|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - خانه سبز - ۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۰۸:۵۹ ق.ظ
سلام به صبح زیبای زندگی
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - karbar - 28 تیر ۱۳۹۵ ۰۹:۰۱ ق.ظ
نظرات در مورد کارهای بزرگ خیلی خوبه، و مخصوصا اگر کسی از اینجا بعدا وزیر و وکیل شد ولی عقل میگه چه کار عملی از دست آدم، همین حالا برمیاد. کلی خیریه هست که انواع کمک ها رو از شما می پذیرند و حتی انواع هنرها! حتی هنر مدیریت و قابلیت کار اجرایی. ماکارانی پختن برای ٥٠ نفر. یکم علمی ترش، تدریس به کودکان. حتی از اون جالب تر، الگو شدن یک فرد تحصیل کرده برای چندتا کودک مشکل دار و نیازمند. و خیلی چیزای دیگه. هنر از ما، مدیریت و شناسایی و احراز آدم نیازمند از اونا. همینجوری قطره قطره هرکس کاری که از دستش برمیاد رو بکنه، خیلی از مشکلات فعلی حل میشه.
از منظر دینی هم بگم، برای اینکه یه انسان و مومن خیلیییی خفن و صاحب امتیاز باشیم طبق آیه قرآن کلیدش تهجد و انفاقه. دل انسان جایی میره که مالش میره. مال بعضی ها میره جهنم، دلشون هم میره اونجا. مال بعضی ها هم میره سر سفره نیازمند، لبخند به لبشون میاره. دل اون آدم هم پی لبخند اون میره. وقتی انقدر ساده است، حرف های قلمبه نیاز نداره، اراده نیاز داره، دل از مال کندن نیاز داره، هرچند کم. یه گوشه از کار رو هم بگیریم، حداقلش کاری که مونده هرچقدر هم که بزرگ باشه یه گوشه اش کم شده.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 28 تیر ۱۳۹۵ ۰۹:۰۵ ق.ظ
چقدر از بی عدالتی بدم می آید و چقدر زیاد بین استادا اینجا می بینم. یعنی هرچی انگیزه درس خوندنه از آدم می گیرن!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - pezhman.m-AI - 28 تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۷ ق.ظ
بگذارید و بگذرید،
ببینید و دل مبندید،
چشم بیاندازید و دل مبازید،
که دیر یا زود
باید گذاشت و گذشت...
حضرت علی(ع)
سلام؛ من همه مانشتی های عزیز رو حلال کردم؛ امیدوارم شما هم به بزرگی خودتون بنده رو حلال کنید. اگرم خدایی نکرده نتونستید، به زودی تو روزى که هر انسانی از برادر و پدر و مادر و همسر و فرزندانش فرار میکند، باهاتون مذاکره میکنم و إن شاء ا... به توافق میرسیم
بدرود مانشت
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - reticent - 28 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۰۴ ب.ظ
(۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۱۱:۲۷ ق.ظ)pezhman.m-AI نوشته شده توسط: بگذارید و بگذرید،
ببینید و دل مبندید،
چشم بیاندازید و دل مبازید،
که دیر یا زود
باید گذاشت و گذشت...
حضرت علی(ع)
سلام؛ من همه مانشتی های عزیز رو حلال کردم؛ امیدوارم شما هم به بزرگی خودتون بنده رو حلال کنید. اگرم خدایی نکرده نتونستید، به زودی تو روزى که هر انسانی از برادر و پدر و مادر و همسر و فرزندانش فرار میکند، باهاتون مذاکره میکنم و إن شاء ا... به توافق میرسیم
بدرود مانشت
سلام.
دارید به سلامتی متأهل میشید میخواید برید که شیرینی ما رو ندید؟!
__________________
سعادتمند باشید
خدا به همراهتون
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Behnam - ۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۲۴ ب.ظ
(۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۰۹:۰۵ ق.ظ)gogooli نوشته شده توسط: چقدر از بی عدالتی بدم می آید و چقدر زیاد بین استادا اینجا می بینم. یعنی هرچی انگیزه درس خوندنه از آدم می گیرن!
یه آواتار دختر گذاشته بودید، به توافق نرسیدید باهاش؟
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 28 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۴ ب.ظ
(۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۱۳ ق.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: این مثالایی که اینجا زده شده همش از بچه ها بود, ولی در کنار این صحنه ها که خیلی آدم رو اذیت میکنه, دست فروشی پیرزن های ناتوان و یا خانوم های باردار هم منو اذیت میکنه,خیلی هم اذیت میکنه....
منم واقعا متاسفم میشم یه فرد پیر رو میبینم که هنوز به اون آسایش پیری که ازش یاد میکنن نرسیده ولی مثالام بچه بود چون یه بچه نمیدونه چطوری باید تحت حمایت قرار بگیره.درحالی که خانم های همسن اون خانمی که شما دیدید اگر بدسرپرست باشن توسط بهزیستی مورد حمایت قرار میگیرن واگر بی سرپرست و یا سرپرست ۶۰ ساله داشته باشن طرح شهید رجایی کمیته ، حامی شون هست و میتونن برای خودشون کار انجام بدن، شاید حقوق زیادی به تحت پوشای این مراکز تعلق نگیره ولی مزایایی که داره چه از هزینه های درمان و ایجاد شغل و ساختن سرپناه و...براشون صورت می گیره با یه پرسوجو میتونن گلیم خودشونو از اب بیرون بکشن ولی یه بچه تازه اول راه و باید دستش گرفته بشه و خودش نمیدونه چجوری مورد حمایت قرار بگیره.
فیلم آوای باران واقعیت جامعه ما بود که به تصویر کشیده شد که خیلی از این بچه ها برای فقط داشتن یه جای خواب و یه لقمه نون به این وضع می رسن .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - fa_shinobi - 28 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۴۵ ب.ظ
امروز به یه صحنه عجیب برخوردم.
یه بچه ۱۰ ساله ازینا که میان نون خشک و پلاستیک جمع میکنن و تو سطل زباله ها رو میگردن... رو دیدم که دو نفر داشتن چرخ دستیش رو میبردن. گونیش رو گذاشتن رو زمین و چرخ دستیش رو داشتن سوار ماشین میکردن و اینم پشت سرش داشت گریه میکرد.
خیلی صحنه ناراحت کننده ای بود. ولی نکته ای که وجود داشت این بود که اون ماشین به نظر مال یه ارگان خاص بود. یعنی یه چیزی شبیه ماشینای اداره برق بود و یکی دوتا تا چرخ دستی دیگه هم پشت ماشین بود.
کسی میدونه دلیل این کار چیه؟ آیا این طرحه واسه جمع آوری؟ آیا یه کار مثبته یا نه؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Aurora - 28 تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۴۶ ب.ظ
.....
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۰۹ ب.ظ
یک خبر خوش رسید!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - gogooli - 28 تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۱۰ ب.ظ
(۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۲۴ ب.ظ)behnam5670 نوشته شده توسط: یه آواتار دختر گذاشته بودید، به توافق نرسیدید باهاش؟
فکر کردم فقط رو پست ها کنترل نامحسوس دارین. اون موقع شما آنلاین بودین؟!
چرا اون موقع دوسش داشتم ولی به نظرم آشنا اومد گفتم شاید قبلا آواتار یکی در این فروم بوده.
البته مشکلی هم نیست بوده باشه. ولی الان می بینم زیاد خوشم نمی آید. فقط به خاطر شما می گذارم.
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 28 تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۴۰ ب.ظ
(۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۰۹ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: یک خبر خوش رسید!
ملیح بخند
مبارکه پاسخگو بودن استادتو میگم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - NP-Cσмρℓєтє - ۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۰۲:۱۲ ب.ظ
(۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۴۰ ب.ظ)F@gh@ نوشته شده توسط: (28 تیر ۱۳۹۵ ۰۱:۰۹ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: یک خبر خوش رسید!
ملیح بخند
مبارکه پاسخگو بودن استادتو میگم
من که همیشه لبخندام ملیحه,
البته مستقیم پاسخ نداد ولی همون غیرمستقیمش هم غنیمته!
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - so@ - 28 تیر ۱۳۹۵ ۰۲:۲۳ ب.ظ
(۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۰۲:۱۲ ب.ظ)NP-Cσмρℓєтє نوشته شده توسط: من که همیشه لبخندام ملیحه,
البته مستقیم پاسخ نداد ولی همون غیرمستقیمش هم غنیمته!
به قول یکی از دوستان لبخند ملیح لبخندی است که دندونای ادم مشخص نباشه
+امیدوارم گذرتون به انسانای تجمل گرا مخصوصا خانمای مذهبی تجمل گرا هیچ وقت نیفته تناقض و دوگانگی رفتاراشون ادمو اذیت میکنه.
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 28 تیر ۱۳۹۵ ۰۹:۰۰ ب.ظ
(۲۸ تیر ۱۳۹۵ ۱۲:۳۵ ب.ظ)Goethe نوشته شده توسط: همه
همه رو باید قرمز میکردی !
|