|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - str93 - 06 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۴۰ ب.ظ
نام کاربری و رمز عبورمو وارد کردم اون بالا نوشت hamid88 گرامی خوش آمدید!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 06 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۴۱ ب.ظ
(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۴۰ ب.ظ)str93 نوشته شده توسط: نام کاربری و رمز عبورمو وارد کردم اون بالا نوشت hamid88 گرامی خوش آمدید!
شخصیتتون عوض شد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - A V A - 06 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۵۰ ب.ظ
(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۴۰ ب.ظ)str93 نوشته شده توسط: نام کاربری و رمز عبورمو وارد کردم اون بالا نوشت hamid88 گرامی خوش آمدید!
ادامشم بگید
پیام خصوصیا
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Menrva - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۰۵ ق.ظ
چه خلوت شده اینجا...
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۲۶ ق.ظ
نمیدونم چی شد دلم یهویی انجمن خواست
البته ما کجا و انجمن سازان کجا
جالبه تمام امکاناتش مثل مانشته، من فک میکردم مانشت کد نویسی شده
البته اعتبار مانشت به اعضا گلشه
بیکار بودم گفتم یه کاری کرده باشم
انجمن ما نه دامین درست و حسابی داره و نه محتوای درستی
همینجوری الکی و بیخودی با یه سرچ ساده تو گوگل و نیم ساعت وقت گذاشتن ساخته شده
شاید خدا خواست و یه روز واسه خودش کسی شد
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - str93 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۲۹ ق.ظ
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۲۶ ق.ظ)m.teymourpour نوشته شده توسط: نمیدونم چی شد دلم یهویی انجمن خواست
البته ما کجا و انجمن سازان کجا
جالبه تمام امکاناتش مثل مانشته، من فک میکردم مانشت کد نویسی شده
البته اعتبار مانشت به اعضا گلشه
بیکار بودم گفتم یه کاری کرده باشم
انجمن ما نه دامین درست و حسابی داره و نه محتوای درستی
همینجوری الکی و بیخودی با یه سرچ ساده تو گوگل و نیم ساعت وقت گذاشتن ساخته شده
شاید خدا خواست و یه روز واسه خودش کسی شد
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
ظاهرش که از مانشت بهتره
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m.teymourpour - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۳۲ ق.ظ
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۲۹ ق.ظ)str93 نوشته شده توسط: ظاهرش که از مانشت بهتره
نگین این حرفارو
بن میشینا
اگه خدا کمک کرد روش کار میکنم، اگه هم نه که دیگه هیچی
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - barabox - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۵۴ ق.ظ
من ایده دارم برا سایت
بیاین با هم دیگه بشینیم کد بزنیم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RASPINA - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۱:۰۴ ق.ظ
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
........
مهمان عزیز شما قادر به مشاهده پیوندهای انجمن مانشت نمیباشید. جهت مشاهده پیوندها ثبت نام کنید.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - pezhman.m-AI - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۱۸ ق.ظ
(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۴۹ ق.ظ)پوونه نوشته شده توسط: (06 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۰۲:۱۸ ق.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط:
شطرنج
همیشه آخرش کیش و ماته
یه بازی کاملا منطقی و فکری
یه بازی که توش اشتباه کردن جبران نداره. دست به مهره که زدید باید مهره رو حرکتش بدید و اون لحظه اگه متوجه بشید اشتباه کردید نمیتونید به عقب برگردید.
و یه بازی دو طرفه س
(اینا رو گفتم که اداامه حرفام قابل درک باشه و حالا شاید درست نباشه ولی ثابت کنم که دخترا منطقین:دی)
تصویر رو ببیند ۱۶ تا مهره س. درحالیکه کل مهره های شطرنج ۳۲ تا ست.
پس یعنی حریف شما خودتونید. نه یکی دیگه.
شما دارید خودتون رو میشناسید و حتی شده شک کرده باشید به چیزهایی که از خودتون، افکارتون، عقایدتون و باورهاتون میدونید. به خاطر همین شک در درونتون با خودتون مبارزه میکنید.
احساس میکنید اگر به خودتون ببازید نمیتونید جبرانش کنید. اما دوست دارید مثل یک شاه باشید که توی این عکس مشخصه یعنی در هرجهتی میتونید حرکت کنید (هرچند فقط در حد یک خونه) حتی میتونید برگردید اما قبلش باید حسابی فکر کنید.
ینی منظورم اینه شما اول فکر میکنید بعد حرکت میکنید. حتی اگر بخواید از موضعتون عقب نشینی کنید هم این عقب نشینی طبق اصوله.
اسب ها هم مشخصن. اسب حرکت متفاوت با بقیه مهره ها داره و اسب از روی موانع میپره. این نشون میده شما وقتی میبینید مشکلی رو نمیتونید حلش کنید، ازش میگذرید.
یعنی برای حل کردنش انرژی صرف نمیکنید و به قول پاک کردن مسئله رو ترجیح میدین به حل کردنش. (نه همیشه البته. چون جز اسب مهره های دیگه هم هستن. فقط وقتی نمیتونید مشکلی رو حل کنید به جای درگیر شدن با مشکل نادیده میگیردیش)
جالبه که وزیر رو اسب داره تهدید میکنه. وزیری که حرکتش محدودیتی نداره. این یعنی وقتی مشکلی رو ندیده میگیرید عواقبش به خودتون هم ضربه میزنه.
ممنون بابت وقتی که گذاشتید. خوب بود، ولی شما بیشتر رو جزئیات آواتار زوم کرده بودید و مثلا اسب و وزیر رو مثال زده بودید، که خیلیم خوب بود. اما من تحلیل کلی میخواستم. در هر صورت مرسی. اینکه شما نسبت به یک تصویر انقد ریز بین هستید خیلی عالیه و قابل تحسینه.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۰۴ ق.ظ
(۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۴۶ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: نه آقا من اصفهانی نیستم.
پس اراکی هستین؟؟؟
.. عجیب دلم گرفت.... این دلتنگی یهو میاد،حس عجیبی با خودش داره،یه حالی میشم،....بعدش دلم می خواد بشینم گریه کنم تا خالی بشم از این حس.... ولی خب نمیشه....این حس یهو میاد بی مقدمه...یه دفعه وقتی سرکارم،یه وقت تو مهمونی....
بیشتر وقتا هم نمی تونم راحت گریه کنم..... و به نظرم این گریه های نکرده و بغض های فرو داده جمع میشه و یه جوری می زنه بیرون... نه به صورت گریه.... وقتی به موقع نیاد بعد یه جور دیگه میاد،... میاد و بیچاره ت می کنه.....
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۰۹ ق.ظ
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۰۴ ق.ظ)Bahar_HS نوشته شده توسط: (06 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۴۶ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: نه آقا من اصفهانی نیستم.
پس اراکی هستین؟؟؟
ناچ!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - nlp@2015 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۰:۲۶ ق.ظ
پس چرا نتایج نیومددددد
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۱۷ ق.ظ
نتایج میخواد بیاد!!
یوهاهاهاهاها
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Bahar_HS - 07 اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۲:۰۲ ب.ظ
(۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ ۱۱:۱۷ ق.ظ)blackhalo1989 نوشته شده توسط: نتایج میخواد بیاد!!
یوهاهاهاهاها
خودتون قبول شدید،خدا رو شکر فارغ التحصیل هم شدید؛... به جای دلداری تونه؟؟؟آخه درسته استرس وارد می کنید!
حالا،جدا کی میاد؟
|