|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - mamat - 03 آبان ۱۳۹۰ ۰۴:۲۲ ب.ظ
ای خدا با همه سختی هایی که واسه این کنکور میکشم یعنی با همه شب نخوابیدن ها، با همه بد بیاریها، با همه مشکلاتی که هرکی از راه میرسه تو خونه واسم بوجود میاره، با همه کارهایی که از صبح تا شب رو دوشمه و شب از خستگیش با زور قهوه و نسکافه خودمو بیدار نگه میدارم، باز ازت ممنونم که واسم این اراده رو مهیا کردی که پا پس نکشم، به من این فرصت رو دادی که خودمو تو شرایط سخت محک بزنم.
تشکر میکنم چون میدونم و اطمینان دارم جواب این زحمتهامو میدی، حتی اگه ندی هم میزارم پای حکمتت.
و من پا پس نخواهم کشید.
خلاصه شکر شکر شکر، خدایا شکر.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - mosaferkuchulu - 03 آبان ۱۳۹۰ ۰۴:۲۸ ب.ظ
(۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۰۴:۲۲ ب.ظ)mamat نوشته شده توسط: ای خدا با همه سختی هایی که واسه این کنکور میکشم یعنی با همه شب نخوابیدن ها، با همه بد بیاریها، با همه مشکلاتی که هرکی از راه میرسه تو خونه واسم بوجود میاره، با همه کارهایی که از صبح تا شب رو دوشمه و شب از خستگیش با زور قهوه و نسکافه خودمو بیدار نگه میدارم، باز ازت ممنونم که واسم این اراده رو مهیا کردی که پا پس نکشم، به من این فرصت رو دادی که خودمو تو شرایط سخت محک بزنم.
تشکر میکنم چون میدونم و اطمینان دارم جواب این زحمتهامو میدی، حتی اگه ندی هم میزارم پای حکمتت.
و من پا پس نخواهم کشید.
خلاصه شکر شکر شکر، خدایا شکر.
بعد از هر سختی آسانی هست!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - farzaneh1991 - 03 آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۵۴ ب.ظ
گفتم خدایا از همه دلگیرم، گفت حتی از من؟
گفتم خدایا دلم را ربودند،گفت پیش از من؟
گفتم خدایا چقدر دوری،گفت تو یا من؟
گفتم خدایا تنهاترینم،گفت پس من؟
گفتم خدایا کمک خواستم،گفت از غیر من؟
گفتم خدایا دوستت دارم،گفت بیش از من؟
گفتم خدایا اینقدر نگو من،گفت من توام تو هم من
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - unification - 03 آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۰۱ ب.ظ
بخدا اگه خدمت نبود . بیخیال ارشد میشدم و..(
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - fatima1537 - 03 آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۲۰ ب.ظ
(۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۰۴:۲۲ ب.ظ)mamat نوشته شده توسط: ای خدا با همه سختی هایی که واسه این کنکور میکشم
این نیز بگذرد...
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - - rasool - - 03 آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۲۱ ب.ظ
(۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۰۴:۲۲ ب.ظ)mamat نوشته شده توسط: ای خدا با همه سختی هایی که واسه این کنکور میکشم یعنی با همه شب نخوابیدن ها، با همه بد بیاریها، با همه مشکلاتی که هرکی از راه میرسه تو خونه واسم بوجود میاره، با همه کارهایی که از صبح تا شب رو دوشمه و شب از خستگیش با زور قهوه و نسکافه خودمو بیدار نگه میدارم، باز ازت ممنونم که واسم این اراده رو مهیا کردی که پا پس نکشم، به من این فرصت رو دادی که خودمو تو شرایط سخت محک بزنم.
تشکر میکنم چون میدونم و اطمینان دارم جواب این زحمتهامو میدی، حتی اگه ندی هم میزارم پای حکمتت.
و من پا پس نخواهم کشید.
خلاصه شکر شکر شکر، خدایا شکر.
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبهی احزان شود روزی گلستان غم مخور
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - Masoud05 - 03 آبان ۱۳۹۰ ۱۱:۱۹ ب.ظ
(۰۳ آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۰۱ ب.ظ)unification نوشته شده توسط: بخدا اگه خدمت نبود . بیخیال ارشد میشدم و..(
بالاخره این شتره رو باید زدش رفت!!!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - navid-p - 04 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۱۹ ق.ظ
وقتی به جاهای سخت و پیچیده درس میرسم خیلی بهم فشار میاد ضربان قلبم تند میشه سرم داغ میشه واعصابم خورد میشه اخرشم بلند میشم میرم پای کامپیوتر.دواش به نظر شما چیه وکلا تمرکزم خیلی پایینه
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - narges_r - 04 آبان ۱۳۹۰ ۰۳:۲۷ ق.ظ
دلم بخاطر همه دلهای گرفته، گرفته
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - Parva - 04 آبان ۱۳۹۰ ۰۵:۳۰ ب.ظ
این روزا خاطرات تلخ پارسال رو برام زنده میکنه
چیزی نمیتونم بگم
فقط اینکه " خدایش بیامرزد"
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - هاتف - ۰۴ آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۴۶ ب.ظ
نه ! / شکایت نکن / کوه هم که باشد / گاهی / دم ِ غروب که می شود / انگار دلش می لرزد ...
به خدا قسم / اصلا" انگار طور دیگری ست ! / انگار ایستاده می افتد / ایستاده می گرید / و ایستاده می میرد ... / پس گلایه نکن
کوه! کوه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - mosaferkuchulu - 05 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۱۰ ق.ظ
وقتی دلم می گیره به خودم می گم گلایه نکن!مگه تو زندگیت چی کم داری؟اینا که درد نیست!بهانه های بچه گانه است !یا شاید درد آدم های بی درد!حتما خیلی بی درد شدی که فکر می کنی این هم درد بزرگیه! بی دردی هم بد دردیه!
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - mosaferkuchulu - 05 آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۲۷ ب.ظ
چرا من اینجوری شدم؟چرا درس نمی خونم؟؟؟؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - Bache Mosbat - 05 آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۱۲ ب.ظ
(۰۵ آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۱۰ ق.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: وقتی دلم می گیره به خودم می گم گلایه نکن!مگه تو زندگیت چی کم داری؟اینا که درد نیست!بهانه های بچه گانه است !یا شاید درد آدم های بی درد!حتما خیلی بی درد شدی که فکر می کنی این هم درد بزرگیه! بی دردی هم بد دردیه!
می گن اگه همهی مردم درد هاشونو بذارن وسط و بگن هرکی می خواد هر دردی رو برداره همه باز درد خودشونو بر می دارن . چون خدا اندازهی ظرفیت هر کس قابلیت تحمل داده بهش . عزیز ممکنه دردی که از نظر شما درد نیست ولی آزارت می ده برای بقیه حتی تحملشم مشکل باشه .
(۰۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۲۷ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: چرا من اینجوری شدم؟چرا درس نمی خونم؟؟؟؟
دوست من ربات که نیستی . بافر مغزت پر شده صبر کن به حافظهی بلند مدتت انتقال داده شه . یه ذره استراحت کن . بعد دوباره شروع کن .
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو(۲)... - mosaferkuchulu - 05 آبان ۱۳۹۰ ۱۰:۲۱ ب.ظ
(۰۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۹:۱۲ ب.ظ)Bache Mosbat نوشته شده توسط: (05 آبان ۱۳۹۰ ۱۲:۱۰ ق.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: وقتی دلم می گیره به خودم می گم گلایه نکن!مگه تو زندگیت چی کم داری؟اینا که درد نیست!بهانه های بچه گانه است !یا شاید درد آدم های بی درد!حتما خیلی بی درد شدی که فکر می کنی این هم درد بزرگیه! بی دردی هم بد دردیه!
می گن اگه همهی مردم درد هاشونو بذارن وسط و بگن هرکی می خواد هر دردی رو برداره همه باز درد خودشونو بر می دارن . چون خدا اندازهی ظرفیت هر کس قابلیت تحمل داده بهش . عزیز ممکنه دردی که از نظر شما درد نیست ولی آزارت می ده برای بقیه حتی تحملشم مشکل باشه .
(۰۵ آبان ۱۳۹۰ ۰۸:۲۷ ب.ظ)mosaferkuchulu نوشته شده توسط: چرا من اینجوری شدم؟چرا درس نمی خونم؟؟؟؟
دوست من ربات که نیستی . بافر مغزت پر شده صبر کن به حافظهی بلند مدتت انتقال داده شه . یه ذره استراحت کن . بعد دوباره شروع کن .
بافر مغزم پر نشده!خل شدم!یه هفته است هیچی نخوندم!
|