|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - نسخهی قابل چاپ
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - software94 - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۰۴ ق.ظ
یاد بگیریم به شخصیت هم احترام بزاریم،نه دختری حق داره به پسرا توهین کنه،نه پسری به دخترا
ادم ها وقتی واسه هم ارزش دارن که به عقاید هم احترام بزارن.اگه حد احترام از بین بره فضا تلخ وغیر قابل تحمل میشه
الان که یکی گفته مردا مثل ملخ هستن صد در صد باعث میشه شخصیت دخترا هم اسیب ببینه یا یکی میاد میگه دخترا اینجا دنبال شوهر هستن فضارو غیر دوستانه میکنه
هر ادمی واسه خودش شخصیتی داره و قابل احترام هست.پس به هم احترام بزاریم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۰۵ ق.ظ
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۰۲ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: یغما گلرویی آقا هست.
شاید منظورش همسرش هست
چقدر پشیمونم که نرفتم هوش بخونم :|
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۰۶ ق.ظ
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۷ ق.ظ)Parisa-SH نوشته شده توسط: (14 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۹ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط: خیلی قشنگ بود، میشه شاعر یا منبعش رو هم ذکر کنید؟
ممنون
فقط میدونم شاعرش خانم یغما گلرویی هستش..
من اینو دوست داشتم و برای خودم دکلمه و ضبط کرده بودم، من اسم آقای نظری یادم مونده. شایدم چون بعضی نوشته هاشون رو دکلمه کردم
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Parisa-SH - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۶ ق.ظ
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۰۲ ق.ظ)codin نوشته شده توسط: (14 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۷ ق.ظ)Parisa-SH نوشته شده توسط: (14 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۹ ق.ظ)Riemann نوشته شده توسط: خیلی قشنگ بود، میشه شاعر یا منبعش رو هم ذکر کنید؟
ممنون
فقط میدونم شاعرش خانم یغما گلرویی هستش..
یغما گلرویی آقا هست.
من فکر میکردم خانمن
آخه یغما بیشتر به اسم خانم میخوره
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۷ ق.ظ
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۶ ق.ظ)clint نوشته شده توسط: مرد، دور و بر ما مثل ملخ بسیار است/بیم قحط است ازین گونه فراوانیها
نمی خوام چواب این پستتو بدم که بد میشه .
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - Riemann - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۰ ق.ظ
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۶ ق.ظ)Parisa-SH نوشته شده توسط: آخه یغما بیشتر به اسم خانم میخوره
ریش داره این هواااا
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - vesta - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۷ ق.ظ
گشنمه
هر چی فکر میکنم چیزی نیست بخورم این داداش و آبجیمم نمیرن نون بخرن، همش ما نون میخریم میبرن، الان من چی بخووووووووووووووووووووورم خب
باید تا صبح صبر کنم
گشنمههههههههههههههههههههههههههه
بعدا نوشت: آخ جون ماکارونی از قبل داشتم نجات یافتم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - clint - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۲۹ ق.ظ
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۱۷ ق.ظ)khayyam نوشته شده توسط: (14 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۵۶ ق.ظ)clint نوشته شده توسط: مرد، دور و بر ما مثل ملخ بسیار است/بیم قحط است ازین گونه فراوانیها
نمی خوام چواب این پستتو بدم که بد میشه .
وقت سخن، نترس بگو آنچه گفتنی است/شمشیر روز معرکه زشت است در نیام
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - RangiRangi - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۱:۴۹ ق.ظ
.............
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - arefeh.hp - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۲:۱۱ ق.ظ
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۰۵ ق.ظ)shamim_70 نوشته شده توسط: ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ . ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﺭﺳﯿﺪﻩ، ﺁﺑﺪﺍﺭ، ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻭ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ .
ﺍﻣﺎ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺁﻟﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻔﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﻏﻮﺑﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺍﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺁﻟﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺣﺎﻻ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺯ ﺑﺸﻮﯾﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻣﻮﺯ ﺑﺸﻮﯾﺪ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺯ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭﻡ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ.
زندگی عشق و دیگر هیچ | لئوبوسکالیا
خیلی قشنگ بود.
واقعا لازمه این حرفا زده بشه ک حواسمون رو جمع کنیم به خاطر خوشامد دیگران شخصیت وجودی مون رو عوض نکنیم.
آخه مشکل اینجاست که به یه بار کار تموم نمیشه
مرسی از اینکه اسم کتابهارو هم زیرش مینویسی
مثل دفعه پیش میرم دنبال کتاب و میخونمش
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - khayyam - 14 آذر ۱۳۹۴ ۰۴:۳۳ ق.ظ
دلم کسی را می خواهد مثل خودم دیوانه ....
کسی که در کوچه ها به دنبال مرغ و خروس ها بیفتد وبادبادک بسازد و آن را بسپارد به دست آسمان ....
دلم کسی را می خواهد شبیه به هیچ کس آنقدر صاف و ساده که بوسه ای گونه هایش را گل بیندازد از آنهایی که می شود با آنها لدتی بینهایت را تجربه کرد شبیه به خودم دیوانه .......
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - kader - 14 آذر ۱۳۹۴ ۱۰:۴۳ ق.ظ
امروز این ساعت و این دقیقه ها رو یادتون باشه ، فردا عصر راجع بهش میگم بهتون
امروز نمیگم چون مطمینم نمیتونم جلو بغضمو بگیرم، مامانم خونست ، نمیخام ببینه گریه هامو
چون نمیتونم دلیلشو بهش بگم
هرچند نمیدونم چرا دلم میخاد باصدای بلند بخندم
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m450ud - 14 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۰۷ ب.ظ
مدتیه آنقدر حال عجیبی دارم که خودم هم نمیدونم چیه!
همه چی و همه کس برام بی معنی شده
نه چیزی برام لذت بخشه نه نفرت انگیز ترین چیز ها برام مهمه
خلا مطلق....
عشق و نفرت حسد و کینه و دوستی و آرامش و ..... همه و همه برام بی معنی هستن
چقدر حال بدی است که حتی حرف دل بر دلم نمی شینه
حوصله هیچ چیز و هیچ کسی را ندارم، حتی از نوشتن این متن هم اکراه داشتم
لا حول و لا قوه الا بالله
خدایا به قلب بنده ضعیفت قوت بده
|
RE: هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - blackhalo1989 - 14 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۳۳ ب.ظ
(۱۴ آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۰۷ ب.ظ)m450ud نوشته شده توسط: مدتی است آنقدر حال عجیبی دارم که خودم هم نمیدونم چیه!
همه چی و همه کس برام بی معنی شده
نه چیزی برام لذت بخشه نه نفرت انگیز ترین چیز ها برام مهمه
خلا مطلق....
عشق و نفرت حسد و کینه و دوستی و آرامش و ..... همه و همه برام بی معنی هستن
چقدر حال بدی است که حتی حرف دل بر دلم نمی نشیند
حوصله هیچ چیز و هیچ کسی را ندارم، حتی از نوشتن این متن هم اکراه داشتم
لا حول و لا قوه الا بالله
خدایا به قلب بنده ضعیفت قوت بده
زندگیت زیادی یکنواخت نشده؟
|
هرچه می خواهد دل تنگت بگو... - m450ud - 14 آذر ۱۳۹۴ ۱۲:۴۵ ب.ظ
نه بابا من پوست کلفت تر از این حرفام که با یکنواختی یا همچین چیزی کم بیارم ولی الان خیلی حالم بده
کشش ندم بهتره داداش ولش
|