|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - Raman - 26 مهر ۱۳۸۹ ۰۳:۰۴ ب.ظ
سلام به همه دوستان مانشتی . بالاخره منم عضو شدم. دیروز داشتم مصاحبهها رو می خوندم که یه حسی بهم گفت که عضو شم. خوب خوشحالم که بین بچه هایی به این خوبی هستم. راستش پارسال نشد که قبول شیم ولی به خودم قول دادم که امسال می رم شریف . و مطمئنم به قولم عمل می کنم.
داشتم مصاحبهها رو دنبال می کردم. خیلی خوشم اومد. دوستانی که قبول شدن اومدن و به این خوبی دارن به بقیه روحیه میدن . به همشون از صمیم قلب تبریک می گم و امیدوارم دوستانی که امسال دارن زحمت می کشن سال بعد به جمع قبول شدهها بپیوندند. (از جمله خودم)
از همه دوستان به خصوص دکتر تنهایی گل نهایت تشکر رو دارم.
موفق باشید.
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - asemani - 27 مهر ۱۳۸۹ ۱۲:۵۱ ق.ظ
هیچکی منو دوست نداره اینجا خواب سوالامو نمیدن
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - yasemi - 27 مهر ۱۳۸۹ ۰۲:۵۶ ق.ظ
(۲۷ مهر ۱۳۸۹ ۱۲:۵۱ ق.ظ)asemani نوشته شده توسط: هیچکی منو دوست نداره اینجا خواب سوالامو نمیدن
همه اینجا شما رو دوست دارند به سوالای شمام جواب میدن البته اگه بلد باشن
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - admin - 27 مهر ۱۳۸۹ ۰۷:۳۱ ق.ظ
(۲۷ مهر ۱۳۸۹ ۱۲:۵۱ ق.ظ)asemani نوشته شده توسط: هیچکی منو دوست نداره اینجا جواب سوالامو نمیدن
سلام
گریه کردن نداره، بگو کی جواب سوالت رو نداده تا خودم تنبیه اش کنم
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - tahereh - 27 مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۲۶ ق.ظ
به نام خدای عزیزم
دیروز به حدی دلم گرفته بود که خدا میدونه و بس نه از دست خودم بلکه از دست برخی هایی که به لحاظ علمی در سطح بالایی هستن.با رتبه های تک رقمی ارشد قبول میشن.تند تند پله های ترقی رو بدون وقفه میرن بالا ولی ولی چی شده که با این همه استعداد تو درس و تحصیلات یه دفعه همهی هویتشونو فراموش میکنن.از آدمایی حرف میزنم که دوروبرشون پره از فوق لیسانس و دکترا پره از افراد تحصیلکرده ولی حالا که به اینجا رسیدن از هیچ توهینی به ایران و اسلام و دین دریغ نمیکنن. اینقدر محو پیشرفتهای غرب شدن که از ایرانی بودن خودشون از مسلمان بودن خودشون احساس انزجار میکنن.
من نمیگم تفکر بده انتقاد بده من میگم منصف بودن خیلی چیزه خوبیه.
هر چی بیشتر باهاشون بحث کنی میبینی که تهیتر از اون چیزی هستن که فکرشو میکردی.
من این حرف دکتر شریعتی رو خیلی دوست دارم که میگن مهندس و دکتر و پروفسور و...همهی اینها اتکتهایی هستن که ماهارو باهاش میشناسن ولی گاهی یک چوپان امی شعورش برای زندگی از همهی افراد تحصیلکرده بالاتره.
واقعاً ما چی میخوایم از زندگی؟چه اینجا باشیم و چه تو امریکا و چه هر کجای این دنیا که باشیم واقعاً هدف نهایی مون چیه؟
دکتر تنهایی واقعاً از صمیم قلب به شما تبریک میگم برای این همه خوب بودن و خوب زیستن.به اینکه آدمها تو زندگی شما ارزش دارن.برای عشق ورزیدن به مانشت .تبریک به خاطر عشق پاکی که به ایرانی بودن و مسلمان بودن و انسان بودن دارید.
واقعاً فرقی نمیکنه اشخاصی مثل دکتر تنهایی کجای این هستی زندگی کنن هر کجای این دنیا که باشن برای انسانیت مفید هستن.
دیشب با اون حال گرفته داشتم معماری میخوندم یه چند جمله ای رو تو دوران دانشجویی گوشهی کتابم نوشته بودم خیلی آرومم کرد.من استاد نوشتن تو کتابام هستم.
شب عید غدیر سال ۸۷
خدای عزیزم سلام.خوبم.خوب خوب البته نه به خوبی تو.خدایا تو امید همهی امیدوارانی.تو یاور همهی بی یاورانی.خدایا تنها تو قدرت عظیمی هستی که با تو میتوان عظمت داشت و در دل و جان و روح و جسم آرامش حقیقی داشت و طعم شیرین انسانیت رو چشید.فقط با تو بودن است که به زندگی مفهوم میبخشد.
خدایا لحظه ای لحظه ای لحظه ای مگذار که من به حال خود باشم زیرا که بد حالی است.
خدایا یاریم کن همیشه با یادت زندگی کنم،نفس بکشم،بخندم،راه بروم،بدوم،فریاد بزنم.
خدایا تو همهی هستی و روح و جانمی.بی تو حتی برای لحظه ای آرام نخواهم بود.خدایا به من آرامشی ابدی ببخشای.
وقتی متن رو خوندم کلی انرژی گرفتم.واقعاً زندگی سرشار از یاد خدا چه قدر عالیه.
همگی موفق باشید.
یا حق.
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - SarahArshad - 27 مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۱۰ ب.ظ
امروز اصلا روز خوبی نداشتم سرم بد جوری درد می کنه (فکر می کنم بوی سرما خوردگی می دم )اما باز هم دارم می خونم! وقتی تستها رو میبینم که نمی تونم بزنم حالم بد میشه اما وقتی یه چند تایی هست که میزنم خیلی شارژ میشم !!!
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - ramzi - 27 مهر ۱۳۸۹ ۰۱:۱۹ ب.ظ
سلام.امروز تولد امام هشتم (ع) است اول به همه تبریک میگم دوم دلم برای غریبی میگیره ...
از همه میخواهم همه باهم دعا کنیم همه مون در ارشد قبول شیم وامروز از آقای غریب الغربامون (ع) بخواهیم کمکمون کنند در امتحان اصلی پیش خدا قبول شیم وپله های ایمان به خدا را طی کنیم وبه بالا برسیم تا ایمان وعلم را باهم در کنار هم داشته باشیم البته باعمل
یا عالم آل محمد(ص) به ما کمک کن در ایمان وعلم پیشرفت کنیم وترقیمان مورد رضای حق باشد ودرراه اسلام صرف شود
آمین
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - asemani - 27 مهر ۱۳۸۹ ۰۲:۵۷ ب.ظ
(۲۷ مهر ۱۳۸۹ ۰۷:۳۱ ق.ظ)admin نوشته شده توسط: (27 مهر ۱۳۸۹ ۱۲:۵۱ ق.ظ)asemani نوشته شده توسط: هیچکی منو دوست نداره اینجا جواب سوالامو نمیدن
سلام
گریه کردن نداره، بگو کی جواب سوالت رو نداده تا خودم تنبیه اش کنم
نه اسم بردن کار درستی نیست شاید سرشون شلوغه . البته تا حالا دوستان به بنده خیلی لطف داشتن جواب سوالامو دادن اون حرفمم که گفتم هیچکی دوسم نداررو واسه این گفتم که دلم گرفته بود جدی نگیرین شما از همه دوستای مانشتیم تشکر میکنم
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - admin - 29 مهر ۱۳۸۹ ۰۳:۰۴ ق.ظ
(۲۷ مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۲۶ ق.ظ)tahereh نوشته شده توسط: به نام خدای عزیزم
دیروز به حدی دلم گرفته بود که خدا میدونه و بس نه از دست خودم بلکه از دست برخی هایی که به لحاظ علمی در سطح بالایی هستن.با رتبه های تک رقمی ارشد قبول میشن.تند تند پله های ترقی رو بدون وقفه میرن بالا ولی ولی چی شده که با این همه استعداد تو درس و تحصیلات یه دفعه همهی هویتشونو فراموش میکنن.از آدمایی حرف میزنم که دوروبرشون پره از فوق لیسانس و دکترا پره از افراد تحصیلکرده ولی حالا که به اینجا رسیدن از هیچ توهینی به ایران و اسلام و دین دریغ نمیکنن. اینقدر محو پیشرفتهای غرب شدن که از ایرانی بودن خودشون از مسلمان بودن خودشون احساس انزجار میکنن.
من نمیگم تفکر بده انتقاد بده من میگم منصف بودن خیلی چیزه خوبیه.
هر چی بیشتر باهاشون بحث کنی میبینی که تهیتر از اون چیزی هستن که فکرشو میکردی.
من این حرف دکتر شریعتی رو خیلی دوست دارم که میگن مهندس و دکتر و پروفسور و...همهی اینها اتکتهایی هستن که ماهارو باهاش میشناسن ولی گاهی یک چوپان امی شعورش برای زندگی از همهی افراد تحصیلکرده بالاتره.
واقعاً ما چی میخوایم از زندگی؟چه اینجا باشیم و چه تو امریکا و چه هر کجای این دنیا که باشیم واقعاً هدف نهایی مون چیه؟
دکتر تنهایی واقعاً از صمیم قلب به شما تبریک میگم برای این همه خوب بودن و خوب زیستن.به اینکه آدمها تو زندگی شما ارزش دارن.برای عشق ورزیدن به مانشت .تبریک به خاطر عشق پاکی که به ایرانی بودن و مسلمان بودن و انسان بودن دارید.
واقعاً فرقی نمیکنه اشخاصی مثل دکتر تنهایی کجای این هستی زندگی کنن هر کجای این دنیا که باشن برای انسانیت مفید هستن.
دیشب با اون حال گرفته داشتم معماری میخوندم یه چند جمله ای رو تو دوران دانشجویی گوشهی کتابم نوشته بودم خیلی آرومم کرد.من استاد نوشتن تو کتابام هستم.
شب عید غدیر سال ۸۷
خدای عزیزم سلام.خوبم.خوب خوب البته نه به خوبی تو.خدایا تو امید همهی امیدوارانی.تو یاور همهی بی یاورانی.خدایا تنها تو قدرت عظیمی هستی که با تو میتوان عظمت داشت و در دل و جان و روح و جسم آرامش حقیقی داشت و طعم شیرین انسانیت رو چشید.فقط با تو بودن است که به زندگی مفهوم میبخشد.
خدایا لحظه ای لحظه ای لحظه ای مگذار که من به حال خود باشم زیرا که بد حالی است.
خدایا یاریم کن همیشه با یادت زندگی کنم،نفس بکشم،بخندم،راه بروم،بدوم،فریاد بزنم.
خدایا تو همهی هستی و روح و جانمی.بی تو حتی برای لحظه ای آرام نخواهم بود.خدایا به من آرامشی ابدی ببخشای.
وقتی متن رو خوندم کلی انرژی گرفتم.واقعاً زندگی سرشار از یاد خدا چه قدر عالیه.
همگی موفق باشید.
یا حق.
خیلی قشنگ و بی ریا نوشتین. ان شا الله بیشتر از پیش به خدا نزدیک بشین. من رو هم دعا کنید شاید فاصلهها رو فراموش کنم و یاد روزهای گذشته بیافتم و خوبی هاش. شب عید غدیر! ۸۷ همون شبی که من ازداوج کردم
خوش به حال دلتون. حس می کنم دلم تنگ شده. تنگ اون روزها. خوشحالم این همه دوست با معرفت توی مانشت داریم.
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - tahereh - 29 مهر ۱۳۸۹ ۰۹:۱۷ ق.ظ
دیشب برادرزادم اومد خونهی ما پیش من بخوابه.املا ننوشته بود در عرض ۱۰ دقیقه یه املای دو صفحه ای نوشت.دختر خیلی خوبیه.خیلی زرنگ مؤدب متین درس خون.تازه قهرمان تکواندوی کشوری هم هست.خیلی درک بالایی داره.فقط یه ایراد خیلی بزرگ داره که همیشه دعا میکنه من ارشد قبول نشم.
همچین از ته دلشم میگه که میترسم دعاهاش مثل پارسال مستجاب شه.میگم من چه گناهی کردم که بچه ته تغاری شدم.میگم منم بالاخره یه روز باید برم اصلاً زیر بار نمیره.کلاس سومه غصهی امتحان تیزهوشان رو میخوره نه اینکه من ۲تاشونو فرستادم تیزهوشان.میگم تو دعا کن من ارشد قبول شم واسه امتحان تیزهوشان میشم استاد دربستت.اصلاً زیر بار نمیره که نمیره.
یه خواهرزاده هم دارم که بی خیال.اونم کلاس سومه.اما اینقدر این دو تا با هم فرق دارن که حدوحساب نداره.یه دختر بی خیال شلوغ.اصلاً در بند نوشتن و تکلیف نیست.فقط بازی،خوراتی یا همون خوراکی.کلاس اول که بود یک شب هم مشقاشو ننوشته.کل دفتر مشقش رو خانوم معلمش با خودکار قرمز ننوشته لطفاً رسیدگی شود.
خانوم معلم کلاس اولیش گفته بود هرکسی که دختر بدی باشه میفرستمش پیش خانوم حیدری دفتردار مدرسه.مثل اینکه خیلی باهیبته.
میفرستنش پیش خانوم حیدری خانوم حیدری میگه چون آبجی مریم مهاجری هستی(یکی از همون تیزهوشانی ها) این بار رو به خاطر مریم میبخشمت.
بعد دو سه روز خانوم معلم میبینه هیچ اثری نکرده میفرسته دفتر پیش خانوم مدیر.میره دفتر میگه میدونین من کیم؟من خواهر مریم مهاجری هستم.
این خواهرزاده شلوغه همیشه دعا میکنه که من شیراز قبول شم چون که شیرازرو دوست داره.دعا میکنه که من شیراز بمونم و این خانوم هرموقع اراده کرد بیان شیراز.
حالا با این توصیفات چه بلایی سرم مییاد امسال خدا میدونه!!!!!
باید اینقدر بخونم که دعای هیچکدوم از این ۲ تا وروجک برآورده نشه.
شما هم برام دعا کنید.
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - admin - 29 مهر ۱۳۸۹ ۱۰:۴۷ ق.ظ
اراده شما ما فوق همه اتفاقات و دعاهاست قوانین خداوند ثابت هستند، شما اگه تلاش خودتون رو کرده باشید اگه همه دنیا هم بر له شما دعا کنن کار خودتون رو می کنید. خواست خداوند همون خواست خودتونه. ان شا الله به موفقیت می رسید.
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - tahereh - 29 مهر ۱۳۸۹ ۱۱:۲۳ ق.ظ
کاملاً حرفتون صحیح هستش آقای تنهایی.
خدا خودش میگه اگه تو بخوای خودتو برای من خالص کنی من همهی هستی رو بسیج میکنم برای رسیدن تو به هدفت.
همه چیز بستگی داره به تلاش خود آدم و هدفی که داره و خداوند هیچ تلاش کننده ای رو بی نتیجه نخواهد گذاشت.
حرفای بالایی منم برای عوض کردن روحیه بچهها بود.
موفق باشید.
|
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - hamidkhl - 03 آبان ۱۳۸۹ ۰۹:۵۷ ق.ظ
خسته ام، خسته!
خستهام از بی عدالتی، از حماقت از شجاعت(!)
هیچ وقت اون روزی را که به خودم قول دادم تا حتی یک قدم از رسیدن به اهدافم عقب نشینم را فراموش نمی کنم. شاید بارها نا امید شدم، بارها نشستم و خاستم که برگردم ولی نه من مرد میدانهای پیروزم!
امروز خیلی خسته ام، هر روز عرصه تنگتر میشه، هر روز صحنه هایی میبینم، چیزهایی میشنوم... گاهی "میخواهم فریاد بلندی بزنم"
این است لیاقت ما؟
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - asemani - 03 آبان ۱۳۸۹ ۰۳:۳۰ ب.ظ
از این به بعد یادم باشه قبل اینکه تاپیک بزنم فکر کنم ببینم کسی مسخره می کنه یا نه؟
|
RE: هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... - yasemi - 03 آبان ۱۳۸۹ ۰۹:۱۵ ب.ظ
(۰۳ آبان ۱۳۸۹ ۰۳:۳۰ ب.ظ)asemani نوشته شده توسط: از این به بعد یادم باشه قبل اینکه تاپیک بزنم فکر کنم ببینم کسی مسخره می کنه یا نه؟
فکر نمی کنم اینجا کسی کسی رو مسخره کنه
|