰۲:۱۵ ب.ظ)nafiseh1366 نوشته شده توسط: سلام بچه ها. کسی میدونه چطور میشه موقع مطالعه به حداکثر تمرکز رسید ؟؟ چطور میشه یه مسئله ای که مزاحم درس خوندنه رو فراموش کرد ؟ برای من سخته، حواسم زود بهش پرت میشه میرم تو فکر . نمیذاره درس بخونم ممنون میشم کمک کنید.
دوست عزیز، من این کارا رو میکنم، جواب میده... توی یه کتاب خوندم:
۱- خواندن سوره فلق و ناس
۲- خواندن آیة الکرسی
۳- شمارش اعداد ۱۰۰ تا ۱ (شمازش معکوس) در ذهن
۴- جمع یا تفریق دو عدد دورقمی، یکی فرد، یکی زوج در ذهن (حتما یکی فرد باشه، یکی زوج)
۵-...
چند تا چیز دیگه هم هست، که فکر کنم همینا خوبه... البته هر کدوم یه فلسفه داره ها... برا من که بد نبوده
|